وظيفهٔ سازمانى

اگرچه ارتباط نوعى فرايند است، يعنى پويا، جارى و در تغيير دائم است، ممکن است فرد در جريان فعاليت ارتباطي، چيزى براى انتقال نداشته و عملاً به بن‌بست رسيده باشد. به همين دليل، يک چهارچوب سازمانى براى گفتگو دربارهٔ فرايند ارتباط لازم است. با الگو مى‌توان اين چهارچوب را ساخت. الگو شخص را قادر مى‌سازد که ابعاد معينى از فرايند را از چهارچوب منفک سازد و آن را مورد تحليل قرار دهد. اگرچه اين امر احاطه بر کل فرايند را فراهم نمى‌کند، مى‌تواند در شناخت اجزاء فرايند امرى اساسى تلقى شود.

وظيفهٔ اکتشافى

پژوهشگران علم ارتباط همواره درصدد توسعه قلمرو معرفت موجودند تا دربارهٔ فرايند روان‌شناختى پيچيدهٔ مورد مطالعه‌ خود، به بينش‌هايى نو نايل آيند. اما جستجوى معرفت بايد از کجا آغاز شود؟ کدام متغيرها را بايد بررسى کرد و چه عواملى را بايد کنار گذاشت؟ براى کسب چنين اطلاعاتى الگو مى‌تواند بسيار مفيد باشد و به پژوهشگر کمک کند.

وظيفهٔ پيشگيرى

الگو مى‌تواند همانند يک دستگاه پيش‌بينى کننده عمل کند. الگو به فرد ارتباط برقرارکننده کمک مى‌کند تا در مواقع موفقيت يا شکست، علت را جستجو کند و دربارهٔ عواملى که موجب موفقيت يا شکست شده‌اند حدس‌هايى بزند و نيز رفتار ارتباطى را تقويت يا اصلاح کند. او مى‌تواند با اين تحليل، گرايش‌هاى اوليهٔ احتمالى گيرندگان پيامش را نسبت به خود و پيامش مشخص کند، در مواقع عدم موفقيت، گرايش مخاطبان خود را بررسى کند يا دربارهٔ فنون علامت‌گذارى که احتمالاً در ارتباط نقش اساسى دارند بينديشد و پيشگيرى به عمل آورد و همچنين مى‌تواند مهارت‌هاى احتمالى افراد گيرنده را در علامت‌خوانى بسنجد و بکوشد تا پيامى هماهنگ با آن مهارت‌ها بسازد. او مى‌تواند دربارهٔ انواع بازخوردهايى که احتمالاً دريافت مى‌کند، پيش‌بينى لازم را انجام دهد و راه‌هاى تطبيق رفتار ارتباطى خود را با پاسخ‌هاى پيش‌بينى شده مورد تأمل قرار دهد. خلاصه اينکه الگو به مثابهٔ ابزار تحليل موقعيت، براى دست‌زدن به بعضى پيشگيرى‌ها بسيار مناسب است.