مگالوپوليس (و شهرهاى زنده جديد)
بهوجود آمدن پديدههائى کاملاً تازه از اشکال شهرى در دوران پس از نيمه دوم قرن بيستم را نخستينبار ژان گاتمن مورد بحث و بررسى قرار داد. وى دوره پنجسالهاى را (از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱) به دعوت صندوق قرن بيستم Twentieth Century Fund در ايالت متحده به مطالعه بخش شمال خاورى آن کشور گذراند. دستاورد اين مطالعه، ارائه تئورى مگالوپوليس در جغرافياى سياسى و مطالعات جغرافياى شهرى بود. در اين تئوري، گاتمن سراسر شمال خاورى ايالات متحده، در ششصد مايل مربع و با سى ميليون جمعيت را يک شهر خاورى ايالات متحده، در ششصد مايل مربع و با سى ميليون جمعيت را يک شهر حومهاى بزرگ قلمداد کرد که نمونهاى از شهرهاى بزرگ پديدارشونده در آينده خواهد بود. محيط شهرى بسيار گستردهاى که بيشتر در مقام تسبيحى از شهرکها و شهرهاى حومهاى بههم پيوسته است که هر روز فشردهتر و گستردهتر مىشود. وى گفت: اين منطقه گاهواره نظام پديدارشونده تازهاى در فضاى جغرافيائى برخوردار از گروه انسانى ساکن در آن است۱.
(۱راى آشنائى بيشتر، نگاه کنيد به:
مجتهدزاده، پيروز (۱۳۷۳)؛ - در سوگ پدر جغرافياى سياسى نوين -، اطلاعات سياسى - اقتصادي؛ سال هشتم، ش ۷ و ۸، ص ۷۲- ۷۴
گاتمن اين نظريه را نخست با خوشبينى فراوانى در مورد زندگى در مگالوپوليسهاى آينده ارائه کرد. وى در سال ۱۹۷۵، اين نظريه را مورد بازنگرى قرار داد و با توجه به واقعيتهاى ناخوشايند زندگى در چنين محيطهائي، آئينه حقيقتنماترى از شهرنشينى در قرن بيست و يکم را پيشروى تصميمگيرندگان ادارى - سياسى شهرهاى جهان گذارد. گاتمن در اين نظريه اصلاح شده، از عوامل پيشبينى نشدهاى چون بالا گرفتن بىرويه انتظارها براى افزايش خدمات شهري، در برابر گسترش بيکارى در شهرها و فشار روحى و جسمى ناشى از زندگى در مگالوپوليسهاى فشرده شده آينده سخن به ميان آورد و نوشت Gottmann, Jean (1994); as quoted in the New York Times:
امکانات و نظريات نهادهاى محلى در اين شهرها توان و آمادگى ضرورى را براى روياروئى با درگيرىها در شرايط نوين مگالوپوليسها ندارند... شهر بهگونه موزائيکى از قطعات گوناگون ولى سست شکل مىگيرد؛ قطعاتى که تطورپذيرى اندکى دارند. اين موزائيک بيشتر نماينده ناهنجارىها است تا عرضهکننده هنجارها. دگرديسى کنونى شهرهاى آمريکائى نشاندهنده پويش جامعهاى است در جستجوى ساختارى تازه و برخوردار از شبکهاى نوين از موازين اخلاقى... .
هماکنون، در سرآغاز قرن بيست و يکم، شاهد آن هستيم که مگالوپوليسهاى فراوانى در گوشه و کنار گيتى سربر مىآورد. نه تنها منطقه واقع در ميان نيويورک تا نيوهامشاير در گوشه شمال خاورى ايالات متحده بهصورت يک مگالوپوليس بزرگ درمىآيد، بلکه توکيو بخش بزرگى از جزيره هونشو Honshu - جزيره اصلى ژاپن را دربر مىگيرد. لندن و همه شهرها و شهرکهاى واقع در گوشه جنوب خاورى جزيره انگلستان، بهگونه مگالوپوليس غولآسائى درمىآيد و پيدايش و گسترش پديدههائى عادى ولى پر از دشوارى در سراسر گيتى خودنمائى مىکند. توجه به نظام خدمات شهرى از يک سو و نگرانى نسبت به فزونى گرفتن فشارهاى روحى ساکن مگالوپوليسهاى نوين از سوى ديگر لزوماً صرف انرژى و برنامهريزىهاى گستردهاى را سبب خواهد شد. در دهه پايانى قرن بيستم شاهد گسترش پويائى سياسى - اقتصادى مگالوپوليسهاى سربرآورنده و حتى کازموپوليتنها در اروپا و آمريکا خواهيم بود۲.
(۲راى آشنائى بيشتر به:
مجتهدزاده، پيروز (۱۳۷۵)؛ - نقشآفرينى ايران در تحولات سياسى جهان - روزنامهٔ همشهري؛ صفحه مقالات مراجعه شود.
فزونى سريع جمعيت در کشور چين هماکنون چينيان را به انديشه برنامهريزىهاى شهرى شايان توجهى واداشته است. از آنجا که در نظام کمونيستى چين سنت بر اين شده است که رهبر سياسى بايد ايدئولوژى يا تفکر فلسفي، سياسي، اقتصادى و جغرافيائى ويژهاى از خود نشان دهد و بدان شناخته شود، ژنگ زمين Xang Xemin - رهبر کنونى چين - ايده تمدن روحاني براى قرن بيست و يکم را مطرح ساخته است. در اين تئوري، وى شهرى نمونه را بهوجود آورده است با جمعيتى يک ميليون نفره، کاملاً پاکيزه، رها از هرگونه آلودگى محيطي، خالى از جنايت، به دور از احساس فشار جمعيتى و عواقب روانى آن و با خدمات شهرى پيشرفته و منظم. شهروندان اين محيط شهرى نمونه، کتابى تحت عنوان قانون تمدن روحانى (ژنگ جيوگنگ - Xangjiogang) دريافت مىدارند تا مطالعه کرده و برابر مقررات پيشبينى شده در آن رفتار و زندگى کنند.
در همان حال، برنامهريزان شهرى در چين خواهان آن هستند که ده اقتصاد بزرگ و خودگردان در ده مگالوپوليس تأسيس گردد تا مشکل جمعيتى و شهرى آن کشور سر و سامان بهترى پيدا کند. در حالىکه هماکنون تنها سى ميليون تن از مردم چين شهرنشين هستند، اجراءِ چنين برنامهاى حدود ۷۵ درصد از جمعيت چين را تا سال ۲۰۲۰ به جمعيت شهرنشين و توليدکننده شهرى تبديل خواهد کرد. جمعيتى که ضمن شهرنشيني، توليدات و صنعتى و کشاورزى مدرن را، کنار هم، پيگيرى خواهد کرد۳.
(۳راى آشنائى بيشتر نگاه کنيد به:
مجتهدزاده، پيروز (۱۳۷۹)؛ ايدههاى ژئوپوليتيک و واقعيتهاى ايراني؛ فصل چهارم.