اين حالت خاص گروه و طبقهاى معين در جامعهاى نيست، امرى است که در بسيارى از جوامع حضور و عموميت دارد. در هر مدرسهاى به موارد و نمونههائى از آن برخورد خواهيد کرد. در شروع سال تحصيلى و در کلاس اول رقم آن بالا است ولى بتدريج که افراد وارد مراحل بالاتر و کلاسهاى دبيرستان مىشوند اين رقم به حدود يک در هزار مىرسد.
آمارهاى ديگرى اين رقم را در سطوح ابتدائى ۵ درصد و در سطوح راهنمائى حدود ۲ درصد نشان داده است. البته ميزان آن در پسران و دختران يکسان نيست. دختران در اين رابطه گرفتارى بيشترى دارند. اوج آن در حدود سنين ۱۱ و ۱۲ است.
گاهى اينامر در بزرگتران حتى در يک سرباز هم وجود دارد که براى فرار از خدمات نظامى ناگهان بيمار مىشود و حتى آنها آرزو مىکنند که اين بيمارى شديد شده، بصورت تب و بسترى شدن خود را نشان مىدهد تا مسؤولان باورشان شود که او جداً بيمار است.
اين نکته قابل ذکر است که از بين آنهائى که حالت فرار از مدرسه را دارند و دچار فوبياى مدرسه هستند نمونهەائى از بيماران روانى هم ديده شده است رقم آن زياد نيست از کل آنهائى که چنين ابتلائى دارند حدود ۳ درصد اختلال روانى داشته و از تعادل لازم برخوردار نبودهاند.