در نگارش يک عبارت يا يک خط عوامل متعددى دخالت دارند ک عدم‌توجه و رعايت آنها در بدخطى مؤثر است. و يا اگر بنا شود خوش‌خط بنويسيم ناگزيريم آن جنبه‌ها را مراعات کنيم. آن عوامل متعدد و بخشى از آنها بدينقرارند:


- خوب شنيدن و داشتن پايه‌اى محکم در شنود که اين‌امر در همگان يکسان نيست.


- توانائى نگهدارى يک فکر در ذهن که به قدرت حفظ آدمى مربوط مى‌شود.


- تبديل فکر به کلمات که باز هم به حافظه و يادآورى فرد مربوط مى‌شود.


- تبديل کلمات به الگوها و مدل‌هاى مناسب که مبتنى بر آموخته‌ها و مکتسبات است.


- طراحى فرم ترسيمى کلمات و حروف در ذهن که براساس سوابق است.


هم‌چنين عوامل ديگرى در اين زمينه دخالت دارند از جمله:


توانائى بدست گرفتن قلم، توانائى نگهدارى و چرخش آن در دست، يگانه‌سازى روابط پيچيده چشم ودست، رشد و پيشرفت خزانه لغات، حافظه بصري، هماهنگى حرکت چشم و دست کنترل بازو و حرکت آن، قدرت عضلات انگشتان، فعاليت اعصاب نواحى مختلف و ...


همچنين علم ثابت کرده است که رابطه‌اى بين هوش و خط وجود دارد ( تحقيقات پرون - ميسنيار ) و آن را بمنزله زبان دانسته‌اند که با رمز‌گذارى رابطه دارد. و نيز نوشتن وصل است به رشد کامل براى ادراک دقيق نمادها، دارا بودن تصاوير ذهنى بازمانده از تجارب حسي، حرکتي، بصري، و ...


درعين حال اين بحث هم وجود دارد که آيا خط داراى جنبه ابداعى است و يا جنبه ارثي؟ عده‌اى اين نظر و عده‌اى آن نظر را دارند و ما در عين اعتقاد به جنبه ارث اصل مسأله ابداع و محيط تربيتى را فراموش نمى‌کنيم.