۱. با توجه به حضور محقق يا مشاهدهگر در محيط و برقرارى ارتباط مستقيم شنوايى و بينايي، اطلاعات واقعى و دقيقى بدست محقق مىرسد و از اين حيث بهترين روش در بين ساير روشهاى گردآورى اطلاعات است.
۲. حجم اطلاعات وسيعترى از محيط و فرد يا افراد مورد مشاهده بدست محقق مىرسد. بويژه اگر بتواند از وسايل تصويربردارى استفاده کند اين اطلاعات کاملتر مىشود.
۳. اين روش براى شناخت افرادى که قادر به بيان وضعيت خود از طرق ديگر نيستند، نظير کودکان، بيماران روانى و غيره روش مناسبى است.
۴. اين روش مىتواند به عنوان روش کنترل براى ساير روشهاى گردآورى اطلاعات مورد استفاده قرار گيرد.
۵. کار جمعآورى واقعىتر اطلاعات و فهم مستقيم رفتارها و رويدادها با اين روش بيشتر امکانپذير است؛ زيرا افراد ممکن است در اظهارات خود واقعيتى را کتمان کنند، ولى اگر مشاهده بطور عادى و طبيعى صورت پذيرد، واقعيتى کتمان نخواهد شد و مشاهدهگر عين حرکات و رفتارها و رويدادها را مشاهده خواهد کرد.
۶. مشکلات زبانى و فرهنگى همانند ساير روشها تأثير کمترى در اجراى روش دارد، مثلاً بعضى اطلاعات را که از طريق زبان نمىتوان گرفت از طريق مشاهده مىتوان دريافت نمود.
۷. در مشاهده، بويژه اگر غيرعلنى باشد، مقاومت و جدل و ممانعت احتمالى بر سر راه گردآورى اطلاعات وجود ندارد.