آفتاب

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

نمایش ۱ تا 25 از ۵۹۷ مقاله

اِبْنِ هَمُشْک، ابواسحاق ابراهیم بن احمد بن مُفَرُِج (د 572ق/1176م)، از امرای مسلمان اسپانیا. مراکشی (ص 211) نام او را عبداللـه دانسته است. نیای وی، مفرج یا همشک اهل قشتاله و از مسیحیان بود و یک گوش نداشت. وی نزد امرای بنی هود در سَرَقُسطه رفت و به دست انان مسلمان شد. به هنگام جنگ، وقتی مسیحیان او را مشاهده می‌کردند، با عبارت «هامشک» که اشاره بر بریئدگی گوش...



اِبْنِ هِنْدو، نام چند تن از کاتبان، شاعران و ادیبان ایرانی نژاد سده‌های 4 و 5ق/10 و 11م. زندگی‌نامۀ دو تن از آنان چنان به هم آمیخته است که تفکیک یکی از دیگری دشوار می‌نماید. منابع ما در موارد بسیار، روایات مربوط به علی را به پدرش حسین نسبت داده‌اند و یا روایات مربوط به حسین را ذیل نام علی نهاده‌اند. ما کوشیده‌ایم این دو تن را از هم باز شناسیم و زندگی‌نامۀ م...





اِبْنِ هِیْثَم، ابوعلی حسن (محمد؟) بن حسن (حسین؟) بن هیثم بصری، ریاضی‌دان برجسته و بزرگ‌ترین فیزیک‌دان و نورذشناس مسلمان سدۀ 4ق/10م که در آثار لاتینی سده‌های میانه به آونتان یا آوناتهان و بیشتر به آلهازن نامبردار است. زندگی و آثار: به رغم شهرت عظیم ابن هیثم، اطلاعات مبسوطی دربارۀ دورانهای مختلف زندگی، خاصه تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این‌باره م...



اِبْنِ هِیْصَم، امین‌الدین ابراهیم بن مجدالدین عبدالغنی بن هیصم قبطی (ح 1800-18 صفر 859ق/1398-7 فوریۀ 1455م)، وزیر و سیاستمدار مصری. هیصم نیای او به مُقَوْقِس فرمانروای مصر نسب می‌برد (ابن تغری بردی، النجوم، 16/176). وی در قاهره زاده شد (سخاوی، 1/67). در نوجوانی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی عمویش تاج‌الدین عبدالرزاق بن هیصم قرار گرفت و از او دانش آموخت و...



اِبْنِ هِیْصَم، مجدالدین علی بن عبداللـه بن محمد بن هیصم (د نیمۀ اول سدۀ 6ق/12م)، ادیب، شاعر و فقیه شیعی که در اواخر سدۀ 5 و اوایل سدۀ 6ق ظاهراً در هرات می‌زیسته است. اطلاع ما از زندگی شخصی، تحصیلات و کارهای علمی ابن هیصم محدود به گزارش مختصری است که یاقوت (13/277-280) و صفدی (12/198-199) به نقل از شاگرد وی ابوالحسن علی بن زید بیهقی (د 565ق/1170م) آورده‌اند...



اِبْنِ یاسَمین، ابو محمد عبداللـه محمد بن حجّاج اشبیلی مراکشی (د اواخر 600 یا 601ق/1204م)، ادیب، کاتب و ریاضی‌دان. یاسمین نام مادر وی بود و از آنجا که عبداللّه همچون مادر سیه چرده بود، به او منسوب شده است (ابن سعید، 42). برخی از معاصران مانند بروکلمان (GAL, I/621) و به تبع او سارتن (2/1522) احتمالاً براساس ضبط نادرست فهرستهای نسخ خطی. او را ابن یاسمینی خواند...



اِبْنِ یَزْداد، شهرت چند تن از خاندان ایرانی که در سده‌های 2-4ق/8-10م در عرصۀ سیاست و علم و ادب عصر عباسیان به مقامات مهمی دست یافتند. قدیم‌ترین اطلاعات مربوط به این خاندان در اشعاری که بحتری (د 284ق/897م) در مدحشان سروده و آنان را بنو سُوَیْد و بنویزداد خوانده، آمده است (1/283، 2/659، 1124، 1324) و چنانکه از این اشعار بر می‌آید، خاندان بنوسوید از شهر مرو شا...



اِبْنِ یَزیدی، ابو عبدالرحمن عبداللته بن یحیی بن مبارک بن مغیرۀ عَدَوی، ادیب و مُقری بغدادی در سده‌های 2 و 3ق/8 و 9م. پدرش ابومحمد یحیی معروف به یزیدی (ﻫ م)، ادیب و قاری مشهور بصره (از قاریان چهاردهگانه) است که در بغداد سکنی گزیده بود. عبداللـه در بغداد نشأت یافت و نزد استادانی از جمله پدرش به فراگیری علم پرداخت (نک‍ : دنبالۀ مقاله). یحی بن زیاد فرّاء، از پی...





اِبْنِ یَعیش، شهرت چند تن از دانشمندان اندلسی که بیشتر به ترجمه یا شرح آثار پزشکی و فلسفی پرداخته‌اند. احوال و آثار 3 تن از آنان به شرح زیر است: 1. ابوربیع سلیمان بن ابراهیم بن یعیش (د 746ق/1345م)، پزشک و مترجم اشبیلی که از او آثاری به زبان عربی بر جای مانده است (اشتاین اشنایدر، EI2; 167). آثار: 1. شرحی بر شرح ابن عزرا (ﻫ م) بر اسفار خمسه ، بخشهایی از این شر...



اِبْنِ یَعیش، ابوالبقاء موفق‌الدین یعیش بن علی بن یعیش اسدی (553-643ق/1158-1245م)، نحوی و مُقری. وی را ابن صائغ (یا صانع) نیز خوانده‌اند (نک‍ : ابن خلکان، 7/47؛ ابوالفداء، 3/174؛ سیوطی. 2/351). بیشترین آگاهی ما از زندگی وی محدود به اخباری است که شاگردش ابن خلکان نقل کرده است و دیگران چیز عمده‌ای بر آن نیفزوده‌اند. خاندان ابن یعیش از موصل برخاسته بود، اما خود...



اِبْنِ یَمین، امیر فخرالدین محمود بن یمین‌الدین طغرایی فریومدی (د 769ق/1368م)، شاعر پارسی گوی سدۀ 8ق. پدرش امیر یمین‌الدین، مردی ادیب و فاضل و شاعر بود و در دستگاه خواجه علاءالدین محمد فریومدی، صاحب دیوان و وزیر خراسان، به شغل استیفا و طغرانویسی اشتغال داشت و ظاهراً از همین روی به طغرایی شهرت یافته بود (نک‍ : ابن یمین، آغاز مقدمۀ دیوان؛ فصیح، 63؛ دولتشاه، 20...



اِبْنِ یونُس، ابوالحسن علی بن ابی سعید عبدالرحمن بن احمد ابن یونس صدفی (د 399ق/1009م)، ریاضی‌دان و منجم. وی در مصر متولد شد، اما از تاریخ ولادت و جزئیات زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست. پدرش عبدالرحمن بن احمد از علمای حدیث و از مشاهیر علم تاریخ بوده است (قفطی، 230؛ زوتر، 85). ابن یونس شاهد فتح مصر توسط فاطمیان و بنای شهر قاهره در 359ق بود (کینگ، 574). وی شع...



اِبْنِ یونُس، ابوالحسن علی بن ابی سعید عبدالرحمن بن احمد ابن یونس صدفی (د 399ق/1009م)، ریاضی‌دان و منجم. وی در مصر متولد شد، اما از تاریخ ولادت و جزئیات زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست. پدرش عبدالرحمن بن احمد از علمای حدیث و از مشاهیر علم تاریخ بوده است (قفطی، 230؛ زوتر، 85). ابن یونس شاهد فتح مصر توسط فاطمیان و بنای شهر قاهره در 359ق بود (کینگ، 574). وی شع...







اَبو، نک‍ : اَب. </p>



اَبْواء، نام قریۀ بزرگی در نزدیک ودّان میان راه مکه و مدینه که در 19 میلی سُقیا و 27 میلی جُحفه واقع است و یک شبانه‌روز از دریا فاصله دارد و آب مشروبش از چاههاست (ابن رسته، 7/178). به قولی فاصلۀ سقیا و ابواء 29 میلی (حمداللـه مستوفی، 15) و فاصلۀ ابواء و جحفه 23 میل است (همدانی، 300-301؛ یاقوت، 1/100). ابواء نام کوهی در همان نواحی نیز هست. برخی معنی این کلمه...



اَبْواب، نک‍ : رجال شیخ طوسی. </p>







اَبو اَحْمَدِ عَسْکَری، حسن بن عبداللـه بن سعید (293-7 ذیحجۀ 382ق/906- فوریۀ 993م)، لغت‌شناس، ادیب و محدّث ایرانی. وی اهل عسکر مُکْرَم از شهرهای خوزستان بود و نسبت عسکری وی از همین جاست (سمعانی؛ 9/298؛ قفطی، 1/310؛ ابوالفداء، 4/26). در منابع کهن صریحاً به محل ولادت او اشاره نشده، اما برخی معاصران (زرکلی، 2/196؛ EI2) زادگاه او را نیز عسکر مکرم دانسته‌اند. ظاه...



اَبواَحْمَدِ کاتِب، پسر ابوبکر بن حامد، شاعر دورۀ سامانی در خراسان. اندک نمونه‌هایی که از شعر او باقی مانده، به شعر نوخاستگان عراق شبیه است و از ظرافت و گیرایی نیز بی‌بهره نیست، اما متأسفانه از این شاعر که می‌توانست دربارۀ اجتماع، سیاست و ادب قلمرو سامانیان اطلاعات پربهایی به دست دهد، چیزی بر جای نمانده و تنها منبع شرح احوال او نیز روایت ثعالبی است. به همین...



اَبواَحْمَدِ موسَوی، حسین بن موسی بن محمد (304-400ق/916-1010م)، از پیشوایان و نقیبان برجستۀ طالبیان در بغداد و پدر شریف رضی و سیّدمرتضی. نسب ابواحمد از سوی پدر و مادر هر دو به امام موسی کاظم(ع) می‌رسد و گویا هم از این روی لقب الطاهر ذوالمنقبتین یافته است (فخرالدین رازی، 83؛ شریف رضی، دیوان، 2/884). نیای بزرگ او ابراهیم بن موسی کاظم، در پی قیام محمد بن زید بن...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۵۹۷ مقاله