ابن عاشور
اِبْنِ عاشور، عنوان افراد خاندانی مالکی مذهب که در سدههای 11-14ق/17-20م عالمان و قضاتی از آن برخاستند و در تونس عهدهدار مناصبی شدند. نسب این خاندان به ادریسیان حسینی از اشراف مغرب باز میگردد که از مراکش، خاستگاه اصلی خود، به اسپانیا رفته و مدتی در آنجا سکنی داشتهاند، اما در اثر آزارهای مذهبی، نیای بزرگ این خاندان، عاشو...
ابن عاصم، ابوبکر
اِبْنِ عاصِم، ابوبکر محمد بن محمد بن عاصم قیسی اندلسی غرناطی (760-829ق/1359-1426م)، ادیب و فقیه مالکی. ابن عاصم در غرناطه متولد شد. در همان شهر پرورش یافت و علوم را از دو دایی خود ابوبکر ابن جُزَیّ و ابومحمد ابن جزی و نیز از ابواسحاق ابراهیم بن الحاجّ، ابوسعید بن لُبّ، ابوعبدالله قیجاطی، ابوعبدالله ابن علاّق، ابوالحسن علی...
ابن عاصم، ابویحیی
اِبْنِ عاصِم، ابویحیی محمد بن محمد (ح 790-860ق/1388- 1456م)، قیسی غرناطی، قاضی، ادیب، شاعر، فقیه و محدّث مالکی معاصر نصریان غرناطه. علاوه بر پدر نام 3 تن از اجدادش نیز همه محمد بوده است (مقری، نفح، 8/290). وی بیشتر عمر خود را در غرناطه سپری کرد و احتمالاً خاندان او از جمله کسانی بودند که پس از سقوط تدریجی شهرهای اندلس به...
ابن عاقولی
اِبْنِ عاقُولی، غیاثالدین ابوعبدالله ابوالمکارم محمد بن محمد ابن عبدالله (رجب 733- صفر 797/ مارس 1333- نوامبر 1394)، محدث و فقیه شافعی که به سبب اقامت اجدادش در عاقول (قریهای در بخش شرقی واسط) به آنجا منسوب شده است (معروف، 1/138). ابن عاقولی در بغداد زاده شد و در همان شهر زندگی کرد و پرورش یافت (ابن فرات، 9(2)/423). گفته...
ابن عالمه
اِبْنِ عالِمه، نجمالدین ابوالعباس احمد بن ابوالفضل اسعد بن حلوان دمشقی، مشهور به ابن عالمه و ابن منفاخ (593 -13 ذیقعدهٔ 652ق/1197- 25 دسامبر 1254م)، پزشک مشهور. او در دمشق متولد شد. مادرش معروف به بنت دهین اللّوز از زنان عالمهٔ دمشق بود و بدین سبب فرزندش به ابن عالمه شهرت یافت. پدر او موفقالدین معروف به منفاخ از اهالی...
ابن عامر
اِبْنِ عامر، ابوعمران عبدالله عامر بن یزید یَحصبُی (د 10 محرم 118ق/29 ژانویهٔ 736م)، قاری شام و یکی از قاریان هفتگانه. دربارهٔ کنیهٔ او اقوال دیگری نیز وجود دارد (نک: اندرابی، 77؛ ذهبی، معرفهٔ، 67). نسب او به یحصب از قبایل یمن میرسد (ابن ابی حاتم، 2(2)/ 122) و گفته شده در میان قاریان هفتگانه تنها وی و ابوعمروبن علاء نسب عربی...
ابن عائذ
اِبْنِ عائِذ، نک: محمد بن عائِذ. </p>
ابن عایشه، ابراهیم
اِبْنِ عایِشه، ابراهیم بن محمد بن عبدالوهاب بن ابراهیم امام (د 210ق/825م)، از طرفداران ابراهیم بن مهدی - برادر هارونالرشید - که در شورش بر ضد مأمون خلیفهٔ عباسی (د 218ق/833م) شرکت داشت. وی به واسطهٔ نام جدهاش عایشه دختر سلیمان بن علی، به ابن عایشه معروف شد (ابن حبیب، المحبر، 489). او را از شجاعان قریش دانستهاند (همو،...
ابن عایشه، ابوجعفر
ابن عباد
اِبْنِ عَبّاد، نک: صاحب بن عَبّاد.</p>
ابن عباد، ابوالحسن
اِبْنِ عَبّاد، ابوالحسن احمد بن عبدالله بن محمد بن عباد اُکَیلی، شاعر ماجراجوی یمنی، در نیمهٔ دوم سدهٔ 3ق/9م، که در صَعده میزیسته است. صعده در آن روزگار از شهرهای آباد و پرجمعیت یمن بود (یاقوت، 3/389). خاندان وی، بنوعباد، از طایقهٔ بنی مالک، از قبیلهٔ خوْلان بودند (نک: همدانی، 1/228) و چون عم بزرگشان یزیدبن حجر عابد (برادرِ ن...
ابن عباد، ابوعبدالله
اِبْنِ عَبّاد، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نفزی حمیری رُندی (733-792ق/1333-1390م)، فقیه، خطیب و از مشاهیر صوفیهٔ اندلس. وی در شهر رُنده به دنیا آمد. قرائت را نزد پدرش که مردی خطیب و دانشمند بود فراگرفت و علم لغت را نزد دایی خود قاضی عبدالله فریسی آموخت و در 7 سالگی قرآن را از برداشت. در رنده در مجلس درس علی بن ابی الحسن ر...
ابن عباد، معتمد
اِبْنِ عَبّاد، معتمد، نک: بنی عَبّاد. </p>
ابن عباس
اِبْنِ عَبّاس، نک: عبدالله بن عباس. </p>
ابن عبدان
اِبْنِ عَبْدان، ابوالفضل عبدالله بن عبدان بن محمد بن عبدان همدانی (د صفر 433/ اکتبر 1041)، فقیه شافعی. از تاریخ ولادت وی اطلاعی در دست نیست. بیشتر منابع از او به عنوان عالم و مفتی همدان یاد کردهاند. در بغداد از ابوالحسین ابن اخی منتمی، ابن خباب، عثمان ابن المنتاب، ابوحفص کتّانی و المخلص استماع کرده (ذهبی، حوادث سال 4...
ابن عبدالبر
اِبْنِ عَبْدُالبَرّ، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر ابن عاصم نَمری (25 ربیع الا¸خر 368- آخر ربیعالاول 463ق/30 نوامبر 978- 5 ژانویهٔ 1071م) فقیه، محدث، تاریخنگار و ادیب اندلسی. او را از این روی نمری خواندهاند که نسبش به نمر بن قاسط ابن افصی بن دعمی بن حَدیلهٔ بن اسد بن ربیعهٔ بن نزاز میرسد (ابن حرم، 300- 302)....
ابن عبدالحق
اِبْنِ عَبْدُالْحَقّ، نک: عبدالمؤمن بن عبدالحق. </p>
ابن عبدالحکم
اِبْنِ عَبْدُالحَکَم، عنوان افراد خاندانی از مورخان، فقیهان، محدثان و پیشوایان مذهبی مصر که در سدههای 2 و 3ق/8 و 9م از شهرت و نفوذ بسیار برخوردار بودند و بر مالکیان مصر ریاست داشتند. نیای این خاندان، اعین بن لیث، از حقل، یکی از قراء ایله بر ساحل دریای سرخ، به مصر کوچید و در اسکندریه سکنی گزید. وی در آنجا صاحب فرزندی شد به...
ابن عبدالدائم
اِبْنِ عَبْدُالدائِم، ابوالعباس احمد بن عبدالدائم بن نعمهٔ بن احمد مقدسی فندقی (575 - 668ق/1179-1270م)، ملقب به زینالدین، محدّث و فقیه حنبلی و ناسخ. وی در شام در منطقهٔ فندق الشیوخِ نابلس متولد شد و برای استماع حدیث و فراگیری فقه از بزرگان سفرهای متعدّدی کرد. از جمله در دمشق از یحیی بن محمود ثقفی و ابومحمد عبدالرحمان خِر...
ابن عبدریه، ابوعثمان
اِبْنِ عَبْدِرَبِّه، ابوعثمان سعید بن ابراهیم (یا عبدالرحمان: صاعد، 187، و به پیروی از او، ابن ابی اصیبعه، 2/44؛ در حالی که ابن ابار، 2/544 - 545 به صراحت آن را مردود شمرده است) بن محمد بن عبدربه بن حبیب بن حُدیر (محمد؟) بن سالم، پزشک و داروشناس قرطبی اندلسی سدهٔ 4ق/10م و برادرزادهٔ ابوعمر احمد بن عبدربه صاحب عقدالفرید. سا...
ابن عبدریه، شهاب الدین
اِبْنِ عَبْدِ ربَّه، شهابالدین ابوعمر احمد بن محمد (10 رمضان 246- 18 جمادیالاول 328ق/28 نوامبر 860 -2 مارس 940م)، شاعر و ادیب بزرگ اندلسی. وی از دودمان بنی عباس بود، اما چون نیای چهارمش، سالم، در ولای امیر هشام بن عبدالرحمان، دومین امیر سلسلهٔ امویان اندلس درآمده بود، وی را «مروانی» و «اموی» میخواندند (ابن فرضی، 1/38؛ ذهبی...
ابن عبدالسلام
اِبْنِ عَبْدُالسَّلام، ابومحمد عزالدین عبدالعزیز بن عبدالسلام بن ابی القاسم بن محمد مهذّب سلمی دمشقی (577 یا 578 - جمادیالاول 660ق/1181 یا 1182 - آوریل 1262م)، فقیه، قاضی و خطیب شافعی اهلِ سیاست که صوفی مشرب نیز بود. او در دمشقزاده شد و در همانجا پرورش یافت. فقه را نزد فخرالدین ابن عساکر، اصول را از سیفالدین آمدی و حدیث...
ابن عبدالصمد
اِبْنِ عَبْدُالصَّمَد، ابوبَحر یوسف بن خلف بن احمد، شاعر عصر ملوک الطوایف اندلس در سدهٔ 5ق/11م. برخی کنیهٔ وی را ابوبکر نوشتهاند (ابن خاقان، 30؛ عمادالدین، 3/537). وی اهل جَیّان1 بود و از خاندانی ممتاز و اهل ادب برخاسته بود (نک: ابن بسام، 3(2)/809). او را از نوادگان سَمح بن مالک بن خولان (د 102ق) والی اندلس دانستهاند (همانج...
ابن عبدالظاهر
اِبْنِ عَبْدُالظّاهِر، محییالدین ابوالفضل عبدالله بن عبدالظاهر ابن نشوان بن عبدالظاهر بن نجدهٔ جذامی سعدی روحی (620 -692ق/ 1223-1293م)، ادیب، کاتب و مورخ مصری. وی در قاهره چشم به جهان گشود و خود را به روح بن زنباع جذامی که چندی از سوی عبدالملک بن مروان در فلسطین حکومت میکرد، منتسب میساخت (ابن شاکر، 2/179؛ قلقشندی، ن...
ابن عبدالقدوس
اِبْنِ عَبْدُ القُدّوس، نک: عبدالنبی، شیخ. </p>