اِبْنِ نَحْوی، ابوالفضل یوسف بن محمد بن یوسف نحوی تَوزَری تلمسانی (433ـ محرم 513ق/1041 ـ آوریل 119م)، فقیه مالکی صوفی مسلک. اصل او از توزر بود و در قلعۀ بنی حماد اقامت داشت. وی برای کسب دانش به سجلماسه و فاس مسافرتهایی نمود و سپس به قلعۀ بنی حماد بازگشت و در همانجا وفات یافت (ابن زیارت، 72). بیشتر شهرت وی به فقاهت اوست که به گفتۀ ابن ابار (2/740) از تقلید دور بوده و به اجتهاد تمایل داشته است. او در زندگیِ خود دارای شیوهای زاهدانه بود، تا آنجا که برخی او را از رجال تصوف دانستهاند (نک : ابن زیارت، همانجا). در علوم دینی و از جمله فقه مشایخ و اساتید متعددی را برای وی ذکر نمودهاند که از جمله میتوان محمد بن ابی الفرج مازری، ابوالحسن علی بن محمد لخمی و ابوزکریاء شقراطیسی را نام برد (نک : قاضی عیاض، 4/792، 797؛ ابن ابار، همانجا؛ ابن قاضی مکناسی، 2/552). همچنین ابوعبداللّه محمد بن علی ابن رمامه، ابوعمران موسی بن حماد صنهاجی و ابومحمد عبداللّه بن سلیمان تاهرتی از راویان و شاگردان وی به شمار میآیند (ابن زیارت، ابن ابار، ابن قاضی مکناسی، همانجاها؛ سیوطی، 424). بیشترین مطالب دربارۀ تصوف ابن نحوی به واسطۀ ابوالحسن علی ابن حِرْزِهمْ (د 559ق/1164م) که یکی از صوفیان مشهور بوده، نقل شده و از قرائن چنین معلوم میگردد که ابن حرزهم از او بهره گرفته است (برای آگاهی بیشتر، نک : ابن زیارت، 73- 78). ابن نحوی به غزالی و آثار او علاقۀ فراوان داشته است، به گونهای که بنا به گفتۀ ابن حرزهم کتاب احیاء علومالدین غزالی را در 30 جزء نوشته، در ماه رمضان هر روز، جزئی از آن را قرائت میکرد (همو، 73). هنگامی که فقهای مغرب به سوزاندن کتب غزالی فتوا دادند و علی بن یوسف بن تاشفین، امیر مرابطی نیز فرمان سوزاندن این آثار را صادر کرد، ابن نحوی استقلال رأی و نظر خود را از دست نداد و در این زمینه به سلطان نامهای نوشت. سلطان طی فرمانی همۀ مردم را موظف ساخته بود تا سوگند یاد کنند که هیچ نسخهای از احیاء العلوم نزد ایشان نیست. ابن نحوی به الزام آورد نبودن این سوگند فتوی داد (همو، 72-73). ابن زیارت به نقل از ابن حرزهم و دیگران کراماتی هم به وی نسبت داده است (نک : ابن ابار، همانجا) که نام هیچیک از آنها ذکر نشده است. غیر از قصیدۀ معروف وی، ابیاتی از اشعار او در بعضی منابع آمده است (قاضی عیاض، 1/252؛ عمادالدین کاتب، 1/325، 326؛ ابن ابی زرع، 33، 34). اثرِ مهم باقی باقی مانده از ابن نحوی که انتساب آن به وی مورد تردید برخی از نویسندگان قرار گرفته، قصیدۀ منفرجه یا الفرج بعدالشده است که سبکی آن را به محمد بن احمد بن ابراهیم اندلسی نسبت داده و متذکر شده که در کتاب الغُرَّه اللائحۀ ابوعبدالله محمدبن علی توزری، این قصیده بارها از جمله در آستانه (1288ق)، اسکندریه (1304ق/1886م) و قاهره (1321ق/1903م) به چاپ رسیده است. بر این قصیده شروح متعدد و تخمیسهایی نیز نوشته شده که بعضی از آنها به چاپ رسیدهاند از جمله: شرح زکریا بن محمد انصاری با عنوان الاضواء البهجه فی ابراز دقائق المنفرجه، قاهره (1323ق)؛ شرح اسماعیل بن احمد اتقروی با عنوان الحکم المندرجه فی شرح المنفرجه، بولاق (1300ق)؛ تخمیس ابن ملک (مالک) که همراه با قصیدۀ منفرجه در اسکندریه (1304ق) چاپ سنگی شده است؛ تخمیس عبداللّه بن نعیم حضرمی قرطبی که متن آن در عنوان الدرایۀ غبرینی (ص 326-333) آمده است (نک : GAL, I/316; GAL, S, I/473-474).