يادگيرى و اجراء مهارتهاى حرکتى نوعى رقابت در طول عمر است. اين فرآيند در مرحلهٔ نخست زندگى با کنترل بدن و مهارتهاى چنگزدن به اشياء شروع مىشود و با اکتساب مهارتهاى انتقالى و دستکارى مانند پرتاب کردن اشياء ادامه مىيابد. مهارتهاى اساسى در دورهٔ کودکى پالايش شده، در توالى حرکات ترکيب مىشوند تا مهارتهاى پيچيده را بهوجود آورند. نوجوانان به کسب توالى حرکات ادامه داده، قابليتهاى خود را براى سازگارى و انطباق مهارتهاى حرکتى با اهداف موردنظر و شرايط محيطى ارتقاء مىبخشند. جسم انسان در دوران طفوليت، کودکى و نوجوانى در حال رشد و باليدگى است. ادراک جسم او از جهان اطراف خود عميقتر شده، ظرفيت ذهنى او با افزايش مهارتهاى روانى بيشتر مىشود. همچنين با تشکيل روابط جديد، مهارتهاى اجتماعى آموخته مىشوند. عملکرد مهارتهاى حرکتى بايد با همهٔ اين تغييرات منطبق شده، تغيير شکل پيدا کنند.
مهارتهاى حرکتى بهطور معمول در اواخر دورهٔ نوجوانى و در دورهٔ جوانى کامل مىشوند. ورزشکاران نخبه نمونههاى عالى رشد مهارتهاى حرکتى هستند. اين ورزشکاران براساس اندازه و وضعيت بدن و تجارب شناختى و اجتماعى خود عملکردهاى حرکتى را به حداکثر درجه و ميزانِ پيشرفت مىرسانند. تغييرات رشد در اوايل زندگى بسيار چشمگير است، اما اين تغييرات در دورهٔ بزرگسالى متوقف نمىشود -تغييرات فيزيولوژيک بهطور مدام رخ مىدهد و تجارب محيطي، ادراک و مهارتهاى روانى و روابط اجتماعى فرد را پالايش مىکند. شايد بزرگسالان بکوشند مهارتهاى جديد را به شيوهٔ جديدى اجراء کنند، اما هر دو، يعنى مهارتهاى جديد و مهارتهاى آموخته شدهٔ قبلي، بايد اين تغييرات، هرچند جزئي، منطبق شوند. اين امر بهويژه موقعى صادق است که فرد از نظر سنى پا فراتر از دورهٔ جوانى مىگذارد و تغييرات جسمي، روانى و اجتماعى او افزايش مىيابد.