آفتاب

میرسلیم: قالیباف را قبول نداشتم | اگر انتخابات به دور دوم می رفت، تخلفات مالی قالیباف را افشا می کردم!

میرسلیم: قالیباف را قبول نداشتم | اگر انتخابات به دور دوم می رفت، تخلفات مالی قالیباف را افشا می کردم!

مصطفی میرسلیم در گفتگویی درباره انتخابات ریاست جمهوری 96، به ایراداتی که در کار قالیباف می دید، اشاره کرد. او گفت: اگر انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود، در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم.

مصطفی میرسلیم در مصاحبه ای مفصل با روزنامه ایران به نکات جالبی درباره «قالیباف» اشاره کرده است. بخش هایی از این مصاحبه را بخوانید:

گفته شد به آقای قالیباف پیشنهاد شده کنار بروند و در صورت پیروزی آقای رئیسی، معاون اول شوند...
من خبر ندارم.

به شما هم پیشنهاد پست و مقامی در کابینه داده شد؟
اصلاً پیشنهادی به ما نشد.

یعنی فقط گفتند بی‌قید و شرط کنار بروید؟
رسماً نگفتند کنار بروید ولی پیغام دادند؛ برخی از اعضای شورای مرکزی مؤتلفه که در شورای مرکزی «جمنا» هستند، تمایل آنها را به ما منعکس کردند. در شورای مرکزی بحث کردیم؛ چون تصمیم‌گیری شخصی نیست که دو یا سه نفر بگویند این کار را انجام دهید. وقتی شورای مرکزی حزب مؤتلفه، یک نفر را به‌عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب می‌کند، همان شورا باید بگوید آیا به مصلحت است که آن نامزد انصراف دهد یا نه؟ شورای مرکزی همچنین  چیزی را تصویب نکرد؛ تمایل «جمنا» این بود که ما کنار برویم اما شورای مرکزی حزب این تصمیم را نگرفت.

با آقای قالیباف هم مذاکره‌ای داشتید؟
من اصلاً با آقای قالیباف صحبت نکردم. چون آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با وی مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ندارم.

چرا اعتقاد ندارید؟
به دلیل برداشتی که از مجموع عملکرد ایشان دارم.

در مورد آقای رئیسی هم همین دیدگاه را داشتید؟
خیر؛ وضع آقای رئیسی فرق می‌کند؛ او اهل خلاف نیست، اما او یک عنصر قضایی در کشور است. با وجود این، معمولاً کسی که در صحنه نظامی، قضایی و اطلاعاتی فعال بوده‌، نباید وارد صحنه سیاسی شود. یک قاضی معمولاً به دلیل نوع کارش، پنجاه درصد موافق و پنجاه درصد مخالف دارد. قاضی رأی می‌دهد، نمی‌شود دل همه را به‌دست بیاورد؛ باید تصمیم‌گیری کند؛ طبیعی است. یک عنصر قضایی نباید خود را در معرض آرای عمومی قرار دهد...


***

شما قبل از ورود به عرصه انتخابات اعلام کردید:«رقیب اصلی من آقای روحانی است.» در موضعگیری دیگری هم تأکید کردید:«مقابل نامزدهای جمنا نمی‌ایستم.»به‌عنوان یک فعال سیاسی که اغلب، تلاش می‌کنید منافع ملی را در موضعگیری‌های خود لحاظ کنید، آیا منطقی است با لحاظ منافع جناحی اگر انتقادی دارید، مطرح نکنید؟اشاره کردید آقای قالیباف ایراداتی داشت.چرا در برهه انتخابات، این ایرادات را نگفتید؟
ما در حزب تصمیم‌گیری کردیم. یک راه بد داریم و یک راه بدتر؛ انتخاب بین بد و خوب که کار سختی نیست، انتخاب بین بد و بدتر، هنرمندانه است.

در بحث ما و به طور شفاف، مصداق بد و بدتر چیست؟
من که نظر خودم را اعمال نمی‌کنم؛ من نامزد حزب هستم؛زمانی شما می‌پرسید میرسلیم خودت شخصاً چه فکر می‌کنی؟ آن جداست؛ من در مناظره نگفتم اما در جلسات نظر خود را گفتم. من نامزد حزب بودم و در این چارچوب باید پرسید میرسلیم چه وظایفی داشت؟

اگر نامزدی مشکل مالی یا هر ایراد دیگری دارد به صرف هم جناح بودن می‌توانیم چشم خود را روی آن ببندیم؟ آیا چنین نگاهی باعث اعتماد مردم به ما می‌شود؟
این یک موضوع اصولی است و قابل مطرح کردن است؛این مسأله را اتفاقاً به‌عنوان یک نکته مهم اینجانب و برخی دوستان دیگر در حزب مطرح کردیم.

چه مباحثی مطرح شد؟
من گفتم در مورد عملکرد شهرداری که در رأس آن آقای قالیباف است، خلاف‌هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود. برخی دوستان، هم نظر بودند اما تصمیم‌گیری جمع این شد که: وقتی در یک جبهه کار می‌کنیم، نباید تفرق ایجاد کنیم؛ شما الان رقیب اصلی دارید که باید به آن بپردازید و اذهان عمومی را متوجه او کنید.

یعنی به‌عنوان یک فعال سیاسی باید در بحث مبارزه با فساد رقیب تا آخر پافشاری کنم که رسیدگی شود؛ اما اگر فردی هم‌جناح بود و اتفاقاً نامزد یک مسئولیت مهم هم بود، چیزی نگویم؟آیا چنین رویکردی به نفع اعتبار حزب مؤتلفه یا هر فعال و تشکل سیاسی دیگری است؟
خیر؛ نیست.

پس چرا مؤتلفه این راه را رفت؟
حزب تصمیم گرفت که به مشکلات به ترتیب اهمیت برسد و مهم‌تر را فدای مهم نکند.

اگر به گذشته برگردیم و دوباره حزب از شما بخواهد به خاطر هم جناح بودن، حرفی از تخلفات آقای قالیباف نزنید، آیا مجدداً می‌پذیرید که در قبال این تخلفات سکوت کنید؟
البته اگر شورای مرکزی که نشان‌دهنده عقل جمعی است چنان تصمیمی بگیرد باید این روش را پیگیری کنیم؛ ممکن است شخصاً مخالف باشم اما چون رأی اکثریت برخلاف نظر من هست، از آن تمکین می‌کنم.

موضع شخصی خودتان چه بود؟
من همیشه موضع خود را کتباً و شفاهاً نسبت به عملکرد شهرداری و شخص شهردار اعلام کرده ام. همیشه اعتقاد داشتم باید با تخلف از ریشه برخورد کرد. اگر من شخصاً نامزد شده بودم در اعلان موضع آزاد بودم ولی وقتی نامزد یک حزبم، باید مراعات نظر اکثریت را بکنم. عقل جمعی بهتر از عقل فردی است. البته بعداً ممکن است شرایط تغییر کند و متوجه شوند که حرف من درست بوده و در آینده اصلاح شود. تصمیم ما در آن شرایط این بود که تفرقه در جبهه خودمان ایجاد نشود.

اما این، مصداق ترجیح دادن مصالح جناحی به منافع ملی است...
نه! در تبلیغات انتخاباتی ما می‌دانستیم آقای قالیباف رأی آورنده نیست. چرا باید همت‌مان را روی حذف فردی بگذاریم که رأی نمی‌آورد.

در انتخابات ریاست جمهوری به دلیل اهمیت این مقام، باید احساس مسئولیت بیشتر باشد. واقعاً معتقدید چون انتخابات است اگر کاندیدایی فساد دارد باید چشم‌پوشی کنیم؟
خیر. فرض کنید انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود. در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم.

آن موقع این شائبه ایجاد می‌شد برای رأی‌آوری، افشاگری می‌کنید ولی نه برای مبارزه با فساد؟
بله ظاهراً حرف شما درست است. البته این ضعفی است که نوعاً در مردم‌سالاری وجود دارد. شما به یک مسأله فوق انتخاباتی بر می‌گردید. مبنای رأی‌گیری همین است. می‌نشینید محاسبه سیاسی می‌کنید که چگونه می‌توانید رقیب خود را از میدان به در کنید. همه ما، آنچه انجام می‌دهیم باید با مراعات اخلاق باشد؛ مطرح کردن ضعف‌های عملکردی فرد در دوران مسئولیتش فرق می‌کند با افشاگری در باره مسائل خصوصی و خانوادگی که در خارج از کشور ما رایج است و متأسفانه چند سالی است به ما هم سرایت کرده است. به رقبا هم باید به ترتیب اهمیت و اولویت پرداخت؛ در انتخابات اول رقیب اصلی نباید فراموش شود و اشکالات مهم‌تر نباید تحت الشعاع اشکالات کوچکتر قرارگیرد.

مؤتلفه همیشه تأکید دارد ما دموکراسی را قبول داریم تا جایی‌ که به اعتقادات ما ضربه نزند. مؤتلفه همچنین مبارزه با فساد را از ستاره راهنماهای موضعگیری خود می‌داند. اگر این‌ها شعار نیست، جمع‌بندی آن با این عملکرد که از فساد مالی نامزدی چشم‌پوشی کنیم چون هم جناح ماست، چگونه ممکن است؟
این زمانی معتبر است که شما بگویید آقای میرسلیم تو تأیید کردی. اگر یک مورد بیاورید که من تأییدکننده خلاف‌های دیگران باشم، حرفتان درست است.به هر موضوعی و فسادی باید در موقع و جایگاه و روش مناسب آن پرداخت والا ممکن است نتیجه برعکس بگیرید. از هیچ فسادی و منکری نباید چشم‌پوشی کرد ولو از اقربا و دوستان و هم‌جناحان باشد ولی برای حل مسائل نباید به ترکیب مشکلات پرداخت بلکه باید تجزیه کرد و به ترتیب اولویت رسیدگی کرد.

گاهی سکوت از تأیید، خطرناک‌تر است. شعار محوری آقای قالیباف در انتخابات، تقسیم جامعه به 4درصد غارتگر و 96درصد چپاول شده بود. در چنین وضعیتی شما از  وضعیت منادی این شعار به ظاهر ضد فساد اطلاع دارید. آیا منافع ملی، اخلاق و شرع، مجوزی به ما می‌دهد که سکوت کنیم و خواسته و ناخواسته، در گمراهی جامعه سهیم شویم؟
مجاز نیستیم اما موظف به گفتن فوری آن هم نیستیم. باید بموقع و به روش مناسب گفت و عمل کرد. بحث من ایفای وظیفه است. حزب به عهده من این وظیفه را نگذاشت که یکباره به همه مفاسد از ریز و درشت بپردازم، من شخصاً علاقه‌مند بودم بگویم که اینجا و آنجا چه مفاسدی هست؛ اما در شورای مرکزی حزب من را مجاب کردند که طرح این موضوعات به صورت درهم یعنی جبهه فرعی باز کردن؛نباید این کار را انجام دهیم.

واقعاً مجاب شدید؟
بله، مجاب شدم که آن زمان برای طرح آن مطالب درست نبود؛ اما شخصاً همواره چه قبل از انتخابات و چه غیر از مناظره‌ها مواضع خود را اعلام کرده‌ام چه کتبی و چه شفاهی. آقای قالیباف و دیگران هم می‌دانند.

اگر به گذشته برگردیم، باز مجاب می‌شوید؟
باید ببینم در چه شرایطی قرارداریم.به طور کلی قطعاً من در مقابل فردی که اهل خلاف و فساد باشد شخصاً کوتاه نمی‌آیم؛ این بدان معنا نیست که حزب هم به نتیجه‌ای که من رسیدم، برسد. اگر حزب دوباره این را بگوید یا باید نظر حزب را بپذیرم یا از حزب بیرون بیایم. بحث تشخیص فردی و جمعی است؛ نمی‌خواستیم با جمع دوستانی که همفکر و هم آرمان ما بودند، اختلاف درست کنیم. در هر ائتلافی ناچاریم مقداری از مواضع خود کوتاه بیاییم و گرنه ائتلافی شکل نمی‌گیرد.

وقتی بحث منافع ملی پیش می‌آید حتی اگر هم جناح ما فساد دارد، باید گفت...
منافع ملی می‌گوید کاری کنم که اقلاً فردی که فکر می‌کنم در مقام مقایسه بیشتر می‌تواند خدمت کند به صحنه بیاید.

فرض کنید قالیباف برنده انتخابات می‌شد، آیا مؤتلفه خود را سرزنش نمی‌کرد که بابت نگفتن تخلفات  احتمالی یک نامزد به رأی‌آوری او کمک کرده و او به ریاست جمهوری کشور رسیده است؟
مؤتلفه را فکر نمی‌کنم؛ اما من قطعاً خودم را سرزنش می‌کردم. رئیسی ناشناس بود اما جامعه قالیباف را می‌شناخت. ممکن بود نفر دوم شود و به دور دوم برود. در آن صورت باید می‌دیدیم بین آقای قالیباف و روحانی کدام کمتر ضرر دارد.

فقط باید با زاویه نفع و ضرری نگاه کنیم یا منافع ملی؟
بله، در جهت منافع ملی. باید دید کدام خیر جامعه را تأمین می‌کند. فساد در دو طرف هست. اعتقاد ندارم در دولت یازدهم فساد نبود. باید خود را اصلاح کنند وگرنه ما بدتر حمله خواهیم کرد. آقای قالیباف دیگر نمی‌ماند تمام شد، اما هر جا باشد باید مواظب او بود که خلافی نکند. اینها برای جامعه ما بسیار مضر است. از دوران کرباسچی چنین فسادی شروع شد و اینها تقویت کردند

‌چطور ریسک این را پذیرفتید که به خاطر منافع جناحی، به فساد ادعایی او اشاره نکنید و بگذارید رئیس‌جمهوری شود؟
شورای نگهبان عده‌ای از افراد را تأیید کرده و نمی‌توان گفت شورای نگهبان اشتباه گفته. پس می‌شود به او رأی داد؛ ما هم بررسی می‌کنیم کدام بهتر است کدام کمتر ضرر دارد.
کد N1737856

وبگردی