۱. مورد علاقه مشترک شرکت‌کنندگان در بحث باشد. روش بحث گروهي، مشخصاً متضمن حل مسائلى است که از طرف معلم يا شاگردان انتخاب و طرح مى‌شود. روش بحث گروهى شبيه روش مکاشفه‌اى است. در اين روش، شاگردان بيش از استفاده از کتاب يا معلم، خود موظف به يافتن نتايج، اصول و راه‌حل‌ها هستند. چنين امرى امکان ندارد، مگر اينکه شاگردان به موضوع يا مسأله و يافتن پاسخ و حل آن علاقه‌مند باشند.


۲. شاگردان دربارهٔ آن اطلاعات لازم را داشته باشند يا بتوانند کسب کنند. اگر بحث گروهى در زمينه‌اى تدارک شود که براى شرکت‌کنندگان آسان و درخور فهم نباشد يا زمينهٔ لازم براى کسب اطلاعات وجود نداشته باشد، براى آنان فعاليت معنا و مفهومى نخواهد داشت و حتى قادر به چنين بحثى نخواهند بود.


۳. درباره آن بتوان نظرهاى مختلف و متفاوتى اظهار داشت.


در ميان دروس مختلف، بعضى از مباحث علمى آن‌چنان شکل گرفته‌اند که در درجه بالايى از توافق قرار دارند. آنها مفاهيم، اصول و روش‌هايى هستند که هيچ‌کس نمى‌تواند در مورد آنها شک کند؛ مانند رياضيات، علوم‌طبيعى و مهندسي. درباره اين علوم معمولاً از بابت اينکه چه چيزهايى مهم و کدام مفاهيم و اصول باارزش هستند و چگونه سازمان‌دهى شده‌اند، همه توافق دارند. برعکس، در علومى مانند علوم‌اجتماعي، تاريخ، اقتصاد، فلسفه، علوم‌سياسي، روانشناسى و جامعه‌شناسى چنين توافقى وجود ندارد. در زمينهٔ اين دسته از علوم، از اينکه چه اصول و مفاهيمى خوب، مهم، واقعي، معتبر يا درست و زيبا است هرگز به توافق سطح بالا نخواهيم رسيد. بنابراين، دروسى مثل دروس گروه اول که هدف آگاهى و شناخت آنها است، بهتر است توسط معلم تدريس شود. اين‌گونه دروس براى بحث گروهى مناسب نيستند، در حالى که دروس گروه دوم چون در مورد آنها توافق در حد بالا وجود ندارد و مى‌توان نظرهاى مختلف دربارهٔ آنها اظهار داشت، براى روش بحث گروهى مناسب هستند.