آموزش و پرورش بارور، خلاق، و سازنده، امرى است حياتي. ولى تأمين آن براى همه مردم به‌خصوص در کشورهاى کم توسعه يافته، بسيار دشوار است؛ زيرا، به منابع مادى و انسانى عظيم، راه‌بردها و تدابيرى منطقي، و کوشش‌هايى پى‌گير و بسيار وسيع نيازمند است، و در بسيارى از کشورها فراهم آوردن مجموعهٔ اين شرايط در محدودهٔ زمانى کوتاه، و به‌صورتى مداوم و خودساز، در شمار طراحى‌هاى اجتماعى بسيار دشوار مى‌نمايد. اگر برنامه‌ريزى آموزشى منطقى و واقع‌بينانه نباشد، نه تنها به نتايج مطلوب نمى‌رسد، چه بسا ممکن است زيان‌هاى غيرقابل جبرانى را هم به‌بار آورد. کما اينکه در جهان، در ميان کشورهاى مختلف، نمونه‌هاى متعددى از اين نوع برنامه‌ريزى آموزشى ديده شده است.