برنامه‌ريزي، به مفهوم نقشه‌کشى براى آينده، فراگردى است که چه بسا همواره با اجتماعات انسانى همراه بوده است؛ مثلاً، در زمينهٔ آموزش و پرورش، از زمان‌هاى قديم و در طول تاريخ به موارد متعددى از برنامه‌ريزى برخورد مى‌کنيم. نمونه‌هاى بارز اين قبيل برنامه‌ريزى‌ها را گذشته از نحوهٔ تعليمات طبقات اشراف و جنگاوران قرون وسطى و ماقبل آن، مى‌توان در نوشته‌هاى متفکران بزرگ قديم چون افلاطون در کتاب جمهور (The republic) و تعاليمى که انديشمندان و مربيان مذهبى و اجتماعى در طول تاريخ براى ايجاد اجتماعات ايده‌آل انسانى داده‌اند، يافت. ولى برنامه‌ريزى به معناى علمى آن مشتمل بر تعيين و انتخاب حساب شده و منطقى هدف‌ها، سنجش شقوق مختلف راه‌بردها، تقسيم منابع براى تحقق‌ هدف‌ها، و هماهنگ ساختن برنامه‌ريزى آموزشى با برنامه‌ريزى جامع سياسي، اجتماعي، و اقتصادي، مفهومى است جديد و ره‌آورد قرن بيستم.


قرن بيستم را قرن برنامه‌ريزى و قرن توسعه و رشد خوانده‌اند؛ زيرا در اين قرن نهضت و جنبش در وسعت جهانى براى تأمين رفاه و آسايش و ارتقاى سطح زندگى عموم مردم آغاز شده است. در اين راه نيازها نامحدود، و امکانات و منابع محدود است. خواهى نخواهى تمام کشورها ناچار هستند بين تقاضاها و توقعات و نيازها اولويت قائل شودند، و منابع خود را به‌نحوى تقسيم و مصرف کنند، تا ضمن انکه در حداقل زمان حداکثر تمتع براى همه فراهم مى‌شود، درآمد و محصول ملى نيز سريعاً و مرتباً افزايش يابد، و حوزهٔ امکانات براى فراهم آوردن آسايش بيشتر و غناى روز‌افزون سطح زندگى همه مردم وسيع‌تر گردد. اين است که برنامه‌ريزى‌ها اقتصادى - اجتماعي، به اشکال و ابعاد گوناگون در سراسر جهان رواج پيدا کرده است.


به‌موجب بررسى بين‌المللى يونسکو، اولين برنامه‌ريزى آموزش سيستماتيک همراه با برنامه‌ريزى اقتصادى در سال ۱۹۲۳ به‌صورت متمرکز - الزامى در شوروى آغاز شد. به‌طورى که استروملين (۱۹۶۲) (strumlin "The economy of education in the USSR') گزارش کرده است، پيشرفت‌هاى سريع آموزشى شوروى از حدود جنگ جهانى اول (۱۸ - ۱۹۱۴) که در آن موقع قريب دو سوم جمعيت آن کشور بى‌سواد بوده‌اند، تاکنون که مقام ممتازى را از نظر سطح آموزش و پرورش به‌دست آورده است، مديون برنامه‌ريزى دقيق آموزشى مى‌باشد.


کشورهاى غربي، کم و بيش پس از بحران اقتصادى اوايل دهه ۱۹۳۰ به برنامه‌ريزى‌هاى اقتصادى از نوع ارشادى - ترغيبى رو کردند. اين نوع برنامه‌ريزى‌ها چون برنامه تارديو (۱۹۲۹) (The tardieu plan) در فرانسه، برنامه نيوديل (۱۹۳۳) (The new deal plan) در آمريکا و برنامه واهلن (۱۹۴۱) (The wahlen plan) در سوئيس فقط جنبهٔ اقتصادى داشتند و مجرد و تجربى و بدون پى‌گيرى بودند. ليکن، پس از جنگ جهانى دوم، مسائل بحرانى ناشى از آشفتگى‌هاى اقتصادى و اجتماعى و رشد غير منتظره جمعيت موجب شد که علاوه بر کشورهاى سوسياليستي، کشورهاى تابع اقتصاد سرمايه‌دارى نيز برنامه‌ريزى را جدى تلقى کنند، و به‌خصوص برنامه‌ريزى آموزشى خود را نيز با برنامه‌ريزى عمومى اجتماعى - اقتصادى تلفيق کنند.


کشورهاى جهان سوم نيز کم و بيش پس از جنگ جهانى دوم به توسعهٔ اقتصادى متوسل شدند و به برنامه‌ريزى‌هاى گوناگون پرداختند. در اين زمان بود که کمبود منابع نيروى انسانى به‌عنوان يکى از تنگناهاى اساسى رشد اقتصادى اجتماعى توجه سياست‌گذاران و برنامه‌ريزان را جلب کرد، و برنامه‌ريزى آموزش و پرورش آغاز شد. بدين ترتيب، مى‌توان گفت که برنامه‌ريزى آموزش و پرورش از برنامه‌ريزى اقتصادى - اجتماعى ريشه گرفته و مشتق شده، و سرمنشاء آن نياز به تأمين نيروى انسانى لازم براى فعاليت‌هاى اقتصادي، هم‌چنين نياز به فراهم آوردن فرصت‌هاى برابر آموزش و پرورش براى همه مردم بوده است.


کشورهاى ايران پس از جنگ جهانى دوم، از جمله پيشگامان جهان سوم در برنامه‌ريزى بود. اولين برنامهٔ عمرانى هفت ساله ايران در حوالى سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۸ شمسي) پياده شد. در اين برنامه بخشى نيز به توسعه اجتماعى از جمله توسعهٔ آموزش و پرورش و فرهنگ اختصاص داده شده بود.


کشورهاى ديگر جهان سوم نيز به‌تدريج توجه خاصى به برنامه‌ريزى پيدا کردند. از جمله هندوستان و غنا در سال ۱۹۵۱، برمه در ۱۹۵۲، کلمبيا در ۱۹۵۷، پاکستان در ۱۹۵۸، تونس در ۱۹۵۹ و به‌تدريج کشورهاى ديگر نوپا نيز به برنامه‌ريزى رو آوردند.


يونسکو در ترويج و گسترش برنامه‌ريزى آموزشى در جهان سوم سهم بزرگى داشته است، و فعاليت‌هاى مؤثرى از قبيل تشکيل سمپوزيوم‌ها، سمينارها، کنفرانس‌ها و مراکز تعليم برنامه‌ريزان انجام داده است. چون اين اقدامات هر يک سرآغاز فعاليت‌هاى دامنه‌دارى در مناطق مختلف جهان شده است، چندتاى آنها را با تاريخ انجام آن ياد‌آورى مى‌کنيم:


سال ۱۹۵۶ - کنفرانس طرح بزرگ توسعهٔ آموزش ابتدايى در آمريکاى لاتين. اين فعاليت مبداء و مشوق تشکيل کنفرانس‌هاى بين‌المللى و منطقه‌اى ديگر شد.


سال ۱۹۵۸ - سمينار برنامه‌ريزى جامع آموزش و پرورش در واشنگتن. در اين سمينار ۷۱ نماينده از کشورهاى مختلف و ۳۳ متخصص برنامه‌ريزى شرکت کردند.


سال ۱۹۵۹ - سمپوزيوم بين‌المللى برنامه‌ريزى آموزش در پاريس. در اين سمپوزيوم اهميت و تأثير عوامل اقتصادي، اجتماعي، پداگوژيک و تشکيلاتى و سازمانى در برنامه‌ريزى آموزش و پرورش بررسى شد.


سال ۱۹۵۹ - از اين تاريخ يونسکو به تربيت و تعليم متخصصان برنامه‌ريزى آغاز کرد و به موازات آن مراکزى براى تربيت برنامه‌ريزان به‌وجود آورد (به سال ۱۹۶۱ در بيروت، به سال ۱۹۶۲ در دهلى‌نو، به سال ۱۹۶۲ در شيلي، به سال ۱۹۶۳ در داگار آفريقا، و به همان سال در بنکوک).