ابن جهیم
اِبْنِ جُهَیْم، مفیدالدین ابوعبدالله محمد بن علی اسدی، حلی، متکلم، فقیه و اصولی شیعی در سدهٔ 7ق/13م. نام نیای بزرگ او را ابن طاووس (ص 109) به صورت «جهم» ضبط کرده است (برای آگاهی از نام و نسب وی نیز نک: شهید اول، 30؛ حر عاملی، 2/254؛ بحرانی، 265). از تاریخ تولد و وفات وی اطلاعی در دست نیست، لیکن از بررسی احوال مشایخ...
ابن حاتم
اِبْنِ حاتِم، بدرالدین محمد بن حاتم یامی هَمْدانی (زنده در 702ق/1303م)، مورخ، از بزرگان یمن، از تبار بنیحاتم - فرمانروایان صنعاء در سدهٔ 6 و 7 ق - معاصر با مظفر یوسف دومین حکمران خاندان رسولی یمن. آگاهی ما از زندگانی و احوال ابن حاتم بسیار اندک است. به نوشتهٔ خزرجی (ص 337- 338) که کتابش کهنترین مأخذ در این زمینه است، و...
ابن حاج، ابواسحاق
اِبْنِ حاج، ابواسحاق ابراهیم بن عبدالله نُمَیری (ز 713ق - ؟/ 1313م - ؟)، شاعر، محدث و کاتب اندلسی. او در غرناطه در خانوادهای شریف به دنیا آمد. نیای نخستین او ابراهیم، کاتب امرای بنی اشقیلوله بود و با آنان خویشاوندی یافت و به مشاغل مهمی رسید و سپس به نصریان پیوست. پدر ابن حاج در حکومت نصریان به مشاغل دیوانی دست یافت...
ابن حاج، ابوالبرکات
اِبْنِ حاج، ابوالبرکات محمد بن محمد بن ابراهیم بن محمد بن خلف سلمی بلفیقی (680 -770ق/1281- 1369م)، محدث، فقیه مالکی، مقری، قاضی، شاعر و مورخ اندلسی. برخی از مآخذ تولد او را در 664ق و فوتش را به تفاوت در 771، 773، 774ق نیز آوردهاند (ابن حجر، 5/416- 418؛ نباهی، 166؛ ابن قاضی، 295). نسبت سلمی به قبیلهٔ عرب سلیم و نسبت بلفیقی...
ابن حاج، بوالحسن جعفر
اِبْنِ حاج، ابوالحسن، جعفر بن ابراهیم بن احمد معافری ملقب به ذوالوزارتین (د پس از 510ق/1116م)، شاعر مغربی. سال تولد او روشن نیست و دربارهٔ زندگی او نیز اطلاعات بسیار اندکی در دست است. ابن خاقان که هم روزگار اوست، در خلال عبارتهای مسجّع خود، تنها اشاراتی بسیار کوتاه به زندگی او کرده است (ص 139). وی در لورقه1، در خاندان...
ابن حاج، ابوالحسن ضیاء الدین
اِبْنِ حاج، ابوالحسن ضیاءالدین، شیث بن ابراهیم بن محمد بن حیدرهٔ قناوی (510 - 598ق/1116-1202م)، فقیه، نحوی و ادیب مصری. وی در قِفط، شهری در مصر (قفطی، 2/73؛ ابن فرحون، 1/403) در خانوادهای که سنی مذهب و متعصب بودند و در آشکار کردن مذهب خویش در دورهٔ فرمانروایی فاطمیان پروا نداشتند، به دنیا آمد. وی در خانوادهای نیکوکار و شری...
ابن حاج، ابوالحسن محمد
اِبْنِ حاج، ابوالحسن، محمد بن عبدالله تُجیبی (574 -641ق/ 1178-1243م)، نحوی و ادیب مغربی. او از مردم قرطبه بود و نزد گروهی که مشهورترین آنان ابن بقی و ابن حوط الله (ه مم)اند، دانش آموخت (ابن ابار، 654). و کسانی از جمله ابن مضاء (ه م) به او اجازهٔ نقل حدیث دادند و از میان شاگردان او ابوبکر بن حبیش و ابوعلی بن الناظر قابل...
ابن حاج، ابوالعباس
اِبْنِ حاج، ابوالعباس احمد بن محمد اَزدی اشبیلی (د 647 یا 651ق/1249 یا 1253م)، نحوی و ادیب اندلسی و معاصر ابن عصفور نحوی معروف اندلسی. وی نزد استادان بزرگی چون شلوبین و ابوالحسن دباج دانش آموخت (فیروزآبادی، 31؛ سیوطی، 1/359؛ ابن خلیل، 96). با اینکه پدرش تاجر بود، با بزرگان دانش و ادب نشست و برخاست کرد و در زبان و ادب عربی...
ابن حاج، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم
اِبْنِ حاج، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم جذامی غرناطی، معروف به ابن حاج و قنیقل، فقیه، متکلم و نحوی (د پس از 540ق/1145م). سیوطی (1/8) شهرت وی را فنقل ضبط کرده که احتمالاً تصحیف همان قنیقل است. ابن ابار که نزدیکترین مأخذ به روزگار اوست، اطلاعات بسیار اندکی دربارهٔ وی به دست داده و تنها به ذکر نام و چند نکتهٔ مختصر بسنده...
ابن حاج، ابو عبدالله محمد بن احمد
اِبْنِ حاج، ابوعبدالله محمد بن احمد بن خلف بن ابراهیم تُجیبی (صفر 457-26 صفر 529/ ژانویهٔ 1066- 16 دسامبر 1134)، قاضی، محدث و فقیه مالکی. وی در عهد یوسف بن تاشفین و پسرش در قرطبه1 عهدهدار منصب قضا بود و این مقام بین او و رقیبانش دست به دست میشد (ابن بشکوال، 2/580 - 581؛ ابن ابی زرع، 157؛ مخلوف، 132). ابن حاج از احمد بن ر...
ابن حاج، ابو عبدالله محمد بن علی
اِبْنِ حاج، ابوعبدالله محمد بن علی بن عبدالله بن محمد، ریاضی دان و آشنا به علم الحیل (مکانیک)، اهل اشبیلیه1 (د شعبان 714ق/ نوامبر 1314). وی که به امور و قواعد هندسی و ساخت و کاربرد ادوات جنگی سنگین آگاهی داشت (ابن خطیب، 2/140؛ ابن قاضی، 288) در زمان ابویوسف منصور بن عبدالحق مرینی به شهر فاس آمد و در آنجا با بهرهگیری ا...
ابن حاج، ابو عبدالله محمد بن محمد
اِبْنِ حاج، ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد عبدری فاسی (د 20 جمادی الاول 737ق/25 دسامبر 1336م)، فقیه مالکی. با توجه به اینکه مدت زندگی او را بیش از 80 سال نوشتهاند (ابن رافع، 1/154؛ ابن ملقن، 471)، میتوان تولد او را در حدود 657ق تخمین زد. ابن حاج در آغاز از علمای فاس دانش آموخت، آنگاه به قاهره رفت و تا پایان عمر در آنج...
ابن حاج، ابو عبدالله محمد طالب
اِبْنِ حاج، ابوعبدالله محمد طالب بن حمدون سلمی (د 9 ذیحجهٔ 1273ق/31 ژوئیهٔ 1857م)، مورخ، قاضی و فقیه مالکی. او از پدرش حمدون و برادرش محمد و ابوعبدالله یازغی و شیخ عبدالقادر کوهن و احمد بن کیران و جز آنان دانش آموخت. از شاگردان و راویان وی محمد بن احمد بنانی مراکشی، ابوالعباس احمد بن محمد بن حمدون و شیخ قاسم قادری قابل...
ابن حاج، ابوالفضل
اِبْنِ حاج، ابوالفیض حمدون بن عبدالرحمان بن حمدون سُلمی مِرداسی (1174-7 ربیعالثانی 1232ق/1761-24 فوریهٔ 1817م)، مفسر، ادیب و فقیه مالکی. ازهری (ص 143) کنیهٔ او را ابوالمواهب آورده است. ابن حاج در فاس متولد شد و پرورش یافت (گنون، 1/296) و علوم دینی و ادبی را نزد استادانی چون طیب بن کیران، بنانی، یازغی و عبدالقادر بن شقرو...
ابن حاج، احمد
اِبْنِ حاج، احمد بن محمد بن محمد بن عثمان ورنیدی (د ح 930ق/1524م)، شاعر و صوفی مغربی. همهٔ آگاهی ما دربارهٔ زندگی او محدود به شرح حالی است که ابن مریم در کتاب البستان دربارهٔ او نگاشته است. وی در جبل بنی ورنید در تلمسان به دنیا آمد و نزد احمد ابن محمد بن زکری تلمسانی که از کودکی تربیت او را بر عهده داشت علم اصول، منطق...
ابن حاجب، ابو حفص
اِبْنِ حاجِب، ابوحفص عمر بن محمد بن منصور امینی ملقب به عزالدین (593 - 28 شعبان 630ق/1197- 9 ژوئن 1233م)، محدث و مورخ دمشقی. برخی از منابع کنیهٔ او را «ابوالفتوح» نیز ذکر کردهاند (ابن مستوفی، 1/409). وی در دمشق به دنیا آمد و احتمالاً به سبب آنکه جدش، منصور بن مَسْرور، حاجب و دربان امین الدوله حکمران بُصری بوده (ابن مستوف...
ابن حاجب، ابو عمر
اِبْنِ حاجِب، ابوعمرو جمالالدین عثمان بن عمر (570 -26 شوال 646ق/ 1174-11 فوریهٔ 1249م)، نحوی و فقیه مالکی. خاندان وی احتمالاً از کردان ساکن دونه (قریهای در همدان، نک: یاقوت، 2/630؛ قس: ابن فرحون، 2/89) بودند و نسبتهای دوینی (ذهبی، 23/265) و روینی (ابن کثیر، 13/188) که به وی داده شده، ظاهراً تصحیف دونی است. پدرش که مردی...
ابن حاجب نعمان ، ابوالحسن
اِبْنِ حاجِبِ نُعمان، ابوالحسن علی بن عبدالعزیز بن ابراهیم بن بنّا (340-421ق/951-1030م)، کاتب، ادیب و شاعر. وی در خاندانی اهل کتابت و مورد عنایت آل بویه زاده شد. پدرش در دستگاه ابومحمد مُهَلبی، وزیر معزالدوله، دبیر و صاحب «دیوان سواد» بود (ابن ندیم، 134؛ ابن جوزی، 8/51؛ یاقوت، 14/36). جد او نیز بنا به قول ابن ندیم دبیر بود...
ابن حاجب نعمان، ابوالحسین
اِبْنِ حاجِبِ نُعْمان، ابوالحسین عبدالعزیز بن ابراهیم (د 351ق/ 962م)، ادیب و کاتب بغدادی. وی همانند پدرش ابوعبدالله حاجب النعمان، به کار کتابت اشتغال داشت. در ایام معزالدولهٔ دیلمی از جانب وزیر ابومحمد مُهلّبی به سرپرستی «دیوان سواد» منصوب شد. ظاهراً او به نسخهنویسی و جمعآوری کتب علاقهٔ فراوان داشت، گویند کتابخانهٔ وی بر...
ابن حازم
اِبْنِ حازِم، ابوجعفر محمد باهلی (د نیمهٔ اول سدهٔ 3ق/9م)، شاعر نوخاستهٔ عباسی. او در بصره تولد و پرورش یافت و در روزگاری که بر ما معلوم نیست، به بغداد رفت و همانجا مسکن گزید (ابن جراح، 117؛ ابوالفرج، 14/92؛ خطیب، 11/295). هر چند که از جزئیات زندگی او هیچ نمیدانیم، اما از مجموعهٔ روایات نسبتاً متعددی که بیشتر آنها در اغانی آمده...
ابن حاشر
اِبْنِ حاشِر، نک: ابن عبدون، احمد. </p>
ابن حامد
اِبْنِ حامِد، ابوعبدالله حسن بن حامد بن علی بن مروان، معروف به وراق (د 403ق/1012م)، فقیه، اصولی و محدثِ بنامِ حنبلی. از تاریخ تولد و جزئیات زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. وی در بغداد میزیست و استاد و فقیه حنبلیان در روزگار خود بود (خطیب، 7/303). او را مجدِّدِ فقه حنبلی در سدهٔ 4ق دانستهاند (ابن اثیر، 12/222). ابن حامد...
ابن حیان
اِبْنِ حِبّان، ابوحاتم، محمد بن حبان بن احمد بن حبان (ح 270- 21 شوال 354ق/883 -20 اکتبر 965م)، محدث، فقیه شافعی، مورخ و لغوی تمیمی بُستی.زادگاه و تاریخ تولد وی دقیقاً دانسته نیست. ابن حبان در بُست (شهری قدیمی در جنوب شرقی افغانستان کنونی) از ابواحمد اسحاق ابن ابراهیم و ابوالحسن محمد بن عبدالله بن جنید (یاقوت، 1/613) و...
ابن حبش
اِبْنِ حَبَش، ابوعلی حسین بن محمد دینوری (پیش از 300- 373ق/913-983م)، مقری دینور. از جزئیات زندگی وی چیزی نمیدانیم. تنها میتوان گفت که او برای استماع از ابویعلی موصلی (د 307ق) و عباس رازی (د 310ق) میبایست پیش از 300 ق متولد شده و در اوایل عمر در بغداد بوده باشد. ابن حبش چنانکه از نسبتش برمیآید اهل دینور بوده و بخشی...
ابن حبیب
اِبْنِ حَبیب، نک: بدرالدین حسن بن عمر بن حبیب. (رب) 26/2/77 </p>