يکى از اهداف اساسى استاندارد کردن در سطح کارخانهاى رشد و ترويج سودبخشى کارخانه است که اين امر ممکن است به سه طريق دنبال شود. در حرکت اول هدف استاندارد کردن مقولههاى خود کارخانه از قبيل محصولات، قطعات، مواد، روشها و غيره مىباشد که جهت بهبود هماهنگى در فعاليتهاى بينالمللى در تشکيل يک چرخه کيفيت انجام مىگيرد. حرکت دوم تعيين استاندارد کالاها و يا خدمات توليدى در داخل کشور يا کالاها و خدماتى است که به کشور وارد مىشود که اين امر بهمنظور دستيابى به کاهش قيمتها، کيفيت مناسب و تطابق با روشهاى اجرايى بينالمللى انجام مىگيرد و نهايتاً حرکت سوم عبارت است از دسترسى به يک هماهنگى بين نيازمندىهاى مشترى و مقررات داخلى يا خارجى بهمنظور کاهش انواع محصولات نهايي.
کارخانه از طريق شرکت در فعاليتهاى استاندارد کردن در سطوح ملى و بينالمللى در موقعيتهايى قرار مىگيرد که دسترسى به اهداف و فوايد آن را امکانپذير مىسازد. از اينرو کارخانه بايد در کميتههاى فنى ملى جهت تدوين استاندارد کالاهايى که توليد مىکند عضويت داشته باشد و بايد بهطور مؤثرى در اين کميتهها فعاليت نمايد. در مواقعى که عضويت در اين کميتهها امکانپذير نباشد کارخانه بايد در تماس اطلاعاتى با اين کميتهها باشد و در صورت امکان دادههاى فنى مربوط را بهمنظور يارى رساندن کميته به آن ارائه نمايد و همچنين در صورت امکان پيشنويس مربوطه را براى اظهارنظر و پاسخ مطالعه نمايد.
همچنين بايد از طريق مؤسسه استاندارد ملى بتواند نمايندگى حضور در کميتههاى فنى مربوط را در سازمانهاى بينالمللى استاندارد بهدست آورد.
شرکت کارخانجات در کميتههاى ملى و بينالمللى اطمينان از اجراى استانداردهاى تهيه شده ار تضمين مىکند. جدا از تجربهاى که با مشارکت در اين فعاليتها نصيب کارشناسان استاندارد مىشود کارخانه با بهرهگيرى از نتايج حاصل از تجربيات کارخانجات در فعاليتهاى استاندارد کردن خود فوايد بىشمارى را بهدست مىآورد. و همچنين مىتواند با استفاده از استانداردهاى موجود ملى يا بينالمللى يا صنعتى از تهيه استانداردهاى کارخانهاى بىنياز شود که خود صرفهجويى مالى را بهدنبال خواهد داشت.