هر نوع رفتارى که با قانون جامعه، درگير باشد و مجازاتى براى آن تعيين شده باشد بزهکارى ناميده مىشود و فردى را که مرتکب بزه (۱) شده باشد مأموران دولت حق دارند وى را دستگير نموده، تحويل مقامات مربوط دهند. بزهکارى به رفتار ضداجتماعى گفته مىشود. رفتارى که باعث دخالت در حقوق ديگران، بر هم زدن رفاه جامعه و يا خود شخص شود. بهعنوان مثال مىتوان سرقت، استفاده از مواد مخدر، فروش مواد مخدر، قتل، فحشاء، اذيت و آزار رسانيدن به ديگران را از جمله رفتارهاى بزهکارانه نام برد.
(۱) . بزه به عملى گفته مىشد که خلاف قانون و مقررات اجتماعى باشد. اين واژه در مورد کودکان و نوجوانان به کار مىرود و براى بزرگسالان از واژه جرم استفاده مىشود.
از اواخر قرن نوزدهم ارتکاب رفتارهاى بزهکارانه از جانب کودکان و نوجوانان در کشورهاى بزرگ صنعتى بيشتر جلب توجه نموده است. در مورد علت بزهکارى عقايد مختلفى ابزار شده است. بسيارى از جامعهشناسان، روانشناسان، جرمشناسان و روانپزشکان معتقد هستند که هرچه جوامع به سمت تکامل صنعتى و مادرى پيش بروند و از معنويت دور شوند به همان نسبت نيز تبهکاري، قانونشکني، بزهکارى و ارتکاب اعمال ضدّ اجتماعى بيشتر مىشود. همچنين اين عقيده عنوان مىشود که سستى اعتقادات مذهبي و فرو ريختن اعتقادات و ضعف اخلاقيات باعث ضعف وجدان يا پليس باطنى فرد گشته، ارتکاب به اعمال ممنوع را بيشتر مىسازد.