مشاوره جريانى است که در آن وجود ارتباط خاص بين مراجع (Client)‌ و مشاور (Counslor) ضرورت دارد. مراجع معمولاً با مسأله و مشکلى عاطفى مواجه است و مشاور در ارائهٔ راه‌حل براى مشکلات عاطفى تخصص دارد. از طريق برقرارى رابطهٔ مشاوره‌اى (Counseling relationship)، مشاور به مراجع کمک مى‌کند تا راه‌حلى براى مشکل او پيدا کند. پاترسون مشاوره را يکى از خدمات راهنمائى مى‌شمارد و ارائهٔ اطلاعات صرف و پند دادن و تلقين عقايد را مشاوره به‌ حساب نمى‌آورد. زيرا در اين موارد، ارتباط مشاوره‌اى - که لازمهٔ درمان است - وجود ندارد و مشاور صرفاً افکار و عقايد خود را براى ديگرى بيان مى‌کند.


به نظر آرباکل (۱۹۶۱) (Arbuckle) مشاوره جريانى تخصصى بين مراجع و مشاور است که بدان وسيله مراجع با کمک مشاور به بررسى و تحليل مشکلش اقدام مى‌کند و بر نکات ناشناختهٔ شخصيت خود آگاهى مى‌يابد و بر اثر تعامل و رابطهٔ مشاوره‌اى با مشاور، به جستجوى راه‌حل براى مشکلات خود مى‌پردازد و درهاى دنياى روشن‌ترى را بر خويشتن مى‌گشايد.


به عقيدهٔ دنيک ماير (۱۹۷۲) (Dinkmeyer) - که از پيروان مکتب روان‌شناسى فردى است - مشاوره جريانى فعال و پويا بين مراجع و مشاور است که بدان‌ وسيله مراجع نحوهٔ برقرارى ارتباط با ديگران را مى‌آموزد، شيوه‌هاى معقول براى ارضاء نيازهايش را ياد مى‌گيرد، احساسات ناشناخته‌ را مى‌شناسد، اطلاعات وسيع و عميقى دربارهٔ خويشتن به‌دست مى‌آورد، و پس از شناخت اهداف زندگى چگونگى رسيدن به آنها را معين مى‌سازد. از اين ديدگاه، اعتقادات و نگرش‌ها و رفتار و نهايتاً شيوهٔ زندگى فرد از طريق مشاوره دگرگون مى‌شود.