سلامت روان کودک تا حد زيادى توسط افراد مهم و محيط زندگى او تعيين و تأمين مى‌شود. از مجموع اين عوامل، مهم‌ترين آنها در زير اشاره مى‌شود.

همسالان

برخوردارى از رابطه‌ى مطلوب و سالم با همسالان، از مهم‌ترين عوامل در رشد اجتماعى کودک است. براى کودک، نفود مصاحبت و دوستى‌ها به اندازه‌ى کافى نيرومند است که بتواند او را متمايل به ارزش‌هاى گروهى همسالان سازد. پذيرفته‌شدن در گروه، مستلزم پذيرش ارزش‌ها، رفتارها، عادات و در نهايت فرهنگ گروه است. هر اندازه گروه کوچک‌تر باشد، پيوستگى و نزديکى و در نتيجه تأثيرپذيرى در گروه بيش‌تر خواهد بود.


مدرسه

رابطه‌ى کودک با معلم و هم‌کلاسى‌ها نيز آثار چشم‌گيرى بر رفتار کودک و نگرش او نسبت به مدرسه برجا مى‌گذارد. هرگاه ارزش‌ها و ملاک‌هاى اخلاقى مدرسه با خانه هماهنگى و همخوانى داشته باشد، کودک، بويژه در زمينه‌ى ارزش‌هاى اخلاقي، در شرايط مطلوب‌ترى قرار مى‌گيرد. در صورتى که کودک ارزش‌ها، ملاک‌ها و معيارهاى اخلاقى خانه و مدرسه را در تعارض ببيند، دچار ابهام و سردرگمى مى‌شود و اين خود آغازى براى بروز اخلال در رفتارهاى اخلاقى او مى‌گردد.

آموزش‌هاى مذهبى

آموزش‌هاى مذهبى در رشد اخلاقى و در نهايت پيش‌گيرى از پاره‌اى از اختلالات و مشکلات کودک، ( مانند دروغ‌گويي، دزدي، فريب‌کارى و ...) نقش ارزنده‌اى دارد. آموزش‌ مذهبي، از اوان کودکي، ارزش‌ها و آرمان‌هاى کودک را به تدريج شکل مى‌دهد و با تقويت اصول اخلاقى و کاربرد آن در اعمال و رفتار الگوهاى در دسترس، موجب مى‌شود کودک در مقابل بسيارى از انحرافات اخلاقى و اجتماعى مصونيت يابد.

روش آموزش مسائل اخلاقى و اصول و ارزش‌هاى مذهبي، بسيار ظريف و حساس است که بخصوص والدين، بايد نسبت به آن آگاهى و درايت کافى داشته باشند.

خانواده

والدين و ديگر افراد خانواده به سه‌‌گونه مى‌توانند بر کودک اثر بگذارند.


۱. در نقش الگودهى به منظور تقليد کودک از آنان.


۲. با استفاده از تأييدها و مخالفت‌هاى خود به صورت پاداش يا تنبيه.


۳. ايجاد انگيزه در کودک براى صحيح عمل کردن.


در شرايط عادي، کودک معمولاً با افتخار و سربلندى به والدين و خواهر و برادر و ديگر بستگان خود مى‌نگرد و به آنان مى‌بالد. هرگاه گفتار و رفتار اين افراد همگون و مطلوب باشد، کودک آن را بعنوان معيار و ملاک رفتار خويش مى‌پذيرد و به آن عمل مى‌کند.