مواضع جمهورى چک در مجامع بين‌المللى نسبت به جمهورى اسلامى ايران

تا قبل از فروپاشى کمونيسم موضع چکسلواکى سابق نسبت به جمهورى اسلامى ايران در مجامع بين‌المللى با ديدگاه‌هاى کشورهاى غربى متفاوت و در راستاى سياست کلى شوروى سابق و کشورهاى بلوک شرق بود. لکن پس از سقوط کمونيسم و به‌ويژه پس از استقلال جمهورى چک در ژانويه ۱۹۹۳ اين کشور مواضع خود را هماهنگ با موضع کشورهاى غربى نموده است. استدلال آنها نيز اين است که به‌دليل اولويت‌هاى سياسى و اقتصادى کشور که پيوستن به ساختارهاى سياسى و نظامى غرب است، اين کشور در مجامع بين‌المللى همسو با غرب موضع‌گيرى مى‌کند.

روابط سياسى جمهورى اسلامى ايران و کشور مستقل جمهورى چک

جمهورى اسلامى ايران در تاريخ ۱۱/۱۰/۱۳۷۱ جمهورى مستقل چک را به رسميت شناخت. متن بيانيه وزارت امور خارجه در اين رابطه به شرح زير است:


بسمه تعالى
بيانيه وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران در رابطه
با شناسائى دو کشور مستقل چک و اسلواک


دولت جمهورى اسلامى ايران در چهارچوب احترام به اراده ملت‌ها جهت تعيين سرنوشت خويش و با عنايت به روند مسالمت‌آميز تأسيس جمهورى‌هاى چک و اسلواک، ضمن به رسميت شناختن‌ کشورهاى مستقل جمهورى اسلواک و جمهورى آمادگى خود را براى برقرارى مناسبات ديپلماتيک با اين دو کشور در سطح سفارت اعلام مى‌دارد.


جمهورى اسلامى ايران اميدوار است دو کشور جديدالتأسيس چک و اسلواک در جهت تثبيت صلح و ثبات منطقه‌اى و بين‌المللى نقش سازنده‌اى ايفاء نمايند.


وزارت امور خارجه
جمهورى اسلامى ايران


به‌دليل تفوق و سلطه مقامات چک بر دستگاه ديپلماسى چکسلواکى سابق، اعلام موجوديت جمهورى چک از اول ژانويه ۱۹۹۳، تغيير چندانى در سياست خارجى اين کشور نسبت به گذشته به‌وجود نيامد، مضافاً بر اينکه اجراءِ برنامه‌هاى سياست خارجى با روند سريع‌ترى و بدون وجود موانع دنبال گرديد. در واقع روند غرب گرائى در سياست خارجى به نوعى شتاب بيشترى پيدا کرد.


نخستين تحرک سياسى در مناسبات دو جانبه جمهورى اسلامى ايران و جمهورى‌چک با سفر معاون اروپا و آمريکاى وزارت امور خارجه به پراگ در ارديبهشت ۱۳۷۲ (مه ۱۹۹۳) صورت پذيرفت. اين سفر به‌منظور تدوين مناسبات سياسى بين دو کشور پس از تحولات چکسلواکى سابق و تبيين مواضع سياسى دو کشور صورت گرفت. در اين سفر طرفين علاقه و اراده خويش را در جهت توسعه مناسبات همه جانبه در بخش‌هاى سياسى اقتصادى و پارلمانى بيان نمودند و لزوم تبادل هيأت‌هاى مختلف سياسى - پارلمانى به موازات توسعه تبادلات اقتصادى را خاطر نشان نمودند.


در پاسخ به ديدار مذکور قائم مقام وزير خارجه چک در فروردين ۱۳۷۳ (آوريل ۱۹۹۴) به‌طور رسمى از جمهورى اسلامى ايران ديدار نمود و در مذاکرات با مقامات عالى‌رتبه ايرانى عزم و اراده کشور خود را نسبت به بسط مناسبات مورد تأکيد مجدد قرار داد. همچنين دعوت وزير امور خارجه چک از همتاى ايرانى وى جهت بازديد رسمى از پراگ تکرار گرديد که مقرر شد در زمان مناسبى صورت پذيرد.


با توجه به انتخاب جمهورى چک به عضويت غير دائم شوراى امنيت سازمان ملل متحد براى سال‌هاى ۹۴-۹۵ و نظر به اهميت منطقه‌اى جمهورى اسلامى ايران و جايگاه ويژه آن، مقامات اين کشور در جهت توسعه تماس‌هاى سياسى با جمورى اسلامى ايران علاقه زيادى نشان دادند. از طرفى وزراء خارجه دو کشور نيز همه ساله در حاشيه اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل با يکديگر ديدار و در زمينه توسعه مناسبات مذاکره مى‌نمودند. در اجلاس‌هاى بين‌المللى از جمله بنياد بين‌المللي که در سوئيس برگزار مى‌گردد وزير خارجه ايران با رئيس هيأت چکى که معمولاً چکى که معمولاً نخست‌وزير اين کشور است ديدار و گفت‌وگو کرده‌اند.


در ادامه رأيزنى‌هاى سياسى بين دو کشور قائم مقام وزير خارجه جمهورى چک در اواخر سال ۱۳۷۴ با ارسال دعوتنامه‌اى به همتاى ايرانى خود ضمن تأکيد بر لزوم توسعه مناسبات سياسى و تبادل نظر مقامات سياسى دو کشور از ايشان دعوت نمود که جهت ادامه مذاکرات به پراگ سفر نمايند. اين ديدار در فروردين ماه ۱۳۷۵ (آوريل ۱۹۹۵) صورت پذيرفت. انجام اين دعوت در حالى صورت گرفت که به‌دليل انتخابات پارلمانى اين کشور که مقرر بود در خرداد ماه ۷۵ (ژوئن ۱۹۹۵) برگزار شود و از حساسيت خاصى نزد ائتلاف احزاب دولتى برخوردار بود، عمده تماس‌هاى سياسى خارجى قطع شده بود تا دولت به امر انتخابات بپردازد و اين خود نشان دهنده اهميت روابط با جمهورى اسلامى ايران نزد دولت‌مردان چکى است.


انجام ديدارهاى پارلمانى در سطوح مختلف، سفر وزر امور خارجه جمهورى اسلامى ايران به پراگ و تشکيل گروه‌هاى دوستى پارلمانى از جمله تحولاتى است که در چارچوب توسعه مناسبات سياسى بين دو کشور در دست برنامه‌ريزى است.