آفتاب

روز واقعه



روز واقعه فیلمی سینمایی به کارگردانی شهرام اسدی و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته می‌باشد که در سال ۱۳۷۳ از روی فیلمنامه روز واقعه بهرام بیضایی ساخته شده است. این فیلم توانست از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند.

واقعه از نهم محرم آغاز می شود: «عبدالله » جوان نصرانی تازه مسلمان به خواستگاری «راحله » دختر یکی از اشراف حجاز می رود. پس از 37 بار جواب منفی شنیدن، سرانجام پاسخ مثبت می گیرد. مراسم عروسی آن دو برپا می شود. در شور و شادی مجلس، خبر درگیری نظامی بین سپاه کوفه و امام حسین علیه السلام پخش می شود. عده ای عقیده دارند امام حسین برای رسیدن به لافت خروج کرده و برای مجلس دنیا به سوی کوفه می رود. نومسلمان دچار شک می شود از سروش غیبی می شنود که «آیا کسی هست مرا یاری کند»؟ به یاد رؤیای پیشین می افتد رؤیایی که در آن، خودش، اسود آهنگر و دو تن دیگر را به یاری خوانده اند. عبدالله شتابان به سراغ اسود آهنگر می رود اما او زودتر بار سفر بسته، به کربلا رفته است.
مسیر حجاز تا کوفه را عبدالله گام به گام با خاطره ها و سخنانی که از امام حسین علیه السلام در یاد مردمان باقی مانده طی می کند تا به مرکز واقعه می رسد. او حقیقت را می یابد و آن گاه، به سوی راحله باز می گردد. همه حجت او بر مسلمانی، حسین است و چهره اسلام و معنای عشق را در حسین می بیند، (از پیکر جدا بر فراز نیزه ها)
روز واقعه، فیلمی خوش ساخت و جذاب است. زیبایی تصاویر، چهره پردازی شخصیتها و فضاهای انتخاب شده مناسب، چیزی از ارزش باطن و معنویت فیلم کم نمی کند. متن زیبا، منسجم و یکدست فیلمنامه در کنار موسیقی همگام و همپای با متن و بازی قوی و توانمند شخصیتها، تماشاچی را در حال و هوای فیلم قرار می دهد و احساس همدردی و توجه او را برمی انگیزد. طراحی لباس و چهره بسیار عالی است و علاوه بر شخصیتهای اصلی، بر روی ساماندهی لشکرها و عموم افراد به دقت کار شده است.
با دیدن این فیلم هر هنردوست صاحبدلی از این که سینمای انقلاب اسلامی در پیوند با ارزشهای الهی و مذهبی گام بلندی برداشته احساس شادمانی و غرور می کند. اگرچه قصه قصه عبدالله است و او یک شخصیت فرعی است و از زاویه ای کوچک به واقعه کربلا نقب می زند، اما ساختن این قبیل فیلمها و شخصیت پردازیها دست فیلمسازان ما را در آفرینش شاهکارهای بزرگ دینی و اعتقادی، توانا و نیرومند می سازد. سینمایی که سابقه صدها سیاه مشق را درباره عاشورا آزموده می تواند فیلمی از عاشورا بسازد که اگر نه همه حق مطلب که بخشی از آن را ادا کند. و از این تراژدی بزرگ تاریخ بشری اثری جاویدان و پابرجا بسازد. شاید جهان اسلام رمز سوز و گداز، و عشق شیعه به حسین و ارتباط آن با اصول گرایی اسلامی را درک کند.
چهره پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت نه فقط برای غیر مسلمانان که برای مسلمانان هم ناشناخته است. شیعه و سنی هیچ یک حق علی علیه السلام را درنیافتند. زینب و زهراعلیهما السلام را نشناختند. حسن علیه السلام، گمنام رفت. امام سجادعلیه السلام بی نام و نشانترین عارف و زاهد و عابد جهان است. امام باقرعلیه السلام گمنامترین دانشمند و عالم و... .
آری، براستی در زندگی سراسر رنج، حبس، شکنجه و شهادت پیشوایان معصوم حقیقتی را می یابیم و آن این که حقیقت چنان که عبدالله، نصرانی تازه مسلمان دریافته همواره در زنجیر است و خونین و دم فروبسته.
فیلمساز در این اثر بخوبی خود را کنترل کرده و اجازه نمی دهد فیلم در وادی برانگیختن شور و احساسات تماشاچی گام بردارد; که این بسته به نوع مخاطب فیلم تاثیر متفاوتی دارد. اگر فیلم برای مخاطب خارجی ساخته شده که در عین پرهیز از صحنه های کشتار، فلسفه و علت وجود قیام عاشورا را به زبانی قابل فهم و منطقی (نه احساسی) تشریح می کند و در این زمینه موفق است. فیلمساز پاسخ خود به غربیها را به عبدالله نصرانی با مقایسه خلقیات امام حسین علیه السلام با عیسی علیه السلام (شفقت حضرت با اسرای مسیحی) انجام می دهد و شهادت او را با مصلوب شدن عیسی مقایسه می کند و شاید برای همین است که زیاد به مرکز فاجعه نزدیک نمی شود چنان که برای مخاطب شیعه این صحنه کم دارد و تماشاچی به انفجار احساساتی که انتظارش را دارد نمی رسد و در حالت حزن و پایداری باقی می ماند.
نقاط قوت در فیلمنامه بسیار است. از شخصیت عبدالله گرفته تا اشراف و بزرگان مصلحت طلب قوم، از عشق پاک عبدالله و راحله. از تعصب جاهلی در خصوص تفاخر به مذهب پدران که رنگ و بوی اسلامی گرفته، از حرمت خونریزی در ماه حرام، از دیرباوری، سستی و کفر و نفاق مردمی که هنوز چهره علی را به خاطر داشتند و از حسین پرسیدند: - آیا تو کافری؟




وبگردی