ابتدا خاکرس را مىکوبند و الک مىکنند. سپس آن را با آب مىآميزند و مىشويند و ناخالصىها را با تهنشين شدن از آن جدا مىکنند. سپس گل را بهحال خود رها مىکنند تا به صورت يکدستى در آيد. سپس آن را به اطاق خميرگيرى مىبرند و خوب با دست يا پا و يا با کمک ماشين خميرگيرى ورز مىدهند. اکنون خمير آماده فرمگيرى است. چرخ سفالگرى روى سطح زمين يا داخل گودالى قرار مىگيرد. چرخهاى ابتدايي، پايى هستند که عبارتند از دو تخته گيرد که با چوبى بهم مصتل مىشوند. تخته تحتانى با پاى کوزهگر مىچرخد و تخته فوقانى را مىگرداند. سفالگر خمير را روى تخته فوقانى مىگذارد و با انگشتان دست شروع به فرم دادن آن مىکند. همچنين از ابزارها و تيغههايى کمک مىگيرد. پس از فرم دادن به خمير گل و تبديل آن بهشکل دلخواه آنرا به محل خشک و گرم منتقل مىکنند تا خشک شود. سپس به کوره مىبرند تا پخته شود. مرحله پخت نيز، شکلهاى گوناگونى دارد. در پخت در يک مرحله حرارت کم مىدهند تا آب سفالها تبخير شود. سپس به آن حرارت زياد مىدهند و نهايتاً بهتدريج حرارت را کم مىکنند. اين کوره مىتواند در زمين در گودالى باشد يا روى زمين قرار گيرد. در بعضى مناطق از کورههاى روباز استفاده مىشود.
روش مفتول کارى نيز در سفالگرى بکار مىرود. در اين روش خميرهاى گل را لوله کرده و به شکل مفتول در مىآورند و سپس به شکل و فرم دلخواه روى هم مىچينند تا کامل شود. روش ديگر قالبگيرى است. گل را با غلظت کم در قالب گچى مىريزند تا شکل بگيرد و بعد آن را بيرون آورده و در کوره مىپزند.
.jpg)
مادهٔ اصلى لعاب، سيليس (کواتز يا سنگ چمخاق) است که در اثر حرارت ذوب مىشود و به شکل مادهاى شفاف در مىآيد. علاوه بر سيليس که در طبيعت به وفور يافت مىشود، مواد چسبندهاى بنام فلاکس به آن اضافه مىکنند. اين مواد از جارى شدن سيليس روى ظروف جلوگيرى مىکند. ماده ديگرى که در لعابکارى استفاده مىشود، براکس است که به آن تنهکار يا پاشوره نيز مىگويند.