صنايع فقط ۱۴ درصد از توليد ناخالص داخلى (GDP) را در ۱۹۸۶ تشکيل مى‌داده است. ۴۳ درصد واردات در سال ۸۴-۱۹۸۳ شامل محصولات صنعتى بوده است. بين سال‌هاى ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ توليد صنعتى سالانه از ۶ درصد به حدود ۱۰ درصد افزايش يافت.


کنف نقش مهمى در اقتصاد بنگلادش ايفاء مى‌کند. اولاً به‌عنوان محصول صادراتى و ثانياً به‌عنوان مهم‌ترين مادهٔ خامى که در صنايع اين کشور مورد استفاده قرار مى‌گيرد. در زمان جدائى بنگال شرق از هند در اين کشور کارخانه کنف وجود نداشت. در زمانى‌که اين کشور قسمتى از پاکستان محسوب مى‌شد ۳۰ کارخانه کنف در اين کشور ايجاد شد. پس از آن تا ۱۹۸۴، ۱۰ کارخانه ديگر اضافه شد و شمار کسانى که در صنعت کنف به کار گرفته شدند، به ۱۸۷ هزار نفر رسيد. توليدات کالاهاى کنفى به بيش از نيم ميليون تن افزايش يافت و ۹۰ درصد از آن صادر مى‌شد.


در همان زمان تعداد کارخانه‌هاى کتان از ۲۰ به ۵۸ افزايش يافت. اما توليد بسيار بالا و پائين مى‌رفت.


پس از سال ۱۹۷۱ به علت جنگ و مهاجرت اکثر مديران و سرمايه‌داران غير بنگالى و کارگران ماهر بنگالى در بيشتر صنايع عمده کشور، توليدات کاهش يافت. اغلب صنايع ملى شدند و هيئت‌هاى دولتى موظف به اداره آنان گرديدند.


دولت ژنرال ضياء سياست صنعتى را تغيير داد، سرمايه‌گذارى خصوصى را تشويق کرد و خسارات سرمايه‌داران خارجى را که دارائى‌هاى آنان در ۱۹۷۱ ملى شده بود را جبران کرد به اين شرط که پول داده شده براى جبران خسارات دوباره در بنگلادش سرمايه‌گذارى شود. بسيارى گشتزارهاى چاى و واحدهاى صنعتى دولتى طى سال‌هاى ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ به بخش خصوصى بازگردانده شد. همچنين در ۱۹۸۱ به بخش خصوصى اجازه داده شد تا کارخانه‌هاى ريسندگى منسوجات کتانى تأسيس کنند. صنعت منسوجات کتان در طى دهه ۸۰ سريعاً توسعه يافت و يک منبع واردکننده دستاوردهاى صادراتى را تأسيس کردند.


اين پيشرفت بيشتر به سبب پيش‌قدمى بخش خصوصى به‌دست آمد. در سال ۸۶-۱۹۸۵ حدود ۶۰۰ کمپانى (که ۱۵۰ هزار شغل جديد را ايجاد مى‌کرد) تشکيل شد. در ۸۵-۱۹۸۴ صنعت نساجى کالاهائى به ارزش ۱۰۰ ميليون دلار صادر کرد، اين ميزان نسبت به ۸۴-۱۹۸۳ سه برابر شده بود.


در ۱۹۸۶ دولت آمريکا سهميه سالانه صادرات منسوجات کتانى به آمريکا را ۲/۴ ميليون دوجين قطعه براى حداقل دو سال آينده تعيين کرد. در ۸۸-۱۹۸۷ منسوجات کتانى کنف را به مهم‌ترين منبع تأمين ارز خارجى رساند. زيرا صادرات لباس ۴۳۵ ميليون دلار و صادرات کنف ۳۳۹ ميليون دلار درآمد ارزى را عايد کشور ساخت. انتظار مى‌رفت ارزش صادرات لباس در ۸۹-۱۹۸۸، ۲۰ درصد افزايش يابد و به ۵۲۵ ميليو دلار برسد. در پايان سال ۱۹۹۱ اعلام شد که درآمد صنايع پوشاک به يک ميليارد دلار رسيده است.


در نيمهٔ ۱۹۸۰ مجلس قانونى وضع کرد که براساس آن سه منطقه توسعه صادراتى ايجاد مى‌شد تا تجارت و سرمايه‌گذارى خارجى افزايش يابد. تا ۱۹۸۵ اولين کارخانه‌ها به اين منظور شروع به کار کردند. در ۱۹۸۲ در کوشش به تشويق بخش خصوصي، نيمه از صنايع منسوجات و کنف ملى شده به بخش خصوصى بازگردانده شد. در ۱۹۸۶ سياست خصوصى کردن ادامه يافت تا طرح‌هاى توسعه اقتصادى پيشرفت کند و سياست صنعتى (۱۹۸۶) در نظر داشت سهم بخش صنعتى را در توليد ناخالص داخلى افزايش داده و رشد صنعتى را با تأکيد بر مشارکت بخش خصوصى توسعه دهد. به اين منظور دارائى صنعتى دولت از ۸۵ درصد در ۱۹۷۲ به ۴۵ درصد در ۱۹۸۶ کاهش يافته بود.


همانند پاکستان در بنگلادش نيز گاز طبيعى مهم‌ترين منبع طبيعى براى صنايع محسوب مى‌شد. گازى که از سيلهت استخراج مى‌شود بيش از نيمى از ۴/۳ ميليارد کيلو وات ساعت الکتريسيته توليد مى‌کند. همچنين، گاز مهم‌تين سوخت صنايع کود است. چهار کارخانه توليد کود که ۹۲/۰ ميليون تن اوره هر سال توليد مى‌کنند در بنگلادش وجود دارد.


صنايع ديگرى پس از استقلال بنگلادش از پاکستان در اين کشور تأسيس شد. کارخانه کاغذ در نزديکى رودخانه کارنافولى در چيتاگنگ که از بامبو به‌عنوان ماده خام استفاده مى‌کند به کمک ژاپنى‌ها ساخته شده و از بزرگترين کارخانه‌هاى کاغذ در آسيا محسوب مى‌شود. کارخانه‌هاى ديگرى از کاغذ در داکا و خولنا وجود دارد.


يک کارخانه کوچک لوله‌هاى فولادى نيز در چيتاگنگ وجود دارد. صنايع غذائى نيز در مقياس کوچک در سراسر کشور پراکنده هستند.


ظرفيت صنايع شکر حدود ۱۰۰/۹۲/۱ تن است که انتظار مى‌رفت تا ۱۹۹۰ به حدود ۷۹۰/۹۹/۲ تن برسد. کارخانه‌هاى ديگرى نظير کارخانه چسب، مواد داروئي، باتري، سيگار و... در بنگلادش وجود دارند. بنگلادش از نظر نيروى متخصص و کارگران ماهر در مضيقه قرار دارند و نيازمند سرمايه‌گذارى خارجى براى توسعه صنايع خود و ايجاد اشتغال مى‌باشد.