آفتاب

سودای بازیچگی بن‌ زاید



امارات متحده عربی که طی سال‌های اخیر پایه‌پای کشوری چون عربستان در بحران‌های منطقه‌ای از جمله بحران انسانی و تجاوز به یمن مشارکت جدی داشته، اینک یک گام بلند به سمت ایجاد یک خاورمیانه ملتهب، همدستی با صهیونیسیم، خیانت به آرمان فلسطین و در نهایت بازیچگی ترامپ برداشته است.

ایرنا: پشت‌کردن یا به عبارتی دیگر خیانت به آرمان فلسطین نخستین و شاید بهترین تعبیری است که می‌توان در مورد اقدام سردمداران امارات متحده عربی برای برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی به کار برد.

امارات متحده عربی نخستین کشور حاشیه خلیج فارس و سومین دولت عربی پس از مصر و اردن است که با رژیم اشغالگر به برقراری روابط دیپلماتیک اقدام کرده و ایجاد سفارت را در دستور کار خود قرار می‌دهد. حال و بنا بر توصیف «فرانس ۲۴» اگر چه کل خاورمیانه دچار شوکی ناگهانی شد اما در وهله نخست فلسطینی‌ها هستند که احساس می‌کنند که هدف بدعهدی امارات قرار گرفته‌اند.

با اینکه امارات و رژیم صهیونیستی سال‌ها است که به صورت پنهانی مراوداتی را با یکدیگر برقرار کرده‌اند اما اعلام رسمی و صریح موضوع در رسانه‌ها آن هم از سوی مقام‌های آمریکایی و اماراتی حرکتی مشکوک است که حکایت از اهداف و برنامه‌ریزی‌های شومی برای آینده جهان اسلام و خاورمیانه دارد.

رژیم صهیونیستی، غیرقابل اعتمادتر از همیشه

اگرچه مقام‌های اماراتی و برخی متحدانش همچون بحرین تلاش می‌کنند تا این خیانت را موفقیتی برای اعراب در ازای دست کشیدن رهبران تل‌آویو  از الحاق کرانه باختری تبلیغ کنند اما سابقه بدعهدی و بی‌توجهی صهیونیست‌ها  به تعهدات -که دونالد ترامپ بهترین الگوی آن‌ها است- نشان می‌دهد که همفکران «محمد بن زاید» ولیعهد امارات نمی‌توانند چندان به این توهم خود دلخوش باشند.

رفتارهای تجاوزکارانه پیشین اسرائیل ثابت کرده‌است در آینده نه چندان دور امارات هم با خنجری در پشت از این خواب خوش بیدار می‌شود. طیفی از حکام دولت‌های عربی  هنوز درنیافته‌اند تهدید و سپس تعویق الحاق کرانه باختری تنها ترفندی برای فریب آن‌ها از سوی کاخ سفید بوده‌است. کاخ پوشالی که با اعتماد به قول‌های آمریکا و اسرائیل ساخته شده به زودی بر سر آن‌ها خراب می‌شود.

چند ساعت پس از اعلام خبر توافق عادی‌سازی مناسبات دو طرف، پایه‌های این کاخ متزلزل شد. هنوز بیانیه سفیر امارات در آمریکا مبنی بر چشم پوشی اسرائیل از الحاق کرانه باختری تمام نشده بود که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پیامی تلویزیونی به زبان عبری تصریح کرد سیاست‌های پیشین خود را در هماهنگی کامل با ایالات متحده دنبال می‌کند. وی تاکید کرد: برنامه من برای انضمام کرانه باختری به خاک اسرائیل تغییری نکرده‌است.

ترامپ فکر می‌کند برای انتخابات برگ برنده به دست آورده است

کاخ سفید برای دستیابی به چنین توافقی و نشاندن یک کشور ثروتمند عربی در مقابل رژیم صهیونیستی تقریبا از همه ظرفیت‌های خاورمیانه‌ای خود بهره گرفت. اما چرا؟

گفته می‌شود «جرد کوشنر» مشاور ارشد ترامپ، «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در اسرائیل، «آوی برکوویتز» مشاور دولت آمریکا در امور خاورمیانه به همراه «رابرت اوبراین» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا در دستیابی به این هدف نقش چشمگیری داشتند. ناگفته پیدا است دونالد ترامپ کمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری نیازمند یک موفقیت مهم در عرصه سیاست خارجی است. با ناامید شدن واشنگتن از کسب نتیجه با ایران، ترامپ به طعمه‌هایی کوچکتر راضی شده‌است تا در کارزار انتخاباتی خود حداقل پیروزی را برای ارائه به مردم آمریکا داشته باشد.

خبرگزاری «رویترز» با بیان نکته فوق این توافق را نتیجه مهم تلاش طولانی سه طرفه دانست و آن را موفقیتی دیپلماتیک برای ترامپ اندکی قبل از انتخابات سوم نوامبر (۱۳ آبان) ارزیابی کرد.

ترفند امارات، سکوت عربستان

برخی تحلیلگران اعتقاد دارند این اقدام امارات متحده عربی سرآغاز توطئه‌ای بزرگ‌تر خواهد بود. امارات از نزدیکترین متحدان عربی به عربستان است و در بسیاری از سیاست‌ها همچون تجاور علیه مردم یمن یا تحریم و محاصره قطر دوشادوش و حتی جلوتر از حکام سعودی حرکت کرده‌است. نمی‌توان مطمئن بود که چنین تصمیم مهم و بحث برانگیزی برای جهان عرب، بدون مشورت یا رایزنی و هماهنگی میان دو کشور صورت گرفته باشد.

با اینکه ساعت‌ها از اعلام خبر توافق نقشه راه مشترک برای برقراری روابط امارات و اسرائیل گذشته اما سکوت مرموزی در عربستان حکمفرما شده است. خبرگزاری های مطرح جهان اعتقاد دارند سکوت ریاض در این مورد مشکوک است زیرا در سال‌های اخیر سابقه نداشت که در یک موضوع مهم بین المللی امارات جلوتر از عربستان حرکت کند و ریاض واکنشی نشان ندهد.

به نوشته تحلیلگر رویترز، این امکان وجود دارد این حرکت امارات محاسبات ریاض را بر هم زند و رهبری سعودی‌ها در جهان عرب را تضعیف کند. پیش از این هم «محمد بن‌زاید» ولیعهد ابوظبی به دنبال آن بود تا با اقداماتی خاص خود را به عنوان گزینه مناسبی برای جایگزینی رهبری «محمد بن سلمان» در جهان عرب به غرب بقبولاند. 

اما از سوی دیگر برخی اعتقاد دارند اکنون امارات پیش‌قراول یک فرایند دومینویی شد که از چند سال قبل آغاز شده بود. بحث عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهونیستی از مدتی قبل مطرح بود اما هیچ کشوری به خود جرات انجام چنین کاری را نمی‌داد. حال ممکن است این یک برنامه‌ریزی باشد تا پس از فرونشستن التهابات دیگر کشورهای عرب منطقه و حتی عربستان هم برای حرکت در این مسیر اقداماتی را انجام دهند. این تحلیل هنگامی واقعی‌تر جلوه می‌کند که پادشاهی بحرین به عنوان وابسته‌ترین دولت سعودی‌ها از تصمیم امارات استقبال کرد.

این ترفند امارات البته می‌تواند نقطه آغازین توطئه‌ای خطرناک‌تر هم باشد که نتیجه نهایی آن عادی‌سازی روابط جهان عرب با رژیم جعلی صهیونیستی و دست کشیدن از آرمان آزادی فلسطین باشد. در ضمن به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی ممکن است گام شوم امارات با هماهنگی آمریکا برای آماده‌سازی زمینه ایجاد خاورمیانه جدید باشد.

در هر صورت تحلیلگران اعتقاد دارند نمی‌توان به قول و حتی تعهد حقوقی اسرائیل یا آمریکا اطمینان داشت؛ در آینده کوتاه رژیم صهیونیستی نه تنها همه تعهدات خود را نادیده می گیرد بلکه جسورانه‌تر گام‌های تجاوزکارانه بزرگتری را برخواهد داشت. این پیش‌بینی در صورت انتخاب دوباره دونالد ترامپ قطعی خواهد بود و در صورت تغییر در دولت آمریکا به شکلی متفاوت صورت می‌گیرد. زیرا حتی «جو بایدن» رقیب دموکرات ترامپ هم تصمیم امارات را به عنوان یک اقدام شجاعانه مورد تمجید قرار داد.




وبگردی