برقرارى ارتباط، از نظر هدف و روش، به شکل واحدى صورت نمى‌گيرد. اگرچه تفکيک هدف و روش ارتباط از هم در بسيارى از مواقع بسيار مشکل است، مى‌توان گفت که عامل مهم در تعيين روش برقرارى ارتباط، هدفي است که به وسيلهٔ فرستندهٔ پيام دنبال مى‌شود. چنانکه ارسطو ارتباط را عبارت از جستجوى يک راه و روش با استفاده از امکانات موجود براى ترغيب افکار و عقايد مى‌داند و ميلر هدف ارتباط را بيشتر گسترش دامنهٔ انگيزه‌هاى پاداش‌بخش براى گيرندگان پيام ذکر مى‌کند. (ميلر، جرالد آر. ۱۳۶۸.)


در هر صورت، پيام به خودى خود داراى هيچ‌گونه هدفى نيست. هدف پيام بستگى مستقيمى به شرايط فرستنده و گيرندهٔ پيام دارد. هر يک از ما در طول شبانه‌روز، در هزاران جريان ارتباطى وارد مى‌شويم، فقط براى اينکه در مخاطبان خود تأثير بگذاريم و در فکر و عقيده و رفتارشان نفوذ کنيم. در واقع، هدف اساسى افراد يا هر فرستندهٔ پيام اين است که خود را بصورت عامل مؤثرى در آورد تا بتواند در ديگران، در محيط و حتى در سرنوشت خويش تأثير بگذارد و از همه مهم‌تر، به تمايلات و خواسته‌هاى خود جامهٔ عمل بپوشاند. بنابراين، فرستنده و گيرندهٔ پيام هستند که در شرايطى خاص، هدف ويژەاى را در يک فرايند ارتباطى در نظر مى‌گيرند و روش مناسب با آن را انتخاب مى‌کنند. وقتى در آموزش و پرورش از ارتباط معلم و شاگرد صحبت مى‌کنيم، در واقع، هدف‌هايى را همچون شناخت، انتقال، تأثير، کنترل و هدايت به ذهن مى‌آوريم؛ به عبارت ديگر، مجموعهٔ فرايند آموزشى تلاشى است در جهت تغيير شرايط يادگيرى و تحت‌تأثير قرار دادن و کنترل فکرى و رفتارى فراگيران؛ شرايطى که بر اساس شناخت، تمايلات و توانايى مخاطبان فراهم شده و منجر به هدايت آنان مى‌شود.


شکى نيست که تکوين نظام آموزشى و توسعهٔ فن‌آورى ارتباطات در طول زمان مى‌تواند هدف‌هاى دگرگون‌‌شده‌اى را به همراه داشته باشد که بسيار پيچيده‌تر و متنوع‌‌تر از هدف‌هاى سادهٔ ارتباطى يا روش‌هاى اوليه است. اين پيچيدگى و تداخل روش‌هاى ارتباطى (شفاهي، کتبي، مستقيم، غير مستقيم و غيره) باعث تداخل هدف‌هاى ارتباطى نيز شده است؛ در نتيجه، ممکن است در يک فرايند ارتباطي، چندين هدف نهفته باشد و به همين دليل، در نظام آموزشى امروز، روش‌هاى معمول گذشته و سنتى نمى‌توانند چندان کارايى داشته باشند. با پيشرفت علوم و پيدايش فن‌آورى‌هاى جديد، هدف‌هاى ارتباطى پيچيده‌تر شده‌اند، و ناگزير براى تحقق هدف‌هاى پيچيده، بايد روش‌هاى پيچيده يا پيچيده‌ترى مطرح شوند.

ارتباط ارادى و غيرارادى

اگر ارتباطى با طرح و برنامه‌ريزى قبلى و حساب شده باشد، آن را ارتباط ارادى مى‌گويند و اگر بدون طرح و برنامه‌ريزى قبلى صورت گرفته باشد، آن را ار ارتباط ارادى مى‌گويند و اگر بدون طرح و برنامه‌ريزى قبلى صورت گرفته باشد، آن را ارتباط غيرارادى مى‌نامند؛ مثلاً معلمى که قبل از رفتن به کلاس براى انتقال مفاهيم علمى خود، دانش پايه و علاقه شاگردان را در نظر مى‌گيرد و براى تدريس خود طرح درس تهيه مى‌کند، روش ارتباط ارادى را اتخاذ کرده است. در تمام موارد لازم نيست که برقرارى ارتباط با اراده و تصميم قبلى گيرنده و فرستندهٔ پيام همراه باشد. ممکن است فرستندهٔ پيامى به مناسبتى را اعلام کند و اين مطلب يا پيام در فرد ديگرى که مورد نظر فرستنده نيست تأثير بگذارد و عمل يا احساس مشخصى را بوجود آورد. تعامل احساسى‌اى را که در کلاس صورت مى‌گيرد، شايد بتوان از نوع ارتباط‌هاى غيرارادى در هنگام تدريس دانست.

ارتباط رسمى و غير رسمى

منظور از ارتباط رسمى آن دسته از انواع روش‌هاى ارتباطى است که در سطحى وسيع و در محيط‌هايى رسمى صورت مى‌گيرد. ارتباط جمعى و ارتباطى که در سازمان‌ها و نظام‌هاى ادارى و آموزشى جهت ابلاغ آيين‌نامه‌‌ها و مقررات با زيردستان برقرار مى‌گردد، ارتباط رسمي ناميده مى‌شود. ارتباط غيررسمي به آن نوع ارتباطى گفته مى‌شود که بين دو نفر يا دو گروه بطور عادى و غيررسمى اتفاق مى‌افتد. اين‌گونه ارتباط معمولاً صميمانه‌تر و عميق‌تر از ارتباط رسمى است و بيشتر خاص گروه‌هايى است که با هم ارتباط نزديک و چهره به چهره دارند.

ارتباط کلامى و غير کلامى

وقتى در جريان يک ارتباط، پيام‌ها به صورت رمز‌هاى کلامى انتقال يابند، آن ارتباط را کلامي گويند؛ مانند بحث و گفتگوى فرد با فرد يا گروهى ديگر و يا تعريف و توضيح شفاهى يک مطلب در کلاس درس؛ اما هرگاه پيام به صورت علايم يا رمزهاى غيرکلامى ( حرکات دست، چشم، رنگ، صدا و غيره) انتقال يابد، ارتباط آن غيرکلامي گويند؛ مانند برقرارى ارتباط راننده با علايم راهنمايى و رانندگى يا برقرارى ارتباط با آژير آمبولانس و زنگ مدرسه. ارتباط غيرکلامى در روند آموزش از اهميت خاصى برخوردار است و مى‌تواند مکمل ارتباط کلامى باشد؛ مثلاً حرکات سر، دست و ابرو، نگاه معلم يا بطور کلي، حالات چهرهٔ او مى‌تواند مفاهيمى را به فراگير منتقل کند يا او را در فهم مطالب يارى دهد. بدين دليل، شاخه‌اى از دانش امروز بشر با عنوان حرکت‌شناسي، فعاليت اصلى خود را به ارتباط‌هاى غيرکلامى اختصاص داده است.

ارتباط فردى و جمعى

ارتباط فردى يا خصوصى ارتباطى است که معمولاً بين دو يا چند نفر به وقوع مى‌پيوندد و بيشتر حالت مستقيم و شخصى دارد. ارتباط جمعى ارتباطى است که بين يک نفر با يک گروه يا گروهى با گروه کثيرى برقرار مى‌شود که ممکن است مستقيم يا غيرمستقيم باشد؛ مانند سخنرانى در سالن‌هاى پرجمعيت يا ارتباطى که از طريق مطبوعات و ساير وسايل ارتباط جمعي، مانند راديو و تلويزيون، با گروه‌هاى وسيع انسانى ايجاد مى‌شود. اين دو نوع ارتباط از نظر کميت و کيفيت کار و نحوهٔ اثر با يکديگر متفاوتند.

ارتباط يکطرفه و دوطرفه

وقتى انتقال پيام از فرستنده شروع و به گيرنده ختم شود و گيرنده نسبت به مفاهيم پيام واکنشى به فرستنده نشان ندهد، ارتباط را يکطرفه يا يک‌جانبه گويند؛ مانند ارتباط از طريق تلويزيون و روزنامه. ارتباط دوطرفه يا دوجانبه ارتباطى است که پيوسته نقش فرستنده و گيرنده در جريان ارتباط عوض مى‌شود و فعاليت‌هاى ارتباطى بعدى بر اساس واکنش گيرنده و فرستندهٔ پيام تعيين مى‌شود؛ مانند ارتباط مستقيم معلم و شاگرد در کلاس درس. ارتباط دوطرفه معمولاً مؤثرتر از ارتباط يکطرفه است. طرح زیر مفهوم ارتباط دوطرفه را بخوبى نشان مى‌دهد.


مفهوم ارتباط دوطرفه
مفهوم ارتباط دوطرفه

ارتباط مستقيم و غير مستقيم

ارتباط مستقيم ارتباطى است که بدون واسطه بين شخص فرستنده و گيرندهٔ پيام ايجاد مى‌شود. چون در اين‌گونه ارتباط پيام مستقيماً بين دو فرد مبادله مى‌شود، معمولاً فرستنده و گيرندهٔ پيام مى‌توانند نقش خود را به نوبت تغيير دهند؛ اما ارتباط غيرمستقيم يا باواسطه - برخلاف ارتباط مستقيم - چهره به چهره نيست و جنبهٔ شخصى ندارد؛ زيرا معمولاً در چنين ارتباطي، فرستنده و گيرندهٔ پيام يکديگر را نمى‌شناسند؛ مانند مؤلف و خوانندگان يک کتاب. بين انواع ارتباط، ارتباط مستقيم صميمانه‌ترين و کامل‌ترين نوع ارتباط است، ولى از نظر تعداد افراد زير پوشش و همچنين از لحاظ وسعت زمانى و مکانى محدود است.