تئورى نوتستاين (Notesteinn)

نوتستاين يک مدل جمعيتى در زمينه تئورى ”انتقال جمعيت“ ارائه داده است که براساس آن سه مرحله انتقال جمعيت، مشخص شده است:


- در مرحله اول که مربوط به قبل از ۱۷۰۰ ميلادى است نرخ مواليد و مرگ و مير هر دو بالا و رشد جمعيت به کندى صورت گرفته است.


- در مرحله دوم که با ارتقاء کيفيت زندگى و سلامت، ميزان مرگ و مير کاهش سريع يافته اما کماکان نرخ مواليد بالا مى‌باشد.


- در مرحله سوم که از سال ۱۹۰۰ ميلادى به بعد آغاز مى‌گردد، دست‌‌آوردهاى سريع اقتصادى و اجتماعى، ميزان‌هاى فقر و تولد را کاهش داده و تعادل بين ميزان مواليد و ميزان مرگ و مير را سبب شده است.

تئورى بلاکر

بلاکر انتقال جمعيتى را به چهار مرحله اساسى تقسيم نموده و مرحله پنجمى را نيز به آن افزوده است:


- مرحله ثبات و سکون جمعيتى که در آن مرگ و مير و بارورى هر دو بالا و ميزان رشد جمعيت اندک است.


- مرحله آغاز بسط و توسعه جمعيتى که طى آن ميزان مرگ و مير به‌تدريج رو به کاهش مى‌گذارد ولى ميزان مواليد بالا است و به سرعت بر ميزان رشد جمعيت افزوده مى‌شود.


- مرحله پايان بسط و توسعهٔ جمعيتى، که بارورى نيز به‌تدريج رو به کاهش مى‌گذارد ولى مرگ و مير کماکان پائين‌تر از بارورى و رشد جمعيت همچنان شتابان است.


- مرحله ثبات و سکون مجدد که مرگ و مير و بارورى هر دو به سطح پائينى مى‌رسند و رشد جمعيت اندک است.


- مرحله ”سقوط جمعيتى“ مرحله پنجمى است که بلاکر آن را مطرح کرده است. در اين مرحله ولادت و مرگ و مير هر دو در سطح پائين هستند ولى به لحاظ ساختار سنى سالخورده جمعيت، ميزان عمومى مرگ و مير بيشتر از ميزان عمومى مواليد و ميزان رشد جمعيت منفى است.


سقوط تعدادى از کشورهاى پيشرفته صنعتى به ورطه رشد منفى جمعيت از سال‌هاى دهه ۱۹۳۰ ميلادى به بعد، زمينه‌ساز قائل شدن مرحله سقوط جمعيتى در تقسيم‌بندى بلاکر بوده است. بنابراين مى‌توان چنين نتيجه گرفت که کشورهاى پيشرفته صنعتى مراحل انتقال جمعيتى را پشت سر گذاشته‌اند و اين در حالى است که کشورهاى در حال توسعه در وضعيت متفاوتى از مراحل انتقال جمعيتى قرار دارند. آنچه مسلم است همه کشورهاى در حال توسعه، مرحله اول از مراحل انتقال جمعيتى را پشت سر گذاشته‌اند. پاره‌اى از آنها (اکثر کشورهاى آسيا و آمريکاى لاتين) در مرحله سوم و تعدادى از آنها در مرحله چهارم از مراحلى که بلاکر ذکر کرده است قرار دارند.