در متون اسلامي، مفهوم و شيوههاى کاربردى راهنمايى به وفور مطرح شده است. پيغمبر اکرم (ص) با رساندن پيام خداوند تبارک و تعالي، مردم را در جهت نيل به سعادت و خوشبختى در دنيا و آخرت راهنمائى فرمودهاند. قرآن کريم با ارائه دستوراتى در صدد راهنمائى و تربيت و تزکيه و ايجاد اخلاق پسنديده و هدايت انسان به سوى کمال است.
ذلِکَ الْکِتٰابُ لا رَيْبَ فيهِ، هُديً لِلْمُتَّقينْ (اين کتاب - يعنى قرآن - در آن ترديدى نيست و براى پرهيزکاران راهنما و هدايتکننده است) (سوره بقره آيه ۲).
راهنمايى در قرآن کريم براى نخستين بار در سورهٔ فاتحه الکتاب در آيهٔ ششم مطرح شده است: اِهْدِناْ الْصِّراطَ الْمُسْتَقيمْ (ما را به راه راست راهنمايى کن). در سورهٔ بقره آيه سه الى شش در توصيف صفات پرهيزگاران که از طريق قرآن راهنمايى شدهاند چنين مىفرمايد:
اَلَّذينَ يؤُمِنوَنَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُوَن الْصَّلوةَ وَ مِمّا رَزقْناهُمْ يُنْفِقُوَن، وَ الَّذينَ يُؤْمِنُوَن بِما اُنْزِلْ اِلَيکَ و ما اُنْزِلْ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْٰاخِرَةِ هُمْ يُوقِنُوْن. اُولئِکَ عَلى هُديً مِنّ رَبِهِّمْ وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُوْن.
(پرهيزکاران کسانى هستند که به غيب - يعنى به خدا و آيات او که از ديد ظاهرى ما پنهان است - ايمان دارند و نماز مىگذارند و از آنچه ما بدانها روزى داديم، انفاق مىکنند و همچنين به قرآن محمد و کتب آسمانى پيش از او و روز قيامت ايمان و يقين دارند. اينها از سوى خدايشان راهنمائى شده و اينها رستگاران هستند. (علامه سيدمحمدحسين طباطبائي، تفسيرالميزان. ترجمه مکارم شيرازى - انتشارات بنياد علمى و فرهنگى علامهطباطبائى.)
خداوند هيچگاه بشر را به حال خود رها نساخته است و براى راهنمائى او - در جهت سعادت و نيکبختى دنيوى و اخروى - پيامبرانى را مبعوث فرموده است. راهنمائى از جانب معصومين نيز مطرح گرديده است. حضرت على (ع) دربارهٔ ضرورت و شيوهٔ راهنمايى موارد بسيارى را خاطر نشان فرمودهاند که به برخى از آنها اشاره مىشود: با دوست دورانديش و مهربان مشورت کردن پيروزى مىآورد، بخيل را در مشورت خود راه مده که تو را از راه راست بر مىگرداند و وعدهٔ فقر مىدهد، شخص ترسو را در مشورت و انديشه خود شرکت مده که او تو را در کارت سست مىسازد و چيزى را که بزرگ نيست برايت بزرگ جلوه مىدهد، هيچ قومى مشورت نکردند مگر اينکه به صلاح و شايستگى هدايت شدند، هيچ پيشتيبانى استوارتر از مشورت کردن نيست، خردمند از مشورت کردن بىنياز نيست، طلب مشورت همچون چشم هدايت است، پيش از تصميم مشورت کن و قبل از اقدام تفکر نما، و راهنمايى کسى که راه را گم کرده، صدقه است. (فضلالله کمپاني، آياتى از قرآن مجيد و سخنان معصومين (ع) تهران: کتابفروشى فروغى، ۱۳۴۹.)
ويژگىهاى راهنما نيز در اسلام مطرح شده است. رسول اکرم (ص) همچون پيامبران قبل از خود، الگو و اسوه بود و آنچه را که ادعا مىکرد خود حائز بود. به عنوان نمونه، آن حضرت بسيار خوشخو و خوشاخلاق بود بهطورى که عدهاى صرفاً بخاطر خوىخوش و دلچسب او اسلام را پذيرا شدند. در سورهٔ آلعمران آيه ۱۵۲ آمده است: اى محمد اگر تو بدخو و درشت و سختدل بودي، مردم از اطراف تو پراکنده مىشدند. پس براى نگهدارى طلب رحمت کن و پشيمانان را ببخش و با مطيعان در کارها مشورت کن.
صداقت در گفتار و تقوى از ديگر خصايص راهنما از ديدگاه اسلام است که پيامبر اکرم (ص) و ائمهطاهرين حائز آن بودند و هر چه مىگفتند خود بدان عمل مىکردند. پيامبر اکرم (ص) در جنگها با صحابهٔ خود حضور مىيافتند و همچون سرباز عادى مىجنگيدند. امام حسين (ع) در عقيده و ايمان خود بهقدرى پا برجا و استوار بودند که حتى دشمنان وى از جمله حرّ رياحى را تحت تأثير قرار داد و موجب پيوستن او به لشگر اسلام و جانفشانى او در اين راه گرديد.
آگاهى همه جانبه از ديگر خصايصى است که راهنما از ديدگاه اسلام بايد دارا باشد. راهنما بايد بدان چه که ديگران را راهنمائى مىکند واقف و آگاه و عالم باشد.
استقامت و پايدارى در برابر حوادث ناگوار از ديگر خصايصى است که راهنما از ديدگاه اسلام بايد داشته باشد. تسلط راهنما بر احساسات خود ضرورى است و هيچ عاملى نبايد او را متزلزل سازد. بهعنوان مثال، مىتوان از ايستادگى حضرت زينت کبرى (س) و سخنرانى آتشين او در مجلس يزيد در دمشق پس از واقعهٔ کربلا نام برد. ايستادگى و متانت حضرت زينب (س)، پس از تحمل آن همه مشقت بقدرى آگاهانه و اصيل بود که يزيد را به وحشت انداخت و مجلس را تعطيل کرد. (علامه سيدمحمدحسين طباطبائي، تفسيرالميزان، ترجمه مکارمشيرازي، انتشارات بنياد علمى و فرهنگى علامه طباطبائى.)