آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

عباس آقا، جاهل و لوطی محل با نوچه‌هایش مورد احترام همگان هستند. اما جوان خل و چلی به نام زینل برای آن كه سری توی سرها درآورد و گلی، دختر مرشد حسن را به خود علاقه‌مند كند با عباس سر مخالفت دارد و با او درگیر می‌شود. روزی عباس در خلوت زینل را گوش مالی می‌دهد و وقتی از نیت او مطلع می‌شود صورت خود را با چاقو زخمی می‌كند و از زینل می‌خواهد كه شایع كند او عباس را...



غلام، عبدالله و امیر سه یار قدیمی اند كه با مشكلات مختلفی دست به گریبانند. غلام همسری بلند پرواز به نام قدسی دارد. عبدالله كه با پسرش محمد زندگی می‌ كند به یاد همسرش كه از خانه گریخته دایم مشروب می‌خورد و امیر كه زندگی را با كارگری در لابراتوار فیلم‌سازی می‌گذراند دل در گرو عشق مهرو، خواهر غلام دارد، اما مهرو شیفته محمد است. غلام كه در كارخانه‌ای مشغول است،...



كارگری به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی از كارخانه اخراج می‌شود. او برای گذراندن زندگی كتاب فروشی می‌كند و مدتی بعد به یك گروه چریك شهری می‌پیوندد و بر ضد نظام سلطنتی به مبارزه مسلحانه می‌پردازد. به همراه چند تن از رفقایش یكی از نمایندگان مجلس شورای ملی را ترور می‌كنند و در عملیاتی دیگر یكی از سر كردگان سازمان امنیت را از یك میهمانی می‌رباید. گروه آنها برای آزاد كرد...



روز هفدهم شهریور 1357 در جریان درگیری نظامیان با مردم در میدان نظام آباد و خیابان سبلان سه سرباز پادگان قصر به نام‌های محمد محمدی خلص، علی غفوری سبزواری و دهقانی سنگستانی ، كه نمی‌خواهند دست به خون مردم بیآلایند با اسلحه های خود به مردم می‌پیوندند. فرماندهان نظامی گروهی را مأمور دستگیری آنها می‌كنند. نیمه شب به مخفیگاه سربازان فراری یورش می‌برند و محمدی خلص...



در كوران انقلاب مهندسی به نام محمود، كه از دخالت در سیاست گریزان است، برای خرید مایحتاج روزانه از خانه بیرون رفته است. خیابان‌ها و كوچه‌ها شلوغ است در غیبت او جوانی كه از سازمان‌دهندگان تظاهرات و تحت تعقیب مأموران است به خانه او پناه می‌برد. محمود نخست از جوان می‌خواهد كه خانه را ترك كند، اما تحت تأثیر او قرار می‌گیرد، و حاضر می‌شود با مأموران امنیتی و نظامی...



یك مبارز مسلمان در درگیری با مأموران امنیتی مجروح می‌شوند. خواهرش او را از چنگ مأموران می‌رهاند و به خانه‌ای پناهنده می‌شوند، كه پسر یك مقام عالی رتبه ساواك، كه غیر مسلمان است، به این خانه آمد و رفت دارد. پسر جوان به دختر دل می‌بازد، اما پدرش مأمور ساواك، كه مخالف ازدواج آنها است اسباب دردسر خواهر و برادر مبارز را فراهم می‌كند. در نتیجه برخوردهای خواهر و برا...



سه دوست قدیمی ـ حسین، داود و رضا ـ پس از پانزده سال یكدیگر را می‌یابند. حسین در دام اعتیاد گرفتار است، داود راننده خصوصی رئیس دادرسی ارتش است و رضا وظیفه دارد كه رییس دادرسی ارتش را ترور كند. حسین، بر اثر اعتیاد تنها و رنجور در خیابان جمشید می‌میرد. داود در عملیاتی كه رضا و گروهش برای ترور تیمسار انجام می‌دهند كشته می‌شود و رضا، كه زخمی شده است، از راه جوی آ...



جوانی به‌نام حجت، كه بر ضد قانون كاپیتولاسیون فعالیت می‌كند قرار است به همراه رسول از روستائی به روستای دیگر منتقل شود. حجت در حمله مأموران كشته می‌شود، اما قبل از مرگ كیف حامل اسناد خود را به رسول می‌دهد تا به روستا كلارآباد برساند، رسول، كه زخمی شده به جنگل می‌گریزد و در كلبه پیرمردی به نام شیر علی، كه با نهضت جنگل مرتبط بوده است، پناه می‌گیرد. مأموران راه...



سید مردی است مؤومن كه در بین اهالی محل به حسن اخلاق شهره است. مردی ساواكی، كه در همسایگی او است، دایم سید را آزار می‌دهد. سید، كه به تنگ آمده است، با مرد ساواكی درگیر و هر دو كشته می‌شوند.



اهالی یك روستای مرزی با خطر حمله نظامی ارتش دشمن مواجه می‌شوند. ریش سفید روستا اهالی را به مقاومت دعوت می‌كند. توسط یك استوار اخراجی ارتش به نام مختار، اهالی روستا مسلحانه، به‌سوی مرز حركت می‌كنند و در نبرد با ارتش متجاوز پیروزی را نصیب خود می‌سازند.



محمد رضا سلیمانی، كارگر كارخانه جنرال موتورز، برای نمایندگی در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی ایران نامزد می‌شود. گروهی از اعضای خانواده و همكارانش برای او در حیاط خانه‌ای متروك ستاد انتخاباتی تشكیل می‌دهند و به نفع او تبلیغات می‌كنند. خود او در گوشه و كنار شهر و محل كارش سخنرانی می‌كند، و پس از خاتمه مهلت تبلیغات منتظر نتایج آراء می‌ماند. سلیمانی در مجموع 19...



در یكی از بنادر جنوب صیادی به نام عاشور بزرگترین مروارید را صید می‌كند. سودجویان و دلال‌ها مروارید در صددند تا مروارید را از چنگ او در آورند. بین عاشور و دلال‌ها نزاع سختی در می‌گیرد. عاشور ناخواسته یكی از آنها را به قتل می‌رساند و به همراه همسر و فرزندش می‌گریزد. دلال‌های مروارید با اجیر كردن فردی به تعقیب او می‌پردازند. اهالی روستای ساحلی ابتدا با عاشور هم...



تعدادی اسكناس، كه چشمان عكس شاه روی آن سوراخ شده، در شهر پخش شده است. سازمان امنیت به گمان این كه توطئه‌ای وسیع و حساب شده در كار است عده‌ای را دستگیر و شكنجه می‌كند و چون به نتیجه نمی‌رسد به كمك مأموران بین المللی به جست و جوی توطئه‌گران می‌پردازد. مردی دستگیر می‌شود كه با تفنگ بادی خود به عكس اسكناس‌ها، كه بر تخته نشانه می‌چسباند، شلیك و چشمان شاه را سورا...



مهدی، دیوانه‌وار شیفته گلی است، همه جا او را تعقیب می‌كند و به دلیل حسادت امیر، نامزد گلی، را به قتل می‌رساند. گلی در پیگیری غیبت نامزدش با مهدی رو به رو می‌شود و مورد تجاوز قرار می‌گیرد. مهدی دستگیر و محاكمه می‌شود، اما به‌علت فقدان مدراك دستگیر و محاكمه می‌شود، اما به‌علت فقدان مدارك كافی آزاد می‌شود و مجدداً به آزار گلی می‌پردازد. پدر گلی، كه بیماری قلبی...



بعد از ماجراء طبس و عدم توفیق نظامی امریكا برای نجات گروگان‌های سفارتخانه، جاسوسی به‌عنوان عكاس وارد پایتخت می‌شود تا محل اسكان گروگان‌ها را، كه به شهرهای اطراف پایتخت منتقل شده‌اند، شناسائی و به سازمان سیا گزارش كند. گروهی از مأموران امنیتی رد جاسوس را می‌گیرند و او را تحت تعقیب و مراقبت قرار می‌دهند. مأموران به بخشی از اسناد و مدارك جاسوس دشمن دست می‌یابند...



رسول و پدرش ابوالقاسم و چند روستائی به كمك یك واسطه در كوره پزخانه ای به‌عنوان كارگر اجیر می‌شوند. رسول علی رغم شرایط طاقت‌فرسای كار در مدرسه‌ای در جوار كوره پز خانه درس می‌خواند. آموزگار به او و دانش آموزان دیگر درس مبارزه می‌دهد. دوست رسول كه طاقت از دست داده می‌خواهد از محیط كار بگریزد. پدرش به قصد تنبیه او را دنبال می‌كند و پسر در حین فرار از تپه‌ای سقو...



عمادالمک صدری، فئودال متنفذ، زمین‌های روستائیان را به زور تصاحب می‌کند. کشاورزی به نام سید حسینی نژاد از دست فئودال به مقام‌های مسئول شکایت می‌برد، اما هر بار تحقیر و حبس می‌شود. کشاورز در نزاعی عماد الملک را به قتل می‌رساند و در خانه نبی پور، معلم روستا، پنهان می‌شود. پدر صدری، که وزیر کشاورزی است، همراه گروهی وارد روستا می‌شود تا ماجرا را پیگیری کند. روستا...



شركت شیلات و ساواك در بندر انزلی از صید صیادان جلوگیری می‌كنند. سازمان امنیت با طرح توطئه‌ای مردم و كارگران بارانداز را نسبت به عمو تراب، صیاد مبارز، ‌بدبین می‌كند و صیادان كه گمان می‌كنند عمو تراب با دشمنان آنها تبانی كرده است او را از صخره‌ای به زیر می‌اندازند و هلاك می‌كنند. آنها خیلی زود به اشتباه خود پی می‌برند و پس از حمل جنازه عمو تراب به گورستان علیه...



اربابی به عوامل خود دستور داده است تا زمین‌های روستائیان را، كه جزء املاك او خواهند شد، شخم بزنند. یدالله تنها كسی است كه مخالفت می‌كند. او با اشاره ارباب دستگیر و زندانی می‌شود. یدالله پس از سپری شدن ایام محكومیت همچنان معترض ارباب است. اهالی روستا را به مبارزه بر ضد ارباب دعوت می‌و خیلی زود گروهی با او همراه می‌شود. مرافعه بالا می‌گیرد. در نتیجه مداخله ژان...



در كوران انقلاب مردی به‌نام جهاد، كه سیزده سال در زندان بوده، همراه گروهی از زندانیان سیاسی آزاد می‌شود. به او می‌گویند كه پسر جوانش، رسول، پنج ماه قبل ناپدید شده است. جهاد در پی رسول دوستان او را می‌یابد. یكی از رفقای رسول، كه كارگر چاپخانه است، می‌گوید رسول به دلیل عضویت در یك گروه سیاسی دستگیر شده و به دست چهار مأمور سازمان امنیت به قتل رسیده است. جهاد مأ...



عوامل ارباب مردی را به قصد تصاحب زمرد روستائی، به‌نام سید مجتبی، با یاری دو تن از نزدیكانش؛ یكی آسیابان و دیگری جوانی به نام جواد مردم را بر ضد ارباب می‌شورانند. ارباب با كمك عواملش در صدد قتل آنان بر می‌آید، اما مردم با هجوم به خانه ارباب او و پسرش را به قتل می‌رسانند و كاخ اربابی را طعمه حریق می‌كنند.



گروهی از كارگزاران دولت با توطئه امریكائی‌ها برای نابود كردن مزارع برنج در شالی زارها كرم ساقه خوار رها می‌كنند. هدف آنان افزایش واردات برنج است. مهندسی به نام حمید از موضوع مطلع می‌شود و دوستش، مهندس نادری، را نیز در جریان می‌گذارد. به زودی عوامل امنیتی حمید را به قتل می‌رسانند. مهندس نادری روستاییان را در مبارزه با كرم ساقه خوار آموزش می‌دهد. مأموران قصد د...



سید حسین، فرزند یك استوار ارتش، به‌دلیل فعالیت‌های ضد دولتی به زندان می‌افتد. پدرش از طریق دوستان و آشنایان نظامی خود موجب آزادی او می‌شود. سید حسین خانه‌ای در خارج از محدوده می‌سازد، اما مأموران طبق قانون تخریب با بولدوزرهای شهر داری خانه او و چند خانه دیگر را ویران می‌كنند. سید حسین با مأموران گلاویز و از نو راهی زندان می‌شود. آزادی مجدد او مقارن است با رو...



عباس قلی خان دربار هتل مجللی است كه از توریست‌ها پذیرایی می‌كند. او رفتاری تملق آمیز دارد. همسر او فرزندش، عزیز، كه به تازگی از زندان آزاد شده، او را نكوهش می‌كنند. عزیز و دوستش امیر بر ضد نظام سلطنتی فعالیت می‌كنند. عباسقلی خان از رونق می‌افتد. او از رفتار سابق خود پشیمان شده است اما فقط همسرش از لحاظ عاطفی به او توجه دارد.



باقر گیوه دوزی است كه با به بازار آمدن كفش‌های لاستیكی و ماشینی كارش از رونق می‌افتد. او فرزندش اسد را در كارگاه قالی بافی مظفر مشغول كار كرده و مصمم است برای كار در مزارع پنبه به گرگان برود. همسر و فرزندش با این تصمیم مخالفند، اما چاره‌ای جز گردن نهادن بر رأی باقر ندارند. اسد، كه روزها در كارگاه به كار طاقت‌فرسا مشغول است و شب‌ها همان جا می‌خوابد، از دوری...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله