در نظريهٔ برونر، نگرش و بينش شاگرد بسيار مهم است. طبق اين نظر، معلمان بايد به جاى کنترل رفتار شاگردان و ايجاد رفتارهاى پيشبينى شده بر اساس عادت، به ايجاد وضعيت مطلوب يادگيرى اقدام کنند و سبب شوند که آنان به کشف روابط و حل مسائل نايل گردند تا بتوانند کاربرد آموختههاى خود را در زندگى واقعى بياموزند. در چنين برداشتي، هر شاگرد بايد مطابق با استعداد و توانايى خود مسائل را کشف کند و به پيش رود.
طبق نظريهٔ برونر، محيط آموزشى بايد کاملاً آرام و دور از اضطراب و تنش باشد. شرايط آموزشى بايد به گونهاى تنظيم شود که شاگردان بتوانند عقايد خود را با آزادى بيان کنند، با علاقه به گفتار ديگران گوش دهند، در مورد مسائل مختلف بينديشند و به سازماندهى مفاهيم ذهنى خود بپردازند تا بدينوسيله نيروى تفکر در آنان تقويت شود. آنان بايد بتوانند خود به اشتباهات خود پى ببرند و با وجود اين، با تمسخر ديگران روبهرو نشوند. به نظر برونر، معلم بايد وسايل کافى در اختيار شاگردان قرار دهد و سؤالاتى مطرح کند تا آنان با به کارگيرى وسايل، راهحل آنها را کشف کنند و بينش لازم را به دست آورند.
بايد به ميزان مواد درسى و تفاوتهاى فردى نيز متوجه شود. به شاگردان خردسال بايد اصول و مفاهيم را اغلب به طور مستقيم آموخت؛ زيرا آنان براى يادگيرى اکتشافى تجربه و حوصلهٔ کافى ندارند. برعکس، در دورههاى عالي، يادگيرى اکتشافى موجب رضايتخاطر شاگردان مىشود. از طرف ديگر، يادگيرى از طريق اکتشاف احتياج به معلم کارآزموده و توانا دارد؛ زيرا بعضى از معلمان از عهدهٔ ادارهٔ چنين کلاسهايى بر نمىآيند و پس از طرح مسأله، اداره کلاس از کنترل آنان خارج مىشود و به سبب آن، شاگردان به بىانضباطى خو خواهند گرفت.