اهميت استراتژيکى برمه در منطقه

کشور برمه با وسعتى برابر ۶۷۶،۵۵۲ کيلومترمربع و جمعيتى تقريباً معادل ۴۰ ميليون نفر در منطقه‌اى حساس بين آسياى جنوب شرقى و آسياى جنوبى قرار گرفته است، طول آن از شمال به جنوب تقريباً ۱۳۰۰ کيلومتر و عرض آن از شرق به غرب تقريباً ۸۰۰ کيلومتر مى‌باشد.



برمه در شمال و شمال شرقى با چين، در شرق و جنوب شرقى با تايلند، در جنوب و جنوب غربى با خليج بنگال و در شمال غرب و شمال با بنگلادش و هند، همسايه مى‌باشد. برمه با چند صد کيلومتر فاصله بين اقيانوس هند و درياى چين حائل گرديده است.


کشور برمه با قرار داشتن در منطقهٔ شمالى خليج بنگال و دارا بودن سواحل طولانى در خليج مزبور به تنگه استراتژيکى مالاکا، نيز نزديک است. مرزهاى خشکى برمه با کشورهاى همسايه تقريباً همگى محصور از رشته کوه‌هاى صعب‌العبور و بعضاً مرتفع مى‌باشد که مراوده و مبادلات بازرگانى با همسايگان از راه زمينى را تقريباً غير ممکن مى‌سازد و در نتيجه عمدهٔ تجارت خارجى کشور بايد از طريق دريا انجام گيرد که سواحل طولانى برمه اين امر را تسهيل مى‌نمايد. خصوصاً که چندين بندرگاه خوب در مصب رودخانه‌ها وجود دارد. علاوه بر آن رودخانه‌هاى برمه نيز بعضاً قابل کشتيرانى بوده و در حدود ۸۰۰۰ کيلومتر راه آبى داخلى وجود دارد که مورد استفادهٔ حمل و نقل قرار مى‌گيرد. طول سواحل برمه تقريباً به ۲۰۰۰ کيلومتر و طول مرزهاى زمينى آن تقريباً به ۵۱۰۰ کيلومتر بالغ مى‌گردد. برمه توانسته است، تقريباً کليه مسائل مرزى را با همسايگان خود حل و فصل نمايد.


به‌طور خلاصه مى‌توان گفت، برمه از موقعيت استراتژيکى حائز اهميتى در منطقه آسياى جنوب شرقى و آسياى جنوبى برخوردار مى‌باشد و مى‌تواند نقش مهمى در منطقه آب‌راه‌هاى شمالى اقيانوس هند ايفاء نمايد.


وجود مرزهاى کوهستانى برمه با همسايگان، اين کشور را از ساير نقاط همجوار جدا کرده و به‌صورت محصور درآورده است، اين امر همواره با جريان رودخانه‌هاى بزرگ و متعدد و جنگل‌هاى انبوه و غير قابل عبور نه تنها رفت و آمد کشورهاى همسايه بلکه عبور و مرور خود برمه‌اى‌ها را از يک نقطه به نقطهٔ ديگر مشکل ساخته است.


با وجود اين در ادوار گذشته مردمانى از نژاد چينى و هندى به برمه مهاجرت کرده و در نقاط مختلف اين کشور سکونت گزيده‌اند و ساير ملل نيز از طريق دريا به کشور برمه دسترسى پيدا کرده‌اند. جدا بودن اقوام مختلف از يکديگر در برمه سبب به‌وجود آمدن، هويت‌هاى مختلف محلى و در نتيجه احساسات ملى و جدائى‌طلب در بين اقوام مختلف گرديده. يکى از مسائل عمدهٔ دولت برمه همواره مبارزه با شورش‌هاى محلى و مهار کردن کمک‌هاى خارجى به شورشيان بوده است.

نقش تعيين‌کنندهٔ هر يک از عوامل جغرافيائى و مناطق طبيعى

در اوائل قرن هجدهم و اوائل قرن نوزدهم، برمه يکى از قدرتمندترين کشورهاى جنوب شرقى آسيا بود. منابع و ثروت‌هاى طبيعى و موقعيت استراتژيکى اين کشور که بين متصرفات استعمارى بريتانيا و سرزمين پهناور چين قرار داشت، از مدت‌ها قبل توجه استعمارگران بريتانيا را به‌خود جلب کرده بود.


بريتانيا در ۱۸۲۴ درصدد اشغال برمه برآمد، ولى به‌علت مقاومت مردم با شکست مواجه شد. اما سرانجام پس از سه جنگ متوالى در ۱۸۸۵ بريتانيا، برمه را به تصرف درآورده و به‌صورت يکى از استان‌هاى مستعمرهٔ هندوستان امور آن را به‌دست گرفت.


کشور برمه در اوائل جنگ دوم جهاني، در ۱۹۴۲ توسط (ژاپني)ها اشغال گرديد و تا هنگام استقلال با يکديگر در حال جنگ به سر مى‌بردند در نتيجه کشور دچار يک بحران سياسى داخلى گرديده بود.