در نظر گرفتن يک ساختار مناسب براى محصول از جمله پيششرطهاى مهم در توليد اقتصادي، تأمين مناسب قطعات يدکى و تعمير و نگهدارى منطقى بهشمار مىرود. بهطورکلى مىتوان گفت طراحى بر پايه ابتکار، تخيل و در نظر گرفتن خصوصيات عملکردى اجزاء استوار است. درحالىکه در فرآيند واقعى ساخت چگونگى ساختار قطعه و شرايط توليد و مونتاژ آن بسيار حائز اهميت است. براى مثال در ساخت يک محصول از قطعات متفاوتى از قبيل مواد اوليه، محصولات نيمهتمام، اتصالات، قطعات يدکي، قطعات بازکارىشده يا برگشتى و غيره استفاده مىشود. از اينرو قابليت مونتاژ اين مواد در فرآيند توليد نقش مهمى را ايفا مىکند. لذا با توجه به تنوع اجزاء بهکار رفته در ساخت محصول رعايت يک ساختار اصولى و منطقى است که مىتواند منجر به صرفهجويى در هزينهها شود.