نویسنده در کتاب, فلسفهها و مکتبهای معرفی شده را ـ افزون بر عملگرایی آنها ـ دارای جنبههای نظری بسیار مهم و برجستهای میداند, 'اما هدفش از نگارش این کتاب آن است که ثابت کند فلسفه آغازین یا فلسفه در آغاز, تا پایان دوران باستان و احتمالا به مقیاس کمتری پس از آن, پژوهش راه و روشهای عملی زندگی به شیوهای است که اگر نگرانیها, دلواپسیها, دلهرهها و مصایبی که به هر دلیل جزئ سرنوشت انساناند به کلی در آن از بین نروند دست کم تا بیشترین حد ممکن کاهش یابند'. نویسنده معتقد است: 'این دانشمندان [فلاسفه باستان] جملگی توضیحی عقلانی از جهان ارایه میدهند و این چرخش قاطعی از تاریخ اندیشه است. مسلما پیش از آنان, در خاور نزدیک و جاهای دیگر از یونان قدیم نیز دانش کیهان شناسی وجود داشته اما از مقولـه اساطیر بوده است, یعنی تاریخ جهان را چون نبرد بین جوهرهایی توصیف میکرده که به هیئت انسان بودهاند. 'پیدایش' در معنای مورد نظر, سفر پیدایش, یا 'کتاب انسابی بود که هدف از آن تجدید خاطره اجدادی مردمان و پیوستن آنها به نیروی کیهانی و تبار خدایان بود. آفرینش جهان, آفرینش انسان, آفرینش مردمان موضوع دانش کیهان شناسی بود.... گرچه نخستین اندیشمندان یونان نظریه عقلانی جهان را جایگزین روایت اساطیری آن میکنند, اما سه طرح سه گانه ساختار کیهان شناختی اساطیری را نگه میدارند...'. کتاب حاضر در سه بخش و با این موضوعات نگاشته شده است: تعریف افلاطونی فلسفه و پیشینههای آن (فلسفه پیش از فلسفه, پیدایش مفهوم 'فلسفه پرداختن', چهره سقراط, تعریف فیلسوف در ضیافت)؛ فلسفه همچون شیوه زندگی (افلاطون و آکادمی, ارسطو و مکتب او, مکتبهای هلنی, مکتبهای فلسفی در دوران امپراتوری, فلسفه و گفتار فلسفی)؛ گسست و پیوست قرون وسطی و دوران جدید (مسیحیت چون فلسفهای الهامی, ناپدیدی و نوپدیدی مفهوم باستانی فلسفه, پرسشها و دیدگاهها).