روابط مردم ايرانى با اهالى برمه سابقه‌اى باستانى دارد. در قرن‌هاى قبل از اسلام تاجران ايرانى همراه با ساير تاجران مسلمان به سواحل برمه رفت و آمده کرده، از طريق برمه به چين مسافرت مى‌کردند. بعضاً در سرزمين برمه رحل اقامت گزيده‌اند. با گسترش اسلام و تشکيل امارات اسلامى در هند مرزهاى اسلام به نواحى غربى برمه رسيد. و در منطقه آراکان برمه مدت‌‌ها حکام و شاهان مسلمانان فرمانروائى مى‌کردند. شاهان اين منطقه که در جوار ايالات بنگال هند قرار داشته‌اند به پيروى از حکام و شاهان هند، زبان فارسى وارد زبان آراکانى و زبان برمه‌اى گرديد. زبان فارسى تا ۱۸۳۶ ميلادى که انگلستان بر برمه مسلط گرديد زبان رسمى دربار آراکان بود.


پس از تسلط انگليس نيز عده‌اى از ايرانيان به برمه مهاجرت نموده، در آن سرزمين سکنى گزيدند. در ۱۹۰۹ ميلادى گروهى از جوانان شيعه در رانگون انجمنى به‌نام اتحاديه جوانان ايراني تشکيل دادند، هدف از آن هماهنگى و تمرکز فعاليت شيعيان در رانگون بود. ديرى نپائيد که تعداد کثيرى از شيعيان رانگون به عضويت اتحاديه مزبور در آمدند، و نام آن به اتحاديه ايرانيان تغيير پيدا کرد. در ۱۹۱۴ گروهى از اين اتحاديه انشعابات پيدا کرد که با نام جامعه جوانان ايراني شهرت يافت، ولى فعاليت اين گروه نيز مانند گروه قبلى دوام نيافت.


در ۱۹۳۵ نام اتحاديه ايرانيان به باشگاه ايرانيان تغيير داده شد، در اتحاديه ايرانيان کلاس‌هائى براى تدريس زبان فارسى و بررسى وقايع ايران داير مى‌گرديد. حتى کمک‌هائى از جانب اين اتحاديه به جمعيت سابق شير و خورشيد سرخ ايران به عمل مى‌آمده است.


اکثر شيعيانى که در رانگون مستقر مى‌باشند از اسلاف شيعيان هندى مى‌باشند، ولى علايق خاصى نسبت به ايران دارند. اعضاء اتحاديه ايرانيان براى مادام‌العمر انتخاب مى‌شدند، معمولاً افرادى به‌عضويت انتخاب مى‌شدند، که خدمات آنان به اسلام و يا يکى از کشورهاى اسلامى و به‌خصوص ايران و نيز ادبيات فارسى مؤثر و برجسته بوده باشد. باشگاه ايرانيان يکى از سازمان‌هاى قديم اجتماعى در برمه است. کودتاى نظامى ۱۹۶۲ ژنرال نوين به کليه فعاليت‌هاى رسمى و سياسى مسلمانان در برمه خاتمه داد. سياست حکومت نظامى براساس محدود کردن دايره فعاليت‌هاى سياسى اقليت‌هاى استوار بود، زيرا ژنرال نوين ادعاى آزادى اقليت‌ها را تهديدى براى وحدت ملى برمه مى‌دانست سياست دولت برمه داير بر ملى کردن اقتصاد ضربه مهلکى به تاجران مسلمان مقيم رانگون که به‌عنوان هستهٔ مرکزى فعاليت‌هاى مسلمانان بودند وارد ساخت، قدرت آنان را نابود کرد. در نتيجه گروه‌هاى ايرانى نيز متفرق و تضعيف گرديدند.


مناسبات سياسى ايران و برمه با توجه به تمايل دولت برمه براى مبادله سفير ضمن اعلاميه‌اى که در ۱۸ مرداد ۱۳۴۷ در پايتخت‌هاى کشور منتشر شد برقرار گرديد، دو کشور تصميم به مبادله سفير گرفتند. سفير ايران در دهلى نو به‌عنوان سفير اگرديته ايران در رانگون معرفى و در ۲۲ مهر ۱۳۴۹ استوارنامه خود را به ژنرال نوين تسليم کرد. همچنين سفير برمه در پاکستان نيز به‌عنوان سفير اگرديته برمه در تهران تعيين شد، در ۲۰ آبان ۱۳۴۹ استوارنامه خود را در تهران تسليم نمود. در ۱۶ فروردين ۱۳۵۰ ژنرال نوين از ايران ديدار کرد، از آن سال به بعد سفراء دو کشور در دهلى نو و اسلام‌آباد در پايتخت‌هاى دو کشور اگرديته بوده‌اند.