مقياس درجه‌بندى يکى ديگر از شيو‌ه‌هاى شناخت دانش‌آموزان است که بدان‌ وسيله ميزان خصوصيات و رفتارهاى بارز و قابل مشاهدهٔ دانش‌آموزان در زمينه‌هاى مشخصى سنجيده مى‌شود. از اين روش در جنگ جهانى اول براى درجه‌بندى کارآئى افسران ارتش آمريکا استفاده شد و پس از آن در مدارس و استخدام کارکنان و ارزشيابى آنان براى ارتقاء، بهره‌گيرى به عمل آيد. در مقياس درجه‌بندى بنا به ضرورت از معلمان و مشاوران و ساير افراد خواسته مى‌شود تا دانش‌آموز را در زمينه‌هائى نظير صداقت، همکاري، اعتماد به‌نفس، قدرت رهبري، و جديت مورد ارزشيابى قرار دهند. دانش‌آموز نيز مى‌تواند بر اساس مقياس درجه‌بندى به ارزيابى خود بپردازد و اطلاعاتى را در اختيار ديگران قرار دهد. نتايج حاصله از مقياس درجه‌بندى در شناخت نقاط قوّت و ضعف دانش‌آموز مفيد است و در جلسهٔ مشاوره مورد استفاده قرار مى‌گيرد. در تهيهٔ مقياس درجه‌بندى رعايت موارد زير ضرورت دارد:


۱. ويژگى‌هاى سنجيدنى بايد به‌طور صريح و روشن تعريف و مشخص شوند تا در تشخيص صفات براى پاسخ‌گو هيچ‌گونه ابهامى وجود نداشته باشد. برداشت هر فرد از مفاهيم و خصوصيات مطرح شده ممکن است با ديگرى متفاوت باشد. به‌عنوان نمونه مى‌توان به معنى انضباط از ديدگاه‌هاى گوناگون اشاره کرد. ممکن است معلمى دانش‌آموزى را که لباس تميز و آراسته و کتاب‌هاى جلد شده دارد منضبط بداند، و معلم ديگر انضباط را در زرنگى و درس‌خوانى دانش‌آموز جستجو کند، و معلم سوم انضباط را با سکوت و آرامش دانش‌آموز در کلاس درس معادل بداند. براى رفع اين مشکل، بايد در مقياس درجه‌بندى تعريف معين و مشخصى از انضباط ارائه شود تا افراد مختلف در توجيه مطلب با ابهام و سردرگمى و تفاسير شخص مواجه نگردند.


۲. خصوصيات و رفتارهاى سنجيدنى بايد قابل مشاهده باشند. در صورتى که خصيصه و رفتار قابل مشاهده نباشد، سنجش و ارزيابى آن امکان‌پذير نخواهد بود. از اين‌رو، مقياس درجه‌بندى دربارهٔ خصوصيات رفتارى بارز و مشخص عملى و قابل اجرا است.


۳. درجات خصوصيات و رفتارهاى سنجيدنى بايد با دقت و صراحت، معين و مشخص گردد تا ارزياب بتواند به آنها پاسخ دقيق بدهد. مى‌توان خصوصيتى را با درجات ضعيف، متوسط، خوب، و بسيار خوب مورد ارزيابى قرار داد. به‌عنوان نمونه همکارى دانش‌آموزان در انجام کارهاى کلاسي: ضعيف است □ متوسط است □ خوب است □ بسيار خوب است □


گاهى درجات خصوصيت در پاسخ‌هاى ارائه شده مشخص مى‌گردد. به‌عنوان مثال پشتکار دانش‌آموز چگونه است؟ هيچ‌گاه کارى را به پايان نمى‌رساند □ در صورت برخورد با مشکل کارش را رها مى‌سازد □ تا کارش را تمام نکند به هيچ عمل ديگرى نمى‌پردازد □ گاهى نيز پاسخ‌ها به صورت درجه‌اى مطرح مى‌شوند و پاسخ‌گو بايد پاسخ مناسب را انتخاب کند. به‌عنوان نمونه دانش‌آموز در رعايت قوانين:


کاملاً مطيع است کاملاً عاصى است. هر چه درجات کمتر باشد، دقت سنجش کمتر خواهد بود. از سوى ديگر، افزايش بيش از حدّ درجات به خاطر نزديکى صفات و ويژگى‌هاى سنجيدني، کار درجه‌بندى و ارزيابى خصوصيات را براى ارزياب، مشکل‌تر مى‌سازد.


مقياس درجه‌بندى همانند ساير روش‌هاى شناسائي، مشکلات و خطاهائى دارد. خطاى تعصب شخصى باعث قضاوت اشتباه ارزياب مى‌شود. در خطاى تمايل مرکزي، ارزياب به علت ناآگاهى و يا بى‌توجهى به تفاوت‌هاى فردي، در تمامى يا اکثر موارد به ارزيابى شونده نمرهٔ متوسطى مى‌دهد. در خطاى هاله‌اي، ارزياب بر اساس پندارها و تصورات و خصوصيات ديگرى که از قبل در فرد سراغ دارد، به ارزيابى فرد مى‌پردازد. هر چه آموزش ارزياب در زمينهٔ ارزيابى بيشتر باشد، خطاهاى حاصله کمتر خواهد بود.


در نتايج مقياس درجه‌بندي، چنانچه نظر ارزيابى‌هاى گوناگون دربارهٔ دانش‌آموزان، نظير و يا شبيه به يکديگر باشند، تفسير نتايج آسان‌تر است و اى امر مبيّن اتفاق نظر بين آنان مى‌باشد. در صورتى که که آراى ارزياب‌ها با يکديگر متفاوت باشد، کار تفسير مشکل‌تر است. در اين صورت، مشاور بايد براى اطلاع از صحت آراء و آگاهى از علل تفاوت عقايد، با معلمان و نيز با خود دانش‌آموز به مصاحبه بپردازد.