با در نظر داشتن موقعيّت جغرافيايى اتريش، فروپاشى ديوارهاى اروپاى شرقى باز هم اين کشور را با ايفاء نقش تاريخى خود روبه‌رو ساخته است. در گذشته اين کشور به واسطهٔ واقع شدن در مرکز قارّه اروپا نقش ويژه‌اى را در تحوّلات اين قاره داشته است و در آينده نيز چنانچه بخواهد عملکرد مشابهى داشته باشد، بايد از موقعيّت متناسب با منافع و نقش رهبرى تحوّلات، برخوردار باشد. نسيم اصلاحاتى که از غرب به شرق در حال وزيدن است، از فراز اين کشور مى‌گذرد و جايگاه آن را در اروپاى واحد آينده مشخص خواهد کرد.


از سوى ديگر، قرن بيستم را قرن سازمان‌هاى بين‌المللى بايد دانست. زيرا در عصر حاضر کمتر دولتى يافت مى‌شود که بدون درنظر گرفتن نقش تعدادى از سازمان‌هاى جهانى يا منطقه‌اى به اتخاذ تصميمات مهمى در سياست خارجى خود اقدام نمايد.


از اين رو کشورهاى مختلف جهان با تلاش در جهت حضور و فعاليّت بيشتر در سازمان ملل سعى مى‌نمايند در تحصيل منافع، گوى سبقت را از يکديگر بربايند و نکته نظرات خود را در قبال مسائل و رويدادهاى اقتصادي، صنعتي، سياسى و غيره به اطلاع ديگر کشورها برسانند.


از آنجا که اتريش به‌‌طور سنتى محل انجام ملاقات‌ها و برگزارى اجلاس‌هاى بين‌المللى بوده است و با مستقر بودن شاخه سازمان ملل متحد در وين، مى‌تواند موجبات افزايش تبادل افکار و انجام مذاکرات را در زمينه‌هاى گوناگون فراهم آورد، از اهميّت سياسى بسيارى در کل جهان برخوردار است. از سوى ديگر اکنون که تقابل حاکم بر صحنه سياسى اروپا جاى خود را به همکارى ميان دول منطقه داده است، اتريش به علّت پيوندهاى تاريخى و فرهنگى خود با منطقه شرق و جنوب شرقى اروپا مى‌تواند بر سنگينى اهميّت وزنه اروپا افزوده و همواره به عنوان عامل تقويّت اروپا عمل نمايد. همچنين بى‌طرفى اتريش و کوشش‌هاى بين‌المللى اين کشور در برقرارى صلح و تشنج‌زدايى و حمايت‌هاى انسان‌دوستانه اين کشور از حقوق بشر در راستاى وظايف صلح‌آميز سازمان ملل، روابط خوبى را بين اين کشور و کشورهاى جهان پى‌ريزى نموده است به‌‌طورى که رابطه خوب اين کشور با کشورهاى خاورميانه و برخى از سازمان‌هاى آزاد‌ى‌بخش زمينه‌ساز نظارت اين کشور بر اجراء طرح‌هاى ضد تروريستى بوده است.