آفتاب

و

و

نمایش ۱ تا 25 از ۲۰۰ مقاله

وابردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازبردن : کشف ؛ وابردن اندوه ، وابردن پرده . (ترجمان القرآن ). استکشاف ، فرج ؛ وابردن اندوه و غیره . (منتهی الارب ) : آوازی شنود که هان اگر میخواهی تا نعمت جمله ٔ دنیا وقف تو کنم اما اندوه خویش از دلت وابرم که اندوه و نعمت دنیا هر دو در یکدل جمع نیاید. (تذکرهٔ الاولیاء). || وابردن (نان )؛ واکردن وپهن کردن خمیر نان باشد بجهت لواش پختن . (برهان ).



وابریدن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازبریدن . قطع کردن : اختراع ؛ وابریدن کاری را با کسی .مقاطعه ؛ با کسی وابریدن . (منتهی الارب ) :
عضو گردد مرده کزتن وابرید
نوبریده جنبد اما نی مدید.

مولوی .



وابریده شدن . [ ب ُ دَ / دِش ُ دَ ] (مص مرکب ) از هم باز شدن . از هم جدا شدن .



وابستگان . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) ج ِ وابسته . منسوبین . || نوکران . (از سفرنامه ٔ ناصرالدین شاه ). رجوع به وابسته شود.



وابستگی . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی وابسته . الفت .
- وابستگی بفلان امر داشتن ؛ علقه . علاقه بدان داشتن .
|| نسبت . انتساب .



وابستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) بازبستن . مؤلف آنندراج گوید: مرکب است از وا که به معنی گشاده است و بستن که ضد آن است و این بر کسی یا چیزی مستعمل میشود که از یک سو گشاده و آزاد و از طرف دیگر بسته و پیوسته باشد همچون درآمدن مردی در گروهی و شمردن خود را از آن گروه یا منسوب داشتن خود را به خاندانی یا وانمودن خود را از مردمان شهری و کشوری چه اینهمه به ظاهر گشاده و آزادند مگر در نهان یک گونه بستگی دارند، در تازی نسبت و منسوب و انتس...



وابسته . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مربوط. متعلق . موقوف . منحصر. منسوب و ملازم . (آنندراج ). ج ، وابستگان . || در سفارتخانه ها به درجه ای از مأمورین سیاسی اطلاق میشود. و وقتی این کلمه با مضاف الیه استعمال شود معنی آن فرق خواهد کرد مثل وابسته ٔ نظامی یا وابسته ٔ تجارتی ، فرهنگستان این کلمه را بجای آتاشه (۱) برگزیده است . (مصوبات فرهنگستان ). || منسوب . منتسب : وابسته ٔ فلان ، از کسان او. منسوب بدو. || خ...



وابسته بودن . [ ب َ ت َ / ت ِ دَ ] (مص مرکب ) وابسته بودن به ، معلق بودن بر. وابسته به فلان امر بودن ، بدان علاقه داشتن .



وابسته شدن . [ ب َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متعلق گردیدن . منوط شدن .



وابش . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن دهمهٔ قبیله ای است از همدان . (منتهی الارب ). مؤلف تاج العروس آرد: وابش بن دهمهٔ فی همدان ، و هم بنووابش بن دهمهٔبن سالم بن ربیعهٔبن مالک بن صعب بن دومان .



وابش . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن زیدبن عدوان ، بطنی از قیس عیلان . (تاج العروس ) (منتهی الارب ).



وابش . [ ب ِ ] (اِخ ) یاقوت آرد: ابوالفتح گوید: وادی و کوهی است بین وادی القری و شام . (معجم البلدان ).



وابشی . [ ب ِ شی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به وابش بن زیدبن عدوان . (انساب سمعانی ). رجوع به وابش شود.



وابص . [ ب ِ ] (ع ص ) درخشان . (المنجد). و رجوع به منتهی الارب شود.



وابص . [ ب ِ ] (اِخ ) عَلَمی است . (منتهی الارب ).



وابصهٔ. [ ب ِ ص َ ] (ع اِ) آتش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || و یقال انه لوابصهٔ سمعِ؛ یعنی وی استواردارنده است هر چیز را که بشنود. (منتهی الارب ). || الوابصهٔ؛ البرقهٔ. و یقال «ما فی النار وابصهٔ»؛ ای جمرهٔ. (المنجد).



وابصهٔ. [ ب ِ ص َ ] (اِخ ) ابن معید. صحابی است . (منتهی الارب ).



وابصهٔ. [ ب ِ ص َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).



وابصی . [ ب ِ صی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به وابصهٔ. (انساب سمعانی ).



وابصی . [ ب ِ صی ی ] (اِخ ) عبداﷲبن خالدالوابصی از عبداﷲبن حارث بن هاشم روایت دارد. سعیدبن ایوب از او روایت کند. (انساب سمعانی ص 575).



وابصی . [ ب ِ صی ی ] (اِخ ) ابوالفضل عبدالسلام بن عبدالرحمن بن صخربن عبدالرحمن بن وابصهٔبن معیدالاسدی الوابصی از فرزندان وابصهٔبن معید قاضی رقه بود، سپس به قضاء بغداد منصوب گشت . محمدبن اسحاق صنعانی و ابوالاصبع محمدبن عبدالرحمن القرقسانی و احمدبن علی الامار وابوعروبهٔالحرانی از وی روایت کنند. قاضی رقه بود و در ایام متوکل به قضاء بغداد منصوب گشت عفیف و نیکو طریقت بود. یحیی بن متوکل او را از قضا معزول ساخت پس متوکل به یحیی گفت به چه...



وابط. [ ب ِ ] (ع ص ) فرومایه بددل سست . (منتهی الارب ). بددل ضعیف . (مهذب الاسماء). الضعیف الجبان . الخسیس . (اقرب الموارد).



وابکنه . [ ] (اِخ ) نام قریه ای است به سه فرسنگی بخارا. و نسبت بدان وابکنوی و وابکنی است .



وابکنی . [ ] (ص نسبی ) منسوب به وابکنه قریه ای در سه فرسنگی بخارا. (انساب سمعانی ص 575).



وابکنی . [ ] (اِخ ) ابوحامدبن احمدبن محمودبن جنب بن موسی بن سهل صرام وابکنی ، وی از ابوعبداﷲ ابن ابی حفص کبیر روایت کند. (انساب سمعانی ص 575).



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۲۰۰ مقاله