تشکيل حکومت و تحولات آن بنگلادش چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 4 3 2 1 صفحه قبلی پس از اعلام استقلال بنگلادش در ۲۶ مارس ۱۹۷۱ تنها هند و بوتان اين کشور را به رسميت شناختند. در اوايل استقلال بنگلادش مجيبالرحمن در پاکستان غربى در زندان به سر مىبرد. به همين دليلى سرهنگ ضياء در ۲۸ مارس ۱۹۷۱ تشکيل دولت را اعلام کرد و خود رئيسجمهور شد. در ۱۷ آوريل اعلاميه استقلال منتشر شد و مجيبالرحمن (رهبر حزب عوامى ليگ) به رياست جمهورى انتخاب شد و در غيبت وى سيد نظرالاسلام نايب رئيسجمهور عهدهدار اين سمت شد. در ۱۰ ژانويه ۱۹۷۲ مجيبالرحمن آزاد شد و به داکا بازگشت. وى پس از دو روز، رياست جمهورى را به چودرى واگذار کرد و خود پست نخست وزيرى را عهدهدار شد. قانون اساسى براساس چهار رکن ناسيوناليسم، سوسياليسم، سکولاريسم و دموکراسى تصويب شد. اين اصول که به اصول مجيبيسم معروف شد، همان اصول عوامى ليگ بود ولى مسلم ليگ با تأکيد بر سکولاريسم مخالف بود. انتخابات عمومى براى اولين پارلمان کشور در مارس ۱۹۷۳ برگزار شد. عوامى ليگ ۷۳ درصد کل آراء را بهدست آورد و ۲۹۲ کرسى از ۳۰۰ کرسى انتخاب مستقيم در مجلس را کسب کرد. در دسامبر دولت موقت اعلام موجوديت کرد و در ژانويه ۱۹۷۵ دولت پارلمانى جايگزين شد. مجيبالرحمن به کشورى بازگشته بود که جنگ داخلى آن را نابود کرده بود. کمبود غذا، مسئله مهاجران، کمبود مديران کار آمد و پخش اسلحه در ميان مردم و اقتصادى مضمحل از مشکلات اساسى مجيبالرحمن بود. هيچيک از سياستمداران تجربهاى نداشتند و اکثراً از جناح چپ بودند. سازمان دادن ارتش کار بسيار مشکلى بود. مجيب پس از تقسيم سرمايهها و بدهىهاى پاکستان متحد، به ملى کردن کارخانهها و سرمايهگذارىها تجارى بنگلادش و پاکستان غربى پرداخت. بانکها، شرکتهاى بيمه، ديگر مؤسسات مالى و تجارت بينالمللى ملى شد. مجيب تبعيض زيادى ميان طرفداران و مخالفان خود قائل مىشد و شمار زيادى از مخالفان خود را دستگير و زندانى کرد. سياستهاى مجيب در زمينههاى مختلف اقتصادي، سياسي، نظامى نارضايتىهائى را ايجاد کرد تا اينکه در ۹ اوت ۱۹۷۵ به اتفاق خانوادهاش بهوسيلهٔ کودتاچيان بهطرز فجيعى به قتل رسيد. اين کودتا توسط جناح راست و يک گروه عمدتاً نظامى اسلامى هدايت شد. قندهار مشتاق احمد، وزير تجارت سابق رئيسجمهور شد و حکومت نظامى اعلام کرد و فعاليت احزاب سياسى را ممنوع کرد. در ۳ نوامبر کودتاى ديگرى انجام شد و قدرت به سرتيپ خالد مشرف فرمانده طرفدار هند از پادگان داکا که رئيس ستاد ارتش شده بود انتقال يافت. پس از آن قدرت در دست سه رئيس بهطور مشترک قرار گرفت که تحت نظر يک رئيسجمهور بهنام محمد صائم رئيس سابق ديوان عالى عدالت بود. دولت غير حزبى بىطرف تشکيل شد و رئيس ستاد ژنرال ضياءالرحمن بر ديگر هم قطارانش برترى يافت. فعاليت احزاب سياسى دوباره در ژوئيه ۱۹۷۶ قانونى شد. بازگشت دولت انتخابى بهزودى قول داده شد اما در نوامبر ۱۹۷۶ انتخابات به مدت نامعينى به تعويق افتاد. پس از مدتى ژنرال ضياء بهعنوان رئيس حکومت نظامى جانشين رئيسجمهور صائم گشت و رياست جمهورى او در آوريل ۱۹۷۷ پذيرفته شد. ضياء قانون اساسى را اصلاح کرد و اسلام را جايگزين سکولاريسم اولين اصل قانون اساسى ساخت. در رفراندوم ملى در مه ۱۹۷۷، ۹۹ درصد رأى دهندگان اعتمادشان را به سياستهاى رئيسجمهور ضياء تصديق کردند و در ژوئن ۱۹۷۸ ضياء در اولين انتخابات مستقيم رياست جمهورى پيروز شد و يک شوراى وزيران تشکيل داد که جايگزين شوراى مشاوران وى شد. انتخابات پارلمانى در فوريه ۱۹۷۹ انجام شد و احزاب سياسى به شرکت در انتخابات متقاعد شدند. ضياء بعضى از تقاضاهايشان را بهوسيلهٔ لغو همه مقررات غير دمکراتيک اصلاحيه قانون اساسى ۱۹۷۵، آزادى زندانيان سياسى و لغو سانسور مطبوعات برآورده کرد. در نتيجه ۲۹ حزب در انتخاب با يکديگر رقابت کردند. حزب ناسيوناليست بنگلادش ((Bangladesh Nationalist Party (BNP)ضياء ۴۹ درصد کل آراء را بهدست آورد و ۲۰۷ کرسى از ۳۰۰ کرسى انتخابى (۱) مستقيم در پارلمان را کسب کرد. در آوريل نخست وزير جديد تعيين شد و حکومت نظامى لغو شد. دولت موقت در نوامبر منحل شد و عدم ثبات سياسى دوباره به کشور بازگشت . ژنرال ضياء در يک کودتاى نظامى بهوسيلهٔ ژنرال محمد عبدالمنظور يک فرمانده نظامى در ۳۰ مه ۱۹۸۱ به قتل رسيد. عبدالمنظور نيز پس از مدتى کشته شد و معاون رئيسجمهور ضياء عبدالستار رئيسجمهور شد. (۱) . در پارلمان بنگلادش ۳۳۰ کرسى نمايندگى است که ۳۰۰ نماينده از طريق آراء انتخابات تعيين مىشود و ۳۰ کرسى به زنان اختصاص دارد که پس از انتخابات از بين احزاب پيروز انتخاب مىشود. ستار پس از به قدرت رسيدن با اعتصاب و تظاهرات در اعتراض عليه اعدام چند افسر که درگير در کودتا بودند، مواجه شد و از جانب احزاب مخالف تحت فشار قرار گرفت که تاريخ انتخابات که تاريخ انتخابات رياستجمهورى را تغيير دهد. ستار بهعنوان تنها فرد قابل قبول گروههاى مختلف حزب ناسيوناليست بنگلادش و بهعنوان کانديداى رياستجمهورى حزب معرفى شد و پيروزى کامل را در انتخابات نوامبر بهدست آورد. وى اعلام کرد که قصد ادامهٔ سياستهاى ژنرال ضياء را دارد. کابينهٔ ضياء را حفظ کرد. گرچه چند وزير را قبل از انتخابات عزل کرد. ارشاد بهعنوان رئيس ستاد ارتش باقى ماند و از وى بهخاطر سرکوب سريع و مؤثر شورش قدردانى شد. ستار با مشکلات روزافزونى مواجه گرديد گرچه بر کشور کنترل داشت و در ژانويه ۱۹۸۲ يک شوراى امنيت ملى را تشکيل داد که رياست آن را حسين محمد ارشاد رئيس ستاد ارتش برعهده داشت. در ۲۴ مارس ۱۹۸۲ ژنرال ارشاد قدرت را در يک کودتاى بدون خونريزى تصرف کرد. وى ادعا کرد که فساد سياسى و فقدان مديريت اقتصادى غيرقابل تحمل شده است. حکومت نظامى در کشور تحت نظر ارشاد برقرار شد. در روز ۲۷ مارس يک قاضى بازنشسته بهنام عبدالفضل مودود احسنالدين چودرى بهوسيلهٔ ارشاد رئيسجمهور شد و سوگند ياد کرد. ارشاد نيز به رياست شوراى وزيران يعنى نخست وزيرى منصور شد. فعاليتهاى سياسى ممنوع شد و چند وزير سابق دستگير و به اتهام فساد محاکمه شدند. گرچه سياستهاى اقتصادى دولت موفقيتهائى بهدست آورد و حمايت خلقى براى ارشاد کسب اما تقاضاها براى بازگشت به حکومت دموکراسى در ۱۹۸۳ افزايش يافت. دو گروه عمده از مخالفان تشکيل شدند: ۱- اتحاد ۱۵ حزبى که بهوسيلهٔ عوامى ليگ تحت نظر شيخ حسنيه واجد (دختر شيخ مجيب) رهبرى شد. ۲- گروه هفت حزبى که بهوسيله حزب ناسيوناليست بنگلادش به رياستجمهور سابق ستار (که در اکتبر ۱۹۸۵مرد) و بيگم خالده ضياء (بيوه ژنرال ضياء) رهبرى مىشد. صفحه بعدی 4 3 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها