بند، مانع، میل، سد، مانعشدن، سد کردن، بستن
- موضوع
- بهداشت و درمان
- واژه نامه
- فرهنگ پزشکی دورلند
- واژه فارسی
- بند، مانع، میل، سد، مانعشدن، سد کردن، بستن
- واژه انگلیسی
- Bar
- توضیحات
- ۱. تشکیلاتی که سبب ممانعت و جلوگیری میشود. ۲. واحد فشار که معادل است با فشار ستونی از جیوه به ارتفاع ۷۵۰ میلیمتر بر یک سانتیمتر مربع. ۳. قسمت فوقانی لثه اسب بین دندان آسیا و نیش که فاقد دندان است. ۴. قسمتی از دیواره سم اسب که بهصورت زاویه تیزی به عقب برگشته است. ۵. سیم ضخیمی که در دندانپزشکی یا در ساختمان دست دندان بهکار میرود.