با بررسی طرح‌ها و نقوشی پیدا شده در غارهای متعلق به ماقبل تاریخ پی به ذوق و فطرت هنرمندانهٔ انسان‌ها اولیه می‌بریم که اکثراً با تقلید از طبیعت و محیط اطراف و با کمک از فطرت ناخودآگاه خود نقوش بدیع و انتزاعی آفریده‌اند. این طرح‌ها بیشتر جنبه آئینی داشته و ارضاءکننده فطرت پرستشگر انسان می‌باشد که در نقاشی‌های خود با یاری گرفتن از نیروئی غیبی سعی در غلبه بر طبیعت و دشمنان خود دارد، کشیدن تصاویری که در آنها حیواناتی را نشان می‌دهد که به وسیله انسان‌ها شکار می‌شوند نشان از آن دارد که خود را برتر و قوی‌تر از دیگر مخلوقات نشان دهد. در طرح‌هائی که انسان‌های اولیه از خود به‌جای گذاشته‌اند نشانی از جنبه تزئینی و زیباشناسانه نمی‌بینیم و این بعدها در مسیر هدف هنرمند قرار گرفت.


انسان در وحله اول جنبه کاربردی قضیه را مدنظر قرار داد و طراحی را وسیله‌ای برای بیان افکار، اندیشه‌ها، آداب و مذاهب خود به‌کار برد، طراحی وسیله‌ای شد برای ارتباط بین انسان‌ها که در مسیر تکاملی خود، منجر به اختراع خط شد. طراحی زبانی است زنده که عواطف و روحیات درونی هنرمند را عیان می‌کند و به او این امکان را می‌دهد که به راحتی با دیگر انسان‌ها ارتباط برقرار نماید. انسان طرح‌هایش را بر در و دیوار غارها و بعد بر روی بیشتر دست‌ساخته‌های خود اعم از سفال، ابزار و وسایل زندگی و نیز بر روی فرش‌ها و زیراندازهایش حک کرد و به این طریق در دنیائی از طرح و نقش غوطه‌ور شد، دنیائی پر از طرح‌ها و رنگ‌های متفاوت.