ابن نطاح
اِبْنِ نَطّاح، ابوعبداللـه محدبن صالح بن مهران نطاحی بصری (د 252ق/866م)، محدث، نسبشناس و مورخ. برخی کنیۀ او را ابوجعفر (خطیب، 5/357) و ابوحصون هاشمی و ابوالتیّاح (ابن حجر، 6/693) نیز گفتهاند. شهرت وی به ابن نطاح به دلیل انتساب او به نیایش نطّاح است (سمعانی، 13/135). او از موالی بنی هاشم بود (خطیب، همانجا) و از اینرو به هاشمی نیز شهرت داشت. وی در بصره زاده...
ابن نظر
اِبْنِ نَظَر، ابوبکر احمدبن سلیمان بن عبداللـه بن احمد بن خضر ابن سلیمان سموئلی، عالم اباضی عُمان در سدۀ 5ق/11م. او در خاندانی اهل دانش از دودمان بنینظرزاده شد، نیای وی عبداللـه بن احمد، قاضی القضاﺓ دَما بود و تألیفاتی در فقه داشت. نیای بزرگش خضربن سلیمان نیز از عالمان بنام اباضی عمان بود (حارثی، 258، 279؛ رواحی، 4). وی در آغاز به فراگیری ادب اشتیاق داشت و...
ابن نفیس
اِبْنِ نَفیس، ابوالحسن (ابوالعلاء) علاءالدین علی بن ابی الحزم ابن نفیس قرشی (د 687ق/1288م)، پزشک مشهور دمشقی و کاشف گردش ریوی خون که در ادب، منطق، فلسفه و علوم دینی نیز دستی قوی داشت. مهمترین منبع ما دربارۀ احوال ابن نفیس، روایت ابن فضل اللـه عمری (9/349) است که از کتاب عیون الانبیاء ابن ابی اصیبعه برگرفته شده است، اما در نسخ چاپی این کتاب، از ابن نفیس ذکری...
ابن نقاش
اِبْنِ نَقّاش، ابواُمامه شمسالدین محمدبن علی بن عبدالواحد دَکّالی (15 رجب 720-13 ربیعالاول 763ق/21 اوت 1320-10 ژانویۀ 1362م)، مفتی شافعی، واعظ، محدث و مفسر مصری. گویا اصل خاندان او از شهر دکالۀ مغرب بود (ابن قاضی شهبه، 3/131) و نسبت دکالی به همین جهت به وی داده شده است (نک : یاقوت، 2/581). تولد او را در منابع 723 و 725ق نیز گفتهاند (ابن رافع، 1/375؛ ابن...
ابن نقرات
اِبْنِ نَقَرات، ابوالحسن علی بن موسی (515-593ق/1121-1197)، معروف به ابن ارفع رأس (یا ارفع رأسه: EI2, S; GAL, I/654)، دانشمند، ادیب، خطیب و مقری اندلسی. شاید اگر منظومۀ بلند وی در علم کیمیا نبود، هیچگاه نامی از وی باقی نمیماند. شهرت این منظومه چنان است که مقری (3/605) گوید: اگر اندلیسان را هیچ اثری بجز شذور الذهب ابن نفرات نبود، همان کتاب به تنهایی برای اثب...
ابن نقطه
اِبْنِ نُقْطه، ابوبکرمعینالدین محمدبن عبدالغنی بن ابی بکر حنبلی (10 رجب 579-22 صفر 629ق/29 اکتبر 1183-19 دسامبر 1231م)، عالم رجال و حدیث در بغداد. نقطه نام دایۀ جد پدرش بود (ذهبی، تذکره، 4/1413). ابن نقطه از ابتدا علاقهمند به حدیث شد و برای استماع آن به مسافرت پرداخت. بدین منظور به خراسان، جبل، جزیره، شام و مصر رفت (ابن خلکان، 4/392). برخی از اهل حدیث او ر...
ابن نقیب
اِبْنِ نَقیب، ناصرالدین حسن بن شاوِر بن طَرخان، معروف به ابن نُقَیسی (د 687ق/1288م)، ادیب و شاعر مصری. ابن شاکر (عیون، حوادث سال 687ق) و صفدی (الوافی، 12/44) و نیز ابن تغری بردی (النجوم، 7/376) و دیگران به تاریخ مرگ او تصریح کردهاند. ابن شاکر (همانجا، قس: ابن تغری بردی، همانجا) اضافه میکند که وی در قاهره درگذشت و در دامنۀ کوه مقطّم (گورستان قرافه) به خاک س...
ابن نما
ِبْنِ نَما،، عنوان افراد خاندانی امامی از عالمان و فقیهان حله که در سدههای 6-8ق/12-14م میزیستهاند. نیای بزرگ آنان نما پسر علی بن حمدون رَبَعی بود که با ابوعلی طوسی معاصر بوده است (خوانساری، 2/180؛ امین، 4/156). از پیشینیان این خاندان علی بن علی بن نما را میتوان نام برد که از حسن بن علی بن حمزۀ اقساسی (د 593ق) روایت کرده و چنانکه از تنبیه ورّام (ص 303-304...
ابن نوح سیرافی
اِبْن نوحِ سیرافی، ابوالعباس احمدبن علی بن محمدبن احمد ابن عباس بن نوح، محدث، رجالشناس و فقیه امامی در سدههای 4 و 5ق/10 و 11م. علت انتساب وی به سیراف (از شهرهای فارس) همچون دیگر جزئیات زندگی وی روشن نیست، ولی در منابع تصریح شده که در بصره اقامت داشته است (نجاشی، 86؛ طوسی، الفهرست، 37). به هر حال با بررسی اسانید روایات او میتوان به اطلاعاتی کلی در خصوص زند...
ابن نور
اِبْنِ نور، نظامالدین یحیی بن حکیمنورالدین عبدالرحمن جعفری طیاری معروف به ابن نور یا ابن حکیم (685-760ق/1286-1359م)، موسیقیدان، خطاط، محدث و شاعر سدۀ 8ق/14م. وی در بغداد متولد شد. پدر او نورالدین چشم پزشکی ماهر و ثروتمند بود و ابن نور با استفاده از امکاناتی که پدرش فراهم آورده بود (ابن حجر، 6/185)، به تحصیل پرداخت. ابن نور خوشنویسی توانا بود و بهویژه کوفی...
ابن واصل، ابوعبدالله
اِبْنِ واصِل، ابو عبداللـه محمدبن سالمبن نصر اللـه بن سالم بن واصل حموی (2 شوال 604 ـ شوال 697ق/20 آوریل 1208- ژوئیۀ 1298م)، مورخ، ادیب و فقیه شافعی. او درحماه زاده شد (صفدی، نکت، 250) و همانجا رشد یافت. پدرش سالم بن نصر اللـه از فقیهان عصر و از نزدیکان امرای ایوبی بود، چنانکه از سوی آنان به منصب قضای حماه منصوب شد، ولی استعفا کرد و سپس بر مسند قضای معره الن...
ابن واصل، محمد
اِبْنِ واصِل، محمدبن واصل بن ابراهیم تمیمی حنظلی، والی فارس در زمان خلافت معتمد عباسی (حک : 256-279ق/870-892م)، تاریخ تولد و وفات و همچنین زادگاه وی روشن نیست. مختصر آگاهیی که دربارۀ نسب و اسلافش وجود دارد، از نوشتۀ اصطخری (د 346ق/957م) فراتر نمیرود. به گفتۀ او (ص 142) ابن واصل از خاندان. حنظله بن تمیم از فرزندان عروه بن اُدَیّه بوده است که در روزگار بنی ا...
ابن واضح
اِبْنِ واضِح، نک : یعقوبی </p>
ابن وافد
اِبْنِ وافِد، ابوالمُطرف عبدالرحمن بن محمد عبدالکبیر بن یحیی بن وافد لَخمی (389-467ق/999-1075م)، پزشک و داروشناس اندلسی. وی که از خاندانی اشرافی برخاسته بود، در طُلَیطُله و قُرطبه به فراگیری آثار طبیبان و حکیمان یونانی از جمله جالینوس و ارسطو پرداخت و در طب و داروشناسی چیره دست شد (صاعد اندلسی، 195-196؛ ابن ابار، 3/551). او در زمان حکمرانی مأمون بن ذی النون...
ابن والی
اِبْنِ والی، ابراهیم بن والی بن نصر خجابن حسین مقدسی، ملقب به برهانالدین (د ح 960ق/1553م)، ادیب و فقیه حنفی اهل غزّه. دانستههای ما دربارۀ او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن حنبلی (1(1)/34)، از دوستان و علاقهمندان اوست که میتواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید. او نوادۀ دختری شهابالدین احمد تمیمی داری بوده است. ابن حنبلی نام اشهر او را ابن وال...
ابن وحشیه
اِبْنِ وَحْشیّه، ابوبکر احمدبن علی بن قیس کسدانی، شخصیت ناشناختۀ نبطی (سدههای 3 و 4ق/9 و 10م) که ترجمۀ آثاری در کشاورزی، گیاه شناسی، نجوم، کیمیاگری، زهرشناسی، پزشکی، جادوگری و نیز اثری دربارۀ خطوط دورانهای کهن به وی نسبت داده میشود و عمدهترین آنها، یعنی کتاب الفلاحه النبطیه شهرت جهانی یافته است (این ندیم، 311-312، 317، 358). سرگذشت وی سخت در پردۀ ابهام اس...
ابن ودعان
اِبْنِ وَدْعان، ابونصر محمدبن علی بن عبید اللـه بن احمد، محدث و قاضی موصلی در سدۀ 5ق. او به گفتۀ خویش در نیمۀ شعبان 402 (13 فوریۀ 1012) متولد شد و از خرذسالی به فراگیری حدیث روی آورد. از شیوخ او حسین بن محمد بن جعفر صیرفی، محمدبن علی بن محمدبن بحشل و بهویژه عمویش ابوالفتح احمدبن عبید اللـه ودعانی را میتوان یاد کرد (سمعانی، 13/293-294؛ ذهبی، سیر، 19/164-165...
ابن وردان
اِبْنِ وَرْدان، ابوالحارث عیسی حَذّاءِ مدنی (د ح 160ق/777م)، یکی از دو راوی اصلی قرائت ابوجعفر یزیدبن قعقاع از قرّاءِ دهگانه. زندگی وی در پردهای از ابهام قرار دارد و جز اطلاعاتی چون تاریخ تقریبی وفات که ذهبی و ابن جزری تخمین زدهاند و نام چند تن از استادان و شاگردان او که از اسانید قرائات استخراج شده، چیزی دربارۀ او دانسته نیست (نک : ذهبی، 1/92؛ ابن جزری،...
ابن وردی، ابوحفص زین الدین
اِبْنِ وَرْدی، ابوحفص زینالدین عمربن مظفربن ابیالفوارس (691-749ق/1292-1348م)، فقیه، شاعر، ادیب و مورخ صوفی. وی در مَعَرَّه النُعمان به دنیا آمد (ابن وردی، زینالدین، 2/339) و نسبش به ابوبکر خلیفۀ اول میرسد (همو، 2/391). دوران جوانی را در تنگدستی و پریشانی گذراند (ابن ایاس، 1(1)/524)، با این حال از تحصیل علم باز نماند و نزد عبس بن عیسی بن سرجاوی (نک : ابن...
ابن وردی، ابوحفص سراج الدین
اِبْنِ وَرْدی، ابو.حَفص سراجالدین عمربن مظفربن وردی قرشی بکری معرّی حلبی شافعی، کیهان نگار و مؤلف کتاب خریده العجائب و فریده الغرائب. ابن ایاس او را سراجالدین عمروروری نامیده (2/342) و سخاوی نیز نام او را عمربن عیسی بن ابی بکر بن عیسی السراج الوروری نوشته است (6/112). از سال تولد او اطلاعی در دست نیست، ولی وفات او را 861ق/1457م (ابن ایاس، سخاوی، همانجاها)...
ابن ورسند<br>
ابن وزان
اِبْنِ وَزَّان، ابوالقاسم ابراهیم بن عثمان (د 10 محرم 346ق/14 آوریل 957م)، نحوی. ادیب و لغتشناس (زبیدی، 247). وی احتمالاً در قیروان تولد یافته است، در دوران جوانی در علم نحو و لغت به گونهای پیشرفت کرد که استادش ابومحمد عبداللـه بن محمد (د 308ق) پاسخ بسیاری از سؤالات را بر عهدۀ او میگذاشت و به برتری وی بر خویشتن معترف بود (همانجا؛ قفطی، 1/173). ابوعلی قالی...
ابن وزیر
ِبْنِ وَزیر، عبداللـه بن احمد (1302- مق 1367ق/1885-1948م)، سیاستمدار، عالم زیدی و وزیر امام یحیی که سپس به امامت یمن دست یافت. وی داماد امام یحیی و از خاندان وزیر، یکی از خاندانهای هاشمی مشهور یمن، بهشمار میرفت. زندگی او را باتوجه به مناصب مختلف و نقشی که در اوضاع سیاسی یمن داشت، میتوان به دو دوره تقسیم کرد: دورۀ نخست زندگی او در بر گیرندۀ تکاپوهایش در د...
ابن وصیف شاه
اِبْنِ وَصیفْ شاه، ابواسحاق ابراهیم بن وصیف شاه (یا سیف شاه)، مورخ مصری. حاجی خلیفه (1/30، 613) درگذشت او را در 599ق/1203م و بغدادی (1/10) در 596ق/1200م دانسته است. بعضی دیگر چون خالدوف (I/446) و بروکلمان (GAL, I/409; GAL, S, I/574) وی را تا 606ق/1209م زنده دانستهاند. این نظر باتوجه به یکی از آثار خطی وی با عنوان جواهر البور و وقائع الامور که وقایع مصر را ت...
ابن وفا
اِبْنِ وَفا، ابوالحسن علی بن محمد بن محمد بن وفا، مفسر، فقیه، ادیب، شاعر و صوفی مشهور سدۀ 8ق مصر. او را قریشی و انصاری و نیز اصل وی را از اسکندریه دانستهاند (سخاوی، 6/21؛ داوودی، 1/437). اغلب مآخذ تولد او را در 759ق/1358م، در قاهره ضبط کردهاند، اما شعرانی (2/22) به خط خود او دیده که تاریخ تولدش را صبح یکشنبه 11 محرم 761ق/3 دسامبر 1359م نوشته است. او بسیار...