بسيارى از والدين و مربيان در رابطه با کودکان عقبمانده موضع بخود رها کردن و يا تنبيهات سخت و شديد را اتخاذ مىکنند. اگر هم بخواهند عاقلانه عمل کنند سعى دارند حرص خورده و غمگين گردند.
بخود رها کردن کودک امرى نارواست از آنبابت که طفل امانتى از خداوند در دست ماست و ما درباره سرنوشت و نيک و بد امورش مسؤوليم. ما نمىتوانيم ناظر رکود و عقبماندگى کودک باشيم درعيناينکه راههائى براى نجات و درمان وجود دارد.
تنبيه کودک هم کارى عاقلانه نيست زيرا اولاً بسيارى از تنبيهات نتايج معکوس برجاى مىگذارند و ثانياً بسيارى از کتکزدنهاى ما غير عادلانه و غيرقابل دفاع است. کودک مظلوم است و نمىتواند از ظلمى که بر او مىشود دفاع کند. آزردن بيحسابش عقوبت الهى در پى دارد.