تحليل محتوا يک روش علمى براى ارزشيابى و تشريح عينى و منظم پيامهاى آموزشى است. براى اينکه تحليل محتوا ارزش علمى داشته باشد و از جهتگيرىها و غرضورزىهاى شخصى بر کنار بماند، بايد از قواعد دقيق و مشخصى پيروى کند.
عينى بودن
خصلت عينى بودن تحليل محتوا مستلزم ان است که بررسىهاى انجامشدهٔ آن قابل بازبينى و بازسازى باشد؛ يعنى هر تحليلگرى با بکار بردن همان روش تحليل، بتواند همان نتايج را بدست آورد؛ بنابراين، لازم است معيارهاى بررسى و ارزيابى آنچنان صريح و دقيق مشخص شود که ديگران نيز بتوانند بر اساس آنها، همان معيارگذارى را انجام دهند.
منظم بودن
منظور از منظم بودن اين است که تمام عناصر موجود در محتوا، در تحليل مورد توجه قرار گيرند و بر اساس واحدها و مقولههايى که براى بررسى در نظر گرفته شدهاند، تحليل شوند؛ بنابر اين، هدف از منظم بودن تحليل آن است که از هرگونه انتخاب خودخواهانه که در آن تنها به عناصر قابل انطباق با نظريات تحليلگر توجه مىشود، جلوگيرى گردد.
آشکار بودن
در تحليل محتوا، الزاماً بايد به متن يا پيام آشکار توجه شود و استنباطهاى شخصى و پيشداورىهاى فردى تحليلگر دربارهٔ محتوا، موردنظر قرار نگيرد؛ يعنى آنچه واقعاً در متن محتوا بيان شده است تحليل شود و از بررسى و تحليل حدسى خوددارى شود. البته بايد توجه داشت که در اينجا منظور اين نيست که تحليلگر از هرگونه نتيجهگيرى کلى دربارهٔ محتوا اجتناب ورزد.
مقدارى بودن
خصلت مقدارى بودن، در واقع، جانشين جنبههاى ذهنى و استنباطى بررسىها و تحليلهاى نظرى است که با مقياس دقيق، قابل ارزيابى نيستند. از لحاظ بررسى مقداري، هر متن ترکيبى از عناصر قابل تجزيه بشمار مىرود که مىتوان آنها را به واحدها و مقولههاى خاص طبقهبندي، و با شيوههاى خاصى ارزيابى کرد. در تحليل مقداري، تحليلگر بايد معلوم کند چه کلمات، مضامين و نمادهايى بيش از همه در متن تکرار شده است. در کنار تحليل مقداري، مىتوان به تحليل همبستگي نيز توجه داشت. اين نوع تحليل مشخص مىکند که: ارتباط مفاهيم و عناصر چگونه است و چه عواملى آنها را به يکديگر پيوند مىدهد؟ آيا مفاهيم ذکر شده يکديگر را جذب مىکنند يا دفع؟ به اعتبار ديگر، آيا مفاهيم ارتباط و تسلسل لازم را دارند يا نه؟