اهميت استراتژيک کشور در منطقه

کشور بحرين از ديرباز از نظر موقعيت استراتژيکى و جغرافيائى و قرار گرفتن در آب‌هاى خليج‌فارس از اهميت خاصى برخوردار بوده است. اين کشور از قديم محل تردد کشتى‌هاى خارجى به‌دليل ثروت سرشار آن به‌خصوص در صيد مرواريد بوده است؛ همچنين در اوج رقابت کشورهاى اروپائى بر سر مستعمرات بحرين، صحنه جنگ و ستيز بين انگليسى‌‌ها از يک سو و پرتغالى‌ها که جزاير را در اوايل قرن شانزدهم به اشغال خود درآوردند، از سوى ديگر بوده است.



پس از اين‌که شبه قارهٔ هند يکى از مستعمرات مهم امپراتورى بريتانيا گرديد، موقعيت بحرين به‌عنوان راه ارتباطى بين اروپا و خاور دور اهميت ويژه‌اى يافت و از نظر تجارى به‌دليل موقعيت مناسب آن بر سرراه تجارت بين‌النهرين و هندوستان، به‌عنوان مرکز تجارتى ايفاء نقش مى‌نمود. کشور بحرين به‌دليل مراحل خاص در گذشته، داراى اهميت بوده است که به‌طور خلاصه مى‌توان به شرح زير ياد آور شد:


- موقعيت بحرين به‌عنوان يکى زا راه‌هاى مهم ارتباطى بين اروپا و هند به‌ويژه در دوران استعمار انگلستان بر شبه قارهٔ هند.


- بحرين در سال ۱۹۳۵ يعنى قبل از جنگ جهانى دوم و قبل از استقلال آن به‌عنوان کشورى که در آن پايگاه‌هاى نظامى وجود داشته، از اهميت خاصى برخوردار بوده است.


- اهميت بحرين به‌عنوان مرکز سرمايه‌گذارى‌هاى خارجى در منطقه تا دورهٔ بعد از استقلال اين کشور.


- اهميت بحرين به‌عنوان يک مرکز تجاري، راه ارتباطى بين خاور دور شبه قارهٔ هند و بين کشورهاى خاورميانه از طرف ديگر.


موقعيت استراتژيک اين مجمع‌الجزاير با ايجاد ارتباط زمينى با خاک عربستان‌سعودى از طريق احداث پلى به طول ۲۵ کيلومتر که در ۱۹۸۶ افتتاح شد و هزينهٔ آن را عربستان‌سعودى تأمين کرد، تقويت شده است؛ و از اين رهگذر، بحرين براى اولين بار در تاريخ خود، موفق به داشتن مرززمينى شد. احداث اين پل و ايجاد چنين ارتباطي، نقش مؤثرى در زمينه‌هاى مختلف به‌ويژه از نظر سياسي، امنيتى و اقتصادي، داشته است و به‌دليل اهميت فوق‌العادهٔ نظامى - سياسى آن در دفاع از حريم دو کشور، مى‌توان از آن به‌عنوان يک نقطهٔ سوق‌الجيشى مهم نام برد.

بحرين و پايگاه‌هاى نظامى آمريکا

بنادر بحرين هميشه محل رفت و آمد کشتى‌هاى جنگى آمريکا، انگلستان و فرانسه بوده است. علاوه بر اين آمريکا داراى يک پايگاه مهم دريائى به نام الجفير است که انگلستان آن را در ۱۹۳۵ احداث کرده و پس از تخليه در اختيار آمريکائى‌ها گذاشته‌اند. اين پايگاه بعد از پايگاه ديگوگارسيا در اقيانوس هند، بزرگ‌ترين پايگاه دريائى آمريکا در منطقه محسوب مى‌شود. پايگاه الجفير، تا ۱۹۷۱ در اختيار انگلستان قرار داشت و در دسامبر ۱۹۷۱ يعنى چهار ماه پس از استقلال بحرين به‌دنبال موافقت‌نامه‌اى بين سفارت آمريکا و رژيم بحرين، اين پايگاه همراه با امتياز استفاده از کليهٔ تسهيلات بندرگاه جفير و فرودگاه و اسکلهٔ بندر سلمان و ساير تسهيلات بندرى در مقابل ۲۵ ميليون ليرهٔ استرلينگ به آمريکا واگذار گرديد. (سيد عباس عراقچي، موقعيت استراتژيک بحرين.) البته گفته مى‌شود که نيروهاى آمريکائى حتى قبل از خروج انگليسى‌ها از بحرين از اين پايگاه استفاده مى‌کرده‌اند.


امضاء اين موافقت‌نامه تا مدت‌ها از سوى دولت بحرين پنهان نگاه داشته‌ شد تا اين‌که در ۶ ژانويهٔ ۱۹۷۲، نيويورک تايمز متن کامل آن را منتشر نمود. در اکتبر ۱۹۷۳ با شروع جنگ اعراب و اسرائيل، بحرين براى نشان دادن همبستگى خود با ساير کشورهاى و مقابله با سياست جانبدارى آمريکا از اسرائيل، موافقت‌نامه را به‌طور يک‌جانبه فسخ کرده و از آمريکا خواست تا حداکثر ظرف يک سال پايگاه خود را تخليه نمايد؛ ولى پس از چندى ظاهراً به‌دليل تعديل سياست‌هاى آمريکا موضوع منتفى گرديد. (سيد عباس عراقچي، موقعيت استراتژيک بحرين).


در حال حاضر يکى از پايگاه‌هاى بزرگ نظامى آمريکا در منطقه پايگاه الجفير در بحرين مى‌باشد. اين پايگاه مرکز اطلاعات آمريکا است و عمده‌ترين مرکز فرماندهى نيروى دريائى آمريکا بين فيليپين و درياى مديترانه و همچنين مرکز فرماندهى خاص خاورميانه محسوب مى‌شود.


از ۱۹۸۵ به بعد تحرکات آمريکا به‌تدريج در اين پايگاه افزايش يافت به‌طورى که در ۱۹۸۷ آمريکا مبادرت تخليهٔ انواع وسايل و تجهيزات نظامى در بحرين نمود و به تعداد ناوهاى جنگى و پرسنل نظامى خود در اين اميرنشين افزود. علاوه بر اين پايگاه دريائي، آمريکا دو مرکز نظامى ديگر به نام‌هاى المحرق و الهمله در بحرين دارد که هر دوى آنها در اختيار نيروى واکنش سريع آمريکا است. (Forign Report, 11.Jun.1987.) بيش از ۱۵۰ مشاور نيروى دريائى آمريکا و وابستگان آنها (نيويورک تايمز، ۳۰ ژانويه ۱۹۹۶.) و حدود ۳۰۰۰ سرباز نيروى آمريکا با خانواده‌هاى خود در بحرين به‌سر مى‌برند. (سلام، به نقل از تايم، ۲۲/۵/۷۵، ص ۸.)

نقش تعيين کنندهٔ هر يک از عوامل جغرافيائى و منابع طبيعى

مجمع‌الجزاير بحرين مزکز مهمى جهت صيد مرواريد و ماهى محسوب مى‌شود. با رشد جوامع ثروتمند بين‌النهرين و رونق روزافزون تجارت مرواريد، مردم اين منطقه نيز از ثروت خوبى برخوردار شده و توانستند به وضعيت مطلوبى دست يابند. آثار به‌جاى مانده در قريه‌سار و نيز قلعه‌هاى قديمى بحرين اين امر را ثابت مى‌کند.


ترقى و توسعهٔ بحرين در واقع زمانى بيشتر شد که قبايل هند و اروپائى به جنوب و غرب آسيا سرازير شده و تمدن‌ها و شهرهاى موجود را تخريب کردند. اين امر موجب شد تا تجارت عمدهٔ مِس معادن با هند تقريباً متوقف شود و با رکود بازارهاى تجارى منطقه، مردم به توليدات داخلى نظير صيد مرواريد و ماهى روى آورده و در اين خصوص پيشرفت قابل توجهى کردند.


اشتغال ساکنين اين جزيره به صيد مرواريد باعث شد تا مردم تماس بيشترى با جهان خارج (حتى بيش از ديگر کشورهاى همسايه) داشته باشند و اين عامل برافزايش جمعيت اين کشور تأثير گذاشت.


اگرچه بحرين از نظر جمعيت و وسعت کوچک‌ترين کشور حاشيهٔ خليج‌فارس است، ولى نزديکى آن به سواحل ايران و اکتشاف چاه‌هاى نفت و وجود چشمه‌هاى آب شيرين از ديرباز بر اهميت موقعيت جغرافيائى و استراتژيکى آن افزوده است. به همين دليل اين کشور تا مدت زيادى و حتى پس از استقلال همچنان به‌عنوان کشورى تحت نفوذ انگلستان قرار داشت.


شهرت بحرين به تجارت و امور پولى بين‌المللي، بى‌ارتباط با مسئلهٔ نفت نيست. موقعيت اين کشور در قلب کشورهاى نفت‌خيز حوزهٔ خليج‌فارس، در آن را مکان مناسبى براى جذب پول‌هاى به‌دست آمده از فروش نفت به شبکه‌هاى بين‌المللى بانکى و پولى درآورده است.