آفتاب

ضرب المثل به مرگ میگیره تا به تب راضی بشه !



ضرب المثل های زیبای ایرانی

 پشت دست داغ کردن: تصمیم گرفتن برای انجام ندادن کاری.

--

 پا به دریا بگذاره دریا خشک می شود: بد شانس است.

--

 پرسیدن عیب نیست ،‌ ندانستن عیب است: در مذمت نادانی

--

 پنجه با شیر انداختن و مشت با شمشیر زدن کار خردمندان نیست: کار خطرناک کردن کار انسانهای عاقل نیست.

--

 پول که زیاد شد خانه تنگ می شود و زن زشت: ثروت زیاد ، انسان را به سرگرمی های ناپسند وا می دارد.

--

 پی تقدیر رفتن از کوری است. در نکوهش سستی و تنبلی و یا استفاده نکردن از عقل و فکر خود

--

 پشم در کلاه نداشتن. بی مایه بودن

--

 پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است

--

 پرده هفت رنگ مگذار تو که در خانه بوریا داری: قناعت.

--

 پولش از پارو بالا میره: ثروت زیادی دارد.

--

 پشت دست را داغ کردن: تصمیم به انجام ندادن کاری گرفتن.

--

 پایان شب سیه سپید است: مثل از پی هر گریه آخر خنده ای است.

--

 پول علف خرس است: دارایی و مال را به هر کس که بخواهد نباید داد.

--

 پیاده شو باهم راه بریم: در مورد کسی که خیلی مغرور و متکبر شده است.

--

 توبه گرگ مرگ است: کسی که دست از عادتش بر نداره.

--

 تا تنور گرم است نان را بچسبان: کاملاً از فرصت استفاده کردن.

--

 تعارف اومد نیامد دارد: به کسی که تعارف می کنی ممکن قبول کنه ممکن نکنه.

--

 تیرش به سنگ می خوره: به هدفش نمی رسه.

--

 تیر توی تاریکی انداختن: با چشم بسته کاری رو انجام دادن.

--

 تافته جدا بافته بودن: خود را غیر از بقیه دانستن.

--

 تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد

--

 تیشه به ریشه زدن:‌ با پای خود به گور رفتن.

--

 توی هفت آسمون یک ستاره نداشتن: بد شانسی آوردن.

--

 تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست: باز خواست آخرت.

--

 ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی که این ره که تو می روی به ترکستان است

--

 تا مردم سخن نگفته باشد عیب و هزش نهفته باشد

--

توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت: کسی که قانع است قدرتمند است.







وبگردی