با اين روش، ابتدا مبدأ آب را در برف و باران مىتوان مطالعه کرد. اين مبحث شامل تغييرات درجه حرارت و رطوبت و تکثيف و علم آمار باران است. پس از آن استعمال بخار آب، آب و يخ بررسى مىشود. در مبحث بخار آب، توسعهٔ ديگهاى بخار و گرم کردن به وسيله بخار آب و غيره را مىتوان مطالعه کرد. در بحث يخ، موضوع انجماد و سرد کردن و محلولهاى نمکين و رودخانههاى يخى و تودههاى يخ شناور به ميان مىآيد. در مورد آب، تجربيات متعددى را مىتوان نام برد؛ از قبيل آب آشاميدني، ميکروبهاى بيمارىزا، استعمال ميکروسکوپ، حمل و نقل به وسيلهٔ آب رودخانهها، درياها و اقيانوسها، محصول، باران، آبياري، اهميت آب در پرورش گياه و درخت و کشاورزي، شستشو، نظافت، سيل، محافظت آبها و زمين، قوهٔ جاذبه، تلمبهها و فشار جو.
به اين ترتيب، مىتوان مطالب مفيدى را نظير آنچه در بالا ذکر شد، انتخاب کرد و با کمک معلمان و مربيان رشتههاى مختلف و شاگردان به مطالعه آنها پرداخت و اطلاعات مورد نياز را از راه مطالعه کتابهاى مختلف، گردشهاى علمي، تجربيات روزانه و مشاهدات شاگردان به دست آورد. در اين مطالعات، هر گروهى از شاگردان ممکن است يکى از مباحث را انتخاب کنند و نتيجهٔ کار خود را براى ديگران گزارش دهند. جزوهها و برنامههايى که تهيه مىشوند، براى واحدهاى بعدى نيز مفيد خواهند بود. در پايان، شاگردان و معلمان به کمک يکديگر ارزش کار واحد مورد مطالعه را تعيين خواهند کرد. به اين ترتيب، شکل يک واحد تجربى دربارهٔ آب از حدود مصنوعى درس و کتاب تجاوز کرده، ارتباطات طبيعى علوم را به طريقى پرمعنا روشن مىسازد.
پس از اين مراحل، شاگردان مىتوانند به موضوعهاى مختلفى از قبيل علوم طبيعي، ميکروبها، مرضها، بهداشت، فيزيک، شيمي، جغرافيا، کشاورزي، محافظت منابع طبيعي، رياضيات، زبان فارسى و علوماجتماعى پى برده، اطلاعات و تجارب فراوانى کسب کنند. حل مسألهٔ آب به آنها توانايى خواهد بخشيد تا مسائل ديگر را با روش صحيح دنبال و حل کنند. بعلاوه، آموختنى که به اين شکل حاصل شود، باعث ارضاى درونى شاگرد شده، او را به مطالعه علاقهمند خواهد کرد.
ممکن است روش واحد تجربى مشکل به نظر آيد؛ علت اين است که ما هنوز به آن عادت نکردهايم. برخى مىگويند تنها معلم کارآزموده و خوب مىتواند عهدهدار چنين واحدى شود، ولى بايد گفت که اگر معلم بىتجربه نيز به جاى روش خشک و کهنهٔ متداول که فقط به قوهٔ حافظه فشار مىآورد اين روش را تعقيب کند، مىتواند استفادهٔ بيشترى به شاگردان برساند؛ چنانکه يک نجار بد نيز با ابزار تيز و نو، بهتر از ابزار کهنه مىتواند کار کند. بعلاوه، روش واحد تجربى به خودى خود معلمان را در فرا گرفتن چيزهاى جديد کمک مىکند و سطح اطلاعات آنان را بالا مىبرد.